بازگشت

رفرفه 06


شيخ طوسي در کتاب غيبت روايت کرده از رسولخدا که در حديثي فرمود ان الله اختار من الناس الانبياء و اختار من الانبياءالرسل و اختارني علي الرسل و اختار مني عليا و اختار من علي الحسن و الحسين و اختار من الحسين الاوصياء تاسعهم قائمهم و هو ظاهرهم باطنهم بدرستيکه خداي اختيار فرمود از مردم پيغمبرانرا و از پيغمبران رسولانرا و مرا اختيار نمود بر تمامه رسل و علي را از من اختيار نمود و از علي اختيار نمود حسن و حسين و اوصيائيرا که نهم ايشان قائم آنها است و او است پيدا و پنهان ايشان و در بشاره الظهور بعد از نقل اينخبر فرموده اقول کلمه و هو ظاهرهم و باطنهم در شان امام غائب از انظار در السنه نطقه الهيه ائمه اطهار ما دامت الليل متعاقبه بالنهار تکرار يافته و آنچه در معني آن بنظر قاصر اينعبد ناتوان رسيده سه امر است اول آنکه مقصود از ظهور غلبه و استيلاء و استعلاء بر اعادي و جمله کفار و مشرکين و غرض از بطون غيبت و اختفاء و استتار از انظار بوده باشد چه در ميان حجج الهيه و ائمه راشدين حاوي ايندو صفت و جامع ايندو خصلت فقط ذات مقدس حضرت حجه بن الحسن ارواحنا له الفداء است و اينمعني بخاطر مبارک علامه مجلسي ره رسيده ظهور و بطون آنرا چنين معني فرموده اند و در قصيده تشکريه مناسب اينمقام مولف راست عربيه تعالت معاليک عن مدحنا معانيک عن فکرنا الفاتر بحجت کالشمس تحت الغمام و اشراقک خاطف الباصر فمرنت بالغيب مثل الاله تکرمت عن باصر حاسر بطنت ظهورا فان العيون تحسر من نورک الباهر در ترجمه مولف راست فارسيه معاليت برتر است زمدحت مادحين معانيت اعظم است ز فکرت اصفيا گر چه نهاني چو شمس بزير ابر خفا تافته انوار تو بر همه ارض و سما راست نمودي بخود جامه غيبت چو حق چه در نيائي بچشم چه حق عز ملا همچو خدا گشته عيان ز فرط ظهور چه کور آيد بصر قوي چه گردد ضيا دوم آنکه مراد بظهور ظهور بر حسب حجه و برهان و مقصود از بطون احتجاب از ديده مردمان باشدو اختصاص اين امر بحضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه بر خود و مدائن طاهر و پيدا وبر دانشمندان باهر و هويدا است چه آنقدر از نصوص که در شئون آنوجود مبارک از مصادر روي سبحاني و مظاهر الهام رباني بمنصه ظهور و مرتبه بروز رسيده در حق هيچيک از ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين ظاهر و آشکار نگرديده چنانچه کتب مدونه و صحف مبوبه از عامه و خاصه موجود و ما را شاهد مقصود است پس او است بالحقيقه مظهر دو اسم خدايتعالي الظاهر و الباطن ظاهر حبلي علي العقول بالاثار والبرهان بل اظهر من کل شي ء و ابهر من کل شي ء و فيي و باطن خفي عن الحواس و المدارک الضعيفه و العيون الخفا فيشيه لم تره العيون بمشاهده العيان و لکن راته القلوب بحقايق الايمان لا يقاس بالناس و لا يدرک بالحواس معروف بالاثار و البراهين القاطعه و منعوت بالعلامات و الحجج الساطعه بابي انت و امي من قيل في حقه قبل ولادته و استهلاله لا يري جسمه و لا يسمي باسمه فهو المظهر الاعظم لظهورالله و بطونه و المجلي الاثم لکما لانه و شئونه باطن بلا خفاء و خفي بلا غطاء مغمور مشهور و مشهور مستور ذو مکان ليس له مکان و ذو غيبته حاضر في کل زمان در سوابق ايام گفته ام مناسب اينمقام در پس پرده نهاني تو و هم شاهد جمع امتيازي است تو را کز همه خوبانداري در قصيده خود که بزبان الکن در مدح امام السر و العلن ارواحنا فداه عرض شده در همين معني گفته ام شعر آيت نور است رويش يا بود شعله از طور ظلمت شام است مويش يا کمندي پر ز تاب اين دهان يا نقطه موهوم يا سر نهان و آنميان يا موي باشد يا خيال آنهم بخواب گر بخوانم سرو قدش سرو از قدش خجل ور بگويم ماه رويش مه ز وي در احتجاب عقل حيران گشته در ذات تو ايکامل صفات نيست امکان وهم گردد سوي وصف راهياب هم تو اول هم تو آخر هم تو پيدا هم نهان با مکان و يمکان و با حجاب و بي حجاب گر منت پنهان بخوانم اينهمه آثار چيست ور بگويم آشکارت پس چه باشد اغتياب گر نبودي بود تو کي بود عالم را وجود ور نباشد جود تو شد عرصه گيتي خراب سيم آنکه ظهور و بطون کنايت از کل و تمام حقيقت و جوهر ذات بوده باشد هم مناسب اينمقام گفته شده گر چه انگيز مطلسم تو نهاني ليکن از تو در علوي و سفلي اثري نيست که نيست غائبي از نظر و در بر ارباب نظر پرتو روي تو بر بام و بري نيست که نيست



[ صفحه 75]



با رقيبان نتوان گفت عيان سر حبيب ور نه از پيش تو ما را خبري نيست که نيست چنانچه شايع است قلبت الامر ظهره و بطنه اي کله و حقيقته پس معني چنين خواهد بودکه حضرت قائم عجل الله فرجه کل ائمه و تمام حقيقت و صفوت و جوهره ايشان است و بحقيقت چنين است چه آن حجه بالغه الهيه که خاتم الحجج و اغموا للحجج و اظهر المنهج و ابهر الفلج است جامع جميع کمالات انبياء مرسلين و حاوي تمامه فضائل اوصياء مرضيين است او است سلاله از سلاله و صفوت از صفوت بانوجود مبارک نتيجه بعث رسل و انزال کتب که اعلاء کلمه توحيد و انجاز وعد يعبدونني لا يشرکون بي شيئا ميباشد ظاهر و هويدا بظهور آن نور مقدس ثمره شجره دعوت تمامه انبيا و کل رسل که قلع اساس کفر و طغيان و قطع مواد شرک و عدوان است باهر و هويدا آيد فهو ارواحنا فداه و انفسنا و قاه کل الکل و حقيقه الکل و تمام الکل و جوهر الکل و صفوه الکل و اشارت بدينمعني دارد کلام حضرت ملک علام در لوح صديقه کبري فاطمه زهرا سلام الله عليها عليه کمال موسي و بهاء عيسي و صبر ايوب و هم مبين اينجامعيت عظمي است فرمايش خود آن حضرت در روز طلوع طلعت عز او ظهور چهره انور عالم آرا بنا بروايت مفضل از مبين الحقايق جعفر الصادق عليه السلام قال و سيدنا القائم مسند ظهره الي الکعبه و يقول يا معشر الخلايق الا و من اراد ان ينظر الي ادم و شيث فها انا ذا ادم و شيث الي قوله الا و من اراد ان ينظر الي الائمه من ولد الائمه فها انا ذا و مصرح بدين مظهريت کبري است عبارات توسليه استاد البشر والعقل الحاديعشر محقق قدوسي نصير الدين طوسي قدس سره اللهم صل و سلم و زد و بارک علي صاحب الدعوه النبويه و الصلوله الحيدريه و العصمه الفاطميه و الحلم الحسينه و الشجاعه الحسينيه الخ.