بازگشت

رفرفه 04


طبرسي در احتجاج مرفوعا و صدوق در کمال الدين بسند متصل روايت کرده اند از رسولخداي که فرمود يا علي دوست ندارد تو را مگر آنکس که ولادت او پاکيزه باشد و دشمن ندارد تو را مگر آنکه ولادتش خبيث باشد و دوست ندارد تو را مگر مومن و عداوت نکند با تو مگر کافر پس برخواست عبد الله بن مسعود و عرض کرد يا رسول الله شناختم خبيث الولاد و کافر را در حال زندگاني تو ببغض و عداوت علي پس علامه آنان بعد از تو چه خواهد بود هر گاه بزبان اظهار اسلام نمايند و مکنون خاطر خود پنهاندارند فقال يابن مسعود ان علي بن ابيطالب امامکم بعدي و خليفتي عليکم فاذا مضي فالحسن ثم الحسين ابناي امامکم بعده و خليفتي عليکم ثم تسعه من ولد الحسين واحد بعد واحد ائمتکم و خلفائي عليکم تاسعهم قائمهم قائم امتي يملاها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا لا يحبهم الا من طابت ولادته و لا يبغضهم الا من خبثت ولادته و لا يواليهم الا مومن و لا يعاديهم الا کافر من انکر واحدا منهم فقد انکرني و من انکرني فقد انکر الله عز وجل الخ پس فرمود اي پسر مسعود بدرستيکه علي بن ابيطالب امام شما است بعد از من و جانشين من است بر شما پس هر گاه او از دنيا برود پس حسن بعد از حسن حسين دو پسر من امام شما خواهد بود بعد از آن نه نفر از فرزندان حسين هر يک بعد از ديگري امامان شما و خلفاء منند بر شما که نهم ايشان قائم آنها و قائم امت منست زمينرا پر کند از عدل و داد چنانچه پر شده باشد از ظلم و جور دوست ندارد ايشانرا مگر طيب الولاده و مبغوض ندارد آنانرا مگر خبيث الولاده ولايت ايشانرا نورزد مگر مومن و عداوت با آنها نکند مگر کافر هر کس يکي از آنها را انکار کند خدايرا انکار نموده تا آخر حديث.