بازگشت

رفرفه 03


صدوق در امالي روايت کرده از حضرت امير المومنين که مردي خدمتش رسيده عرض کرد يا ابا الحسن تو دعوي کني که امير المومنين باشي پس که تو رابر اهل ايمان امير نموده فرمود خداي عز و جل مرا بر مومنين امارت بخشيده پس آنمرد نزد پيغمبر گفت يا رسول الله آيا علي راست گويد در گفتار خويش که خداي او را امارت بر خلق خود داده فغضب النبي ثم قال ان عليا امير المومنين بولايه من الله عز و جل عقدها له فوق عرشه و اشهد علي ذلک ملئکه ان عليا خليفه الله و حجه الله و انه لامام المسلمين طاعته مقرونه بطاعه الله و معصيته مقرونه بمعصيت الله فمن جهله فقد جهلني و من عرفه فقد عرفني و من انکر امامته فقد انکر نبوتي و من جحد امرته فقد جحد امرته فقد جحد رسالتي و من دفع فضله فقد تنقصني و من قاتله فقد قاتلني و من سبه فقد سبني لانه مني خلق من طينتي و هو زوج فاطمه بنتي و ابو ولدي الحسن و الحسين ثم قال انا و علي و فاطمه و الحسن و الحسين و تسعه من ولد الحسين اعدائنا اعداء الله و اوليائنا اولياء الله پس پيغمبر خشم کرد آنگاه فرمود بدرستيکه علي امير المومنين است بولايه از خداي عز و جل که براي او عقد نموده در بالاي عرش خود و گواه گرفت بر آن ملئکه خويشرا بدرستيکه علي خليفه خداي و حجه او است و بدرستيکه علي امام مسلمين است و طاعه او مقرون است بطاعه خداي و نافرماني او مقرون است بنافرماني خداي هر کس عليرا نشناخته باشد مرا نشناخته و هر کس او را شناخته باشد مرا شناخته هر کس انکار کند امامه او را نبوت مرا انکارکرده و هر کس انکار نمايد امارت او را رسالت مرا انکار نموده و هر کس دفع دهد فضيلت او را مرا تنقيص داشته و هر کس با او جنگ سازد با من جنگ ساخته و هر کس ويرا ناسزا گويد مرا ناسزا گفته چرا که علي از من است و از طينت من خلق شده و اوشوهر فاطمه دختر من و پدر دو فرزند من حسن و حسين است آنگاه فرمود من و علي و فاطمه و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين حجتهاي خدا بر خلق باشيم دشمنهاي ما و دشمنهاي خداي و دوستان ما دوستان خدايند در بشارت الظهور بعد از نقل اينروايت گفته است اقول ذکر فاطمه در اينخبر اشکال است حل اشکال باين ميشود که يا از بابت تغليب باشد يا آنکه بگوئيم مراد از حجه در اينخبر مرتبه از مراتب ولايت است که صديقه کبري سلام الله عليها نيز داراي آنمرتبه هست نه معني معروف که نبوت يا امامت باشد و کلام آن حضرت اعدائنا اعداء الله کانه بيان معني حجيت است چنانچه در حديث قدسي است من بارزلي وليا فقد بارزني بالمحاربه بنابر اين توجيه اينخبر از محل شاهد ما خارج است.