در بشارت کعب الاحبار است بظهور موفور السرور آن جناب نعماني در کتاب غيبت بسند متصل روايت کرده از کعب الاحبار که گفت چونروز قيامه شود مردم بر چهار صنف محشور شوند يکصنف سوارند صنف ديگر بر قدمهاي خود راه روند صنف سيم بروي درآمده باشند و صنف چهارم بر روي درافتاده اند در حالتيکه کر و گنگ و کورند پرسيدند طائفه چهارم کيستند که باينحالت محشور شوند گفت کساني اند که بر گمراهي و ارتدادو نقض بيعت باشند پس بد است کردار آنها در زمانيکه خداي را ملاقاتکنند در حالتيکه با خليفه و وصي پيغمبر خود و عالم و فاضل خويش و حامل لواء و ولي حوض حلم کرده باشند و آنکس سوگند بپروردگار کعب علي عليه السلام است که علمش بيش و اسلامش از همه پيش است عجب دارد کعب از کسيکه مقدم دارد بر علي غير او را و از کسيکه شک نمايد در قائم مهدي عليه السلام آنچنانيکه زمين را بغير آنزمين تبديل دهد و باو عيسي بن مريم احتجاج کند بر نصاراي روم و چين بدرستي که قائم مهدي از نسل علي عليه السلام است شبيه ترين مردم است بعيسي بن مريم در صورت و سيرت و نيکوئي هيئت و هيبت عطا ميفرمايدش



[ صفحه 51]



خداي آنچه را که بتمامه پيغمبران عطا فرموده و زياد ميکند او را و برتري ميدهد بدرستيکه قائم از فرزندان علي را غيبتي است چون غيبت يوسف و رجعتي است مانند رجعت عيسي بن مريم آنگاه ظاهر ميشود بعد از پنهاني با طلوع ستاره سرخ رنگ و خرابي زوراء که دي باشد و فرو رفتن مزوره که بغداد است و خروج سفياني و جنگ فرزندان عباس با جوانهاي ارمنيه و آذربايجان و آنجنگي استکه کشته ميشود در آن هزارها و هزارها تا آخر صدوق در عيون روايت کرده از کعب الاحبار آنچه را که خلاصه اش آنکه جانشينان رسولخداي دوازده نفرند چون نوبت طبقه صالحه در رسد خداي عمرشانرا دراز گرداند چنين وعده داده خداي اين امه را آنگاه اين آيت را بخواند وعد الله الذين امنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم - گفت چنين کرد خداي به بني اسرائيل - و ليس بعيز ان يجمع هذه الامه يوما او نصف يوم و نيست گران بر خداي تعالي که جمع کند اين امه را يکروز يا نصف روز - و ان يوما عند ربک کالف سنه مما تعدون و بدرستيکه يکروز نزد پروردگار تو مانند هزار سال است که شما ميشماريد.