بازگشت

برخي از آنان که به شرف ديدار حضرت صاحب الامر رسيده اند


به خاطر فاتر مي رسد که در ضمن اين حديث شريف بعضي ديگر از آن



[ صفحه 188]



سعادتمندان را که به شرف رويت حضرت حجت مشرف شده اند با قليلي از معجزات باهرات آن برگزيده حضرت خالق [الارض و] السماوات را مذکور سازد. شيخ عظيم الشان محمد بن محمد بن النعمان که ملقب است به مفيد - عليه رحمه الله الملک المجيد - در کتاب ارشاد مي فرمايد: باب ذکر من راي الامام الثاني عشر -عليه السلام - و طرف من دلائله و بيناته و بعد از آن به سند روايت مي کند از محمد بن اسماعيل بن موسي بن جعفر - عليهما السلام - و مي فرمايد که او اسن اولادرسول الله بود که در عراق بودند، و مي گويد که او گفت: من ديدم پسر حسن بن علي بن محمد را در ميان مسجدين. و ايضا شيخ - رحمه الله عليه - مي فرمايد آنچه مجمل مضمونش اينست که: حکيمه بنت محمد بن علي ديده بود آن حضرت را در شب مولدش و بعد از آن هم ديده بود. علي بن محمد بن حمدان قلانسي گفت که گفتم به ابي عمرو که از وکلاي حضرت صاحب الزمان - عليه السلام - بوده که: درگذشت ابو محمد؟ يعني امام حسن عسکري - عليه السلام؟ پس گفت ابو عمرو که: به تحقيق که درگشت، وليکن گذاشت در ميان شما کسي را که رقبه او مثل اينست، و اشاره بدست خود کرد. و فتح مولاي زراري گفت که: من شنيدم از ابي علي بن مطهر که وصف مي کرد آن حضرت را که ديده بود او را، و صفت قد آن حضرت



[ صفحه 189]



مي نمود. و محمد بن شاذان بن نعيم نيشابوري روايت کرد از خادمه ابراهيم بن عبيد نيشابوري که از صالحات بود که او گفت: ايستاده بودم با ابراهيم بر صفا، حضرت صاحب الامر- عليه السلام - آمد و ايستاد با او، و گرفت کتاب مناسک او را، و حديث کرد او را به چيزها. يعني او را چيزها در باب مناسک تعليم داد. و مرويست از ابي عبدالله بن صالح که او گفت که: من ديدم آن حضرت را در برابر حجر الاسود، و مردم بر دور آن حضرت درآمده بودند و آن حضرت مي فرمود که شما به اين و اين مامور شده ايد. و روايت است از احمد بن ابراهيم بن ادريس که او روايت کرد از پدر خود که او گفت: من ديدم حضرت صاحب الامر - عليه السلام - را بعد از رحلت ابي محمد - عليه السلام - در هنگامي که نزديک به بلوغ رسيده بود و بوسيدم سر و دست مبارک آن حضرت را. و روايت است از قنبري که گفت که ديده است جعفر بن علي يعني جعفر کذاب دو نوبت آن حضرت را. و ابو [نصر] طريف خادم نيز ديده است آن حضرت را. و امثال اين اخبار درين معني بسيار است، و آنچه اختصار کرديم آن را از آنها کافيست در آنچه قصد کرديم آن را، چون عمده مطالب را در باب وجود آن حضرت و امامت او پيش ازين ذکر کرده ايم، و آنچه مي آيد بعد



[ صفحه 190]



ازين زياده است در تاکيد. و بعد از اين شيخ - رحمه الله عليه - ذکر بعضي از معجزات آن حضرت - عليه السلام - فرموده.