الحديث 28
قال ابو محمد بن شاذان - عليه الرحمه و الغفران -: حدثنا محمد بن عبدالجبار - رضي الله عنه - قال: قلت لسيدي الحسن بن علي - عليهما السلام - يا ابن رسول الله جعلني الله فداک، احب ان اعلم من الامام و حجه الله علي عباده من بعدک؟ قال - عليه السلام -: ان الامام و الحجه بعدي ابني سمي رسول الله و کنيه - صلي الله عليه و آله - الذي هو خاتم حجج الله و آخر خلفائه. فقلت ممن [يتولد] هو يا ابن رسول الله؟ قال من ابنه ابن قيصر ملک الروم، الا انه سيولد فيغيب عن الناس غيبه طويله، ثم يظهر و يقتل الدجال فيملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما، فلا يحل لاحد ان يسميه او يکنيه باسمه و کنيته قبل خروجه - صلوات الله عليه. يعني: محمد بن عبدالجبار گفت: گفتم به خواجه و مولاي خود حسن بن علي - عليهما السلام - که: اي فرزند رسول خدا فداي تو گرداند حضرت الله تعالي مرا، دوست مي دارم که بدانم که امام و حجت خدا بر بندگان خدا بعد از تو کيست؟ آن حضرت فرمود که: امام و حجت بعد از من پسر من است که
[ صفحه 134]
همنام و هم کنيت رسول خداست - صلي الله عليه و آله - آنکه او خاتم حجتهاي خداست و آخرين خلفاي اوست. گفتم از کيست او؟ يعني آن امام که پسر تست از که به وجود خواهد آمد؟ فرمود: از دختر پسر قيصر پادشاه روم، بدان و آگاه باش که زود باشدکه او متولد گردد، پس غايب شود از مردمان غايب شدني دراز، بعد از آن ظاهر شود و بکشد دجال را، پس پرکند زمين را از عدل و داد آنچنانکه پرشده باشد از جور و ظلم، و حلال نيست احدي را که پيش از خروج او را به نام و به کنيت ذکر کند، صلوات خدا برو باد. مترجم مي گويد که: تعجب دارم که صاحب کتاب کشف الغمه شيخ فاضل عادل علي بن عيسي اربلي - عليه الرحمه - مي گويد: من العجب ان الشيخ الطبرسي و الشيخ المفيد - رحمهما الله تعالي - قالا: [انه] لا يجوز ذکر اسمه و لا کنيته، ثم يقولان: اسمه اسم النبي و کنيته کنيته، و هما يظنان انهما لم يذکرا اسمه و لا کنيته، وهذا عجب. يعني از عجب است که شيخ مفيد و شيخ طبرسي - رحمهما الله تعالي - گفتند که: جايزنيست ذکر اسم و کنيت صاحب الزمان، بعد از آن مي گويند که: اسم او اسم نبي است و کنيت او کنيت آن حضرت است، و ايشان گمان مي برند که ذکر اسم و کنيت آن حضرت ننموده اند انتهي. سخت عجبب است که اين مرد دانشمند با کمال دور انديشي ازين معني غافل شده که اشاره به اسم و کنيت نمودن جداست، و تلفظ به اسم و کنيت نمودن جدا، و حال آنکه چندين حديث است که آن احاديث مشتملند بر نهي از تسميه و تکنيه مثل حديث بيست و ششم از احاديث اين اربعين، و در همان
[ صفحه 135]
احاديث مثل حديث مزبور مذکور است که حضرت خاتم الاوصيا همنام و هم کنيت است با رسول الله - صلي الله عليه و آله و علي جميع الانبياء - و السلام علي من اتببع الهدي. بايد دانست که حديث والده ماجده حضرت صاحب الامر - عليه السلا - چون طولي دارد به جهت اختصار درين مقام به ترجمه آن اقتصار مي نمايد: