بازگشت

الحديث 26


قال الشيخ الصدوق عماد الدين ابو جعفر بن بابويه - رحمه الله عليه - حدثنا محمد بن احمد الشيباني، عن محمد بن ابي عبدالله الکوفي، عن سهل بن زياد الادمي، عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني، قال: قلت لمحمد بن علي بن موسي - عليهم السلام -: اني لارجو ان تکون القائم من اهل بيت محمد - صلي الله عليه و آله - الذي يملا الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما. فقال عليه السلام: يا ابا القاسم ما منا الا [و هو] قائم بامر الله عز و جل و هاد الي دين الله تعالي، ولکن القائم الذي يطهر الله تبارک و تعالي به الارض من اهل الکفر و الجحود و يملاها عدلا و قسطا هو الذي تخفي علي الناس ولادته و يغيب عنهم شخصه، و يحرم عليهم تسميته، و هو سمي رسول الله - صلي الله عليه و آله - و کنيه، الذي تطوي له الارض و يذل له کل صعب، يجتمع اليه من اصحابه عده اهل بدر ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا من اقاصي الارض و ذلک قول الله عز و جل: اينما تکونوا يات بکم الله جميعا ان الله علي کل



[ صفحه 126]



شي ء قدير. فاذا اجتمعت له هذه العده [من اهل الاخلاص] اظهر الله امره فاذا کمل له العقد و هو عشره آلاف رجل، خرج باذن الله عز و جل، فلا يزال يقتل اعداءالله حتي يرضي الله عز و جل. قال عبدالعظيم: فقلت يا سيدي و کيف يعلم ان الله تعالي قد رضي؟ قال: يلقي في قلبه الرحمه، فاذا دخل المدينه اخرج اللات و العزي فاحرقهما. يعني: عبدالعظيم بن عبدالله الحسني - سلام الله عليه - گفت: گفتم بحضرت امام محمد تقي- عليه السلام - که: من اميدوارم که تو باشي قائم از اهل بيت محمد، آنکه پر مي گرداند زمين را از عدل و داد آنچنانکه پر شده باشد از جور و ظلم. آن حضرت فرمود که: همه ما قائم به امر خدائيم، و هادي به دين خدائيم، وليکن آن قائمي که پاک مي سازد خداي تعالي به سبب او زمين را از اهل کفر و انکار، و پر مي گرداندد زمين را از عدل و داد، او آن کسيست که مخفي و پوشيده خواهد شد برمردمان ولادت او، و غايب خواهد شد بر مردمان شخص او، و حرام خواهد بود بر مردمان نام بردن او، و او همنام و هم کنيت پيغمبر است، اوست که زمين درهم نور ديده مي شود از براي او، و نرم و آسان مي گردد از براي او هر دشواري، جمع مي گردند نزد او از اصحاب به شماره اهل بدر سيصد و سيزده کس از دورترين هاي زمين، و اينست معني قول حضرت الله تعالي که مي فرمايد: اينما تکونوا يات بکم الله جميعا ان الله علي کل شي ء قدير. پس چون جمع شوند نزد او اين عدد ظاهر مي گردد امر



[ صفحه 127]



او، و چون کامل شود از براي او عقد، و آن ده هزار مرد است، خروج کند به اذن حضرت الله تعالي و بکشد دشمنان خدا را تا آنکه راضي شود خداي تعالي. عبدالعظيم - سلام الله عليه - گفت که: گفتم اي سيد من چون خواهد دانست که خدا راضي شده است؟ امام فرمود که انداخته مي شود در دل او رحم، يعني خداي تعالي رحم به دلش خواهد انداخت نسبت به آن جماعت که ديگر ازيشان نکشد. ديگر امام - عليه السلام - فرمود که: چون به مدينه داخل خواهد شد لات و عزي را بيرون خواهد آورد و خواهد سوخت. مراد از لات و عزي ابي بکر است و عمر. والسلام علي من اتبع الهدي.



[ صفحه 129]