بازگشت

الحديث 23


قال ابو محمد بن شاذان - اسکنه الله في اعلي درجات الجنان - حدثنا علي بن الحکم - رضي الله عنه - عن سيف بن عميره، عن علقمه بن محمد الحضرمي، عن الصادق - عليه السلام - قال: الائمه اثنا عشر. قلت: يا ابن رسول الله فسمهم لي فداک ابي و امي، قال: من الماضين علي بن ابي طالب و الحسن و الحسين و علي بن الحسين و محمد بن علي، ثم انا. قلت: من بعدک يا ابن رسول الله؟ فقال: اني اوصيت الي ولدي موسي و هو الامام [من] بعدي. قلت: فمن بعد موسي؟ قال: علي ابنه يدعي بالرضا، يدفن في ارض الغربه من خراسان، ثم من بعد علي ابنه محمد، و بعد محمد ابنه علي، و بعد علي الحسن ابنه، و بعد الحسن المهدي ابنه، و انه اذا خرج يجتمع عليه ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا عدد رجال بدر، و اذا کان وقت خروجه يکون له سيف مغمود خرج من غمده، فناداه: قم يا ولي الله اقتل اعداء الله. يعني: علقمه بن محمد روايت کرد از حضرت امام جعفر - عليه السلام - که آن حضرت فرمود که: امامان دوازده اند. گفتم: اي فرزند رسول خدا نام کن ايشان را از براي من، يعني به نام ايشان را ذکر کن که پدر و مادرم فداي



[ صفحه 120]



تو باد، آن حضرت فرمود: از گذشتگان علي بن ابي طالب است و حسن و حسين و علي بن الحسين و محمد بن علي و بعد از او من، گفتم کيست [امام] بعد از تو اي فرزند رسول خدا؟ فرمود که: من وصيت کردم به فرزندم موسي و او امام است بعد از من، گفتم: کيست امام بعد از موسي؟ فرمود که: پسرش علي که او را رضا گويند، دفن کرده خواهد شد در زمين غربت از خراسان، بعد ازو پسر او محمد، بعد از او پسر اوعلي، بعد از او پسر او حسن، بعد از او پسر او مهدي، و او چون خروج نمايد جمع شوند نزد او سيصد و سيزده تن به عدد مردان بدر، و چون زمان خروجش باشد او را شمشيريست در غلاف از غلاف بيرون آيد، پس ندا کند او را که: اي ولي خدا برخيز وبکش دشمنان خدا را. مترجم گويد تعجب دارم که سيف بن عميره که اين طور حديثي نقل کند چون تواند بود که واقفي باشد؟ ز امثال اين احاديث که او نقل کرده صفاي عقيده اش ظاهر مي گردد بر ما. و السلام علي من اتبع الهدي.



[ صفحه 121]