بازگشت

الحديث 15


قال ابن شاذان - عليه الرحمه و الغفران - حدثنا الحسن بن علي بن فضال - رضي الله عنه - عن عبد الله بن بکير، عن عبد الملک بن اسماعيل الاسدي، عن ابيه، عن سعيد بن جبير، قال: قيل لعمار بن ياسر ما حملک علي حب علي بن ابي طالب؟ قال:قد حملني الله و رسوله، و قد انزل الله تعالي فيه آيات جليله و قال رسول الله -صلي الله عليه و آله - فيه احاديث کثيره. فقيل له: هلا تحدثنا بشي ء عما قال فيه رسول الله؟ قال: و لم لا احدث و لقد کنت بريئا من الذين يکتمون الحق و يظهرون الباطل، ثم قال: کنت مع رسول الله - صلي الله عليه و آله - فرايت عليا - عليه السلام - في بعض الغزوات قد قتل عده من اصحاب الويه قريش، فقلت لرسول الله - صلي الله عليه و آله -: يا رسول الله ان عليا قد جاهد في الله حق جهاده، فقال: و ما يمنعه منه؟ انه مني و انا منه و انه وارثي و قاضي ديني و منجز وعدي و خليفتي من بعدي، و لولاه لم يعرف المومن المحض في حياتي و بعد وفاتي، حربه حربي و حربي حرب الله، و سلمه سلمي و سلمي سلم الله، و يخرج الله من صلبه الائمه الراشدين، فاعلم يا عمار ان الله تبارک و تعالي عهد الي ان يعطيني اثني عشر خليفه منهم علي



[ صفحه 88]



و هو اولهم و سيدهم. فقلت: و من الاخرون يا رسول الله؟ قال: الثاني منهم الحسن بن علي بن ابي طالب، و الثالث منهم الحسين بن علي بن ابي طالب، و الرابع منهم علي بن الحسين زين العابدين، و الخامس منهم محمد بن علي، ثم ابنه جعفر، ثم ابنه موسي، ثم ابنه علي، ثم ابنه محمد، ثم ابنه علي، ثم ابنه الحسن، ثم ابنه الذي يغيب عن الناس غيبه طويله، و ذلک قول الله تبارک و تعالي: قل ا رايتم ان اصبح ماوکم غورا فمن ياتيکم بماء معين، ثم يخرج و يملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا و ظلما. يا عمار سيکون بعدي فتنه فاذا کان ذلک فاتبع عليا وحزبه فانه مع الحق و الحق معه و انک ستقاتل الناکثين و القاسطين معه ثم تقتلک الفئه الباغيه، و يکون آخر زادک من الدنيا شربه من لبن تشربه. قال سعيد بن جبير فکان کما اخبره رسول الله - صلي الله عليه و آله - يعني: سعيد بن جبير گفت که به عمار بن ياسر گفتند که: ترا چه چيز بر آن داشت که دوست داري علي بن ابي طالب را؟ در جواب گفت که خدا و رسول او مرا بر آن داشته اند، و به تحقيق که حضرت الله تعالي آيات جليله در شان او فرو فرستاده و رسول خدا احاديث بسيار در صفتش بيان فرموده. گفتند که: آيا خبر نمي دهد ما را به چيزي از آنچه پيغمبر - صلي الله عليه و آله - در شان او گفته؟ عمار گفت چرا خبر ندهم و حال آنکه من بيزارم از آنهائي که حق را پنهان مي دارند و باطل را ظاهر مي سازند.



[ صفحه 89]



بعد از آن گفت که با رسول خدا - صلي الله عليه و آله - بودم، علي - عليه السلام- را ديدم در بعضي از غزوات که چندين تن را از صاحبان علمهاي قريش به قتل رسانيد، پس با رسول خدا گفتم که: بدرستي که علي - عليه السلام - حق جهاد در راه خدا به فعل آورد، پيغمبر فرمود که: چه چيز او را ازين امر باز تواند داشت؟ بدرستي که او از منست و من ازويم و او وارث منست، و قاضي و حکم کننده دين منست، و وفاکننده به وعده منست، و خليفه منست بعد از من، و اگر او نمي بود مومن محض شناخته نمي شد در زمان حيات من و بعد از وفات من، جنگ او جنگ منست و جنگ من جنگ خداست، و آشتي او آشتي منست و آشتي من آشتي خداست، بيرون خواهد آورد خداي تعالي از صلب او ائمه راشدين را، بدان اي عمار که خداي تعالي عهد کرده با من که عطا کند به من دوازده خليفه، از جمله ايشان عليست و او اول آن خليفه هاست و بهترين ايشانست. پس گفتم: ديگران کيستند اي رسول خدا؟ فرمود: دويم ايشان حسن بن علي بن ابي طالب است، و سيم ازيشان حسين بن علي بن ابي طالب است، و چهارم ازيشان علي بن الحسين است که زينت عابدانست، و پنجم ازيشان محمد بن عليست، بعدازو پسر او جعفر، بعد ازو پسر او موسي، بعد ازو پسر او علي، بعد ازو پسر او محمد، بعد ازو پسر او علي، بعد ازو پسر او حسن، بعد ازو پسر او آنکه پنهان شود از مردمان پنهان شدني دراز، و اينست معني قول الله تعالي که مي فرمايد: قل ا رايتم ان اصبح ماوکم غورا فمن ياتيکم بماء معين. بعد از آن بيرون آيد و پر کند دنيا را از عدل و داد آنچنانکه پر شده باشد از جور و ظلم. اي عمار زود باشد که بعد از من فتنه و آشوب ظاهر گردد و چون فتنه آشکار گردد تابع باش علي و



[ صفحه 90]



حزب علي را که علي با حق است و حق با عليست و زود باشد که کارزار و مقاتله نمائي به اتفاق علي با ناکثين و قاسطين، بعد ز آن بکشند ترافئه باغيه و گروه ستم پيشه، و باشد آخرين زاد تو از دنيا يک جرعه شير که بياشامي آن را. سعيد بن جبير گفت: آنچنان شد که پيغمبر - صلي الله عليه و آله - خبر داده بود. صدق الله العظيم و صدق رسوله الکريم و صلي الله عليه و آله النجباء و السلام علي من اتبع الهدي.



[ صفحه 91]