بازگشت

الحديث 12


قال ابو محمد بن شاذان - امطر الله عليه شابيب الغفران - حدثنا الحسن بن علي بن سالم، عن ابيه، عن ابي حمزه الثمالي، عن سعيد بن جبير، عن عبدالله بن عباس،قال: قال رسول الله - صلي الله عليه و آله -: لما خلق الله الدنيا اطلع علي الارض، اطلاعه فاختارني منها فجعلني نبيا، ثم اطلع الثانيه فاختار منها عليا فجعله اماما، ثم امرني ان اتخذه اخا و وصيا و خليفه و وزيرا، فعلي مني و انا من علي و هو زوج ابنتي و ابو سبطي الحسن و الحسين، الا و ان الله تبارک و تعالي جعلني و اياهم حججا علي عباده، و جعل من صلب الحسين ائمه يقومون بامري و يحفظون وصيتي، التاسع منهم قائم اهل بيتي و مهدي امتي، اشبه الناس بي في شمائله و اقواله، يظهر بعد غيبه طويله و حيره مضله، فيعلن امر الله و يظهر دين الله و يويد بنصر الله و ينصر بملائکه الله، فيملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما. يعني. عبدالله عباس گفت که پيغمبر - صلي الله عليه و آله - فرمود که چون حضرت الله تعالي دنيا را آفريد ديده ور شد بر اهل زمين، يعني علم حضرت



[ صفحه 78]



ملک منان تعلق گرفت به جهانيان، پس برگزيد مرا از همه عالميان و مرا پيغمبري داد و به رسالت به عالميان فرستاد، پس مرتبه دويم آفريننده افلاک و انجم بر وجهي که مذکور شد به نظر قدرت به عالميان نگريست و علي را اختيار نمود و امامت به او کرامت فرمود، و مرا امر نمود که او را به برادري و وصايت و خلافت و وزارت فرا گيرم، پس علي از من است و من از عليم، و او شوهر دختر من و پدر دو سبط من حسن و حسين است، بدانيد و آگاه باشيد که حضرت الله تعالي مرا و ايشان را حجتها گردانيده بر بندگان خود و مقرر فرمود از صلب حسين امامان که به پاي دارند امر مرا. جامع اين اربعين مي گويد که: اين همان معنيي است که اين کمترين در کتاب رياض المومنين ذکر کرده که هر کار که پيغمبر - صلي الله عليه و آله - به آن قيام مي فرمايد امام نيز به آن اقدام مي نمايد، فرق در ميان همين است که ميان پيغمبرو خدا بشر واسطه نيست، و ميان امام و خدا بشر که آن پيغمبر است واسطه است، و اين معني از بسياري از احاديث ظاهر و هويداست که امر پيغمبر بعد از آن سرور متعلق به ائمه هداست - صلوات الله عليهم اجمعين -. القصه حضرت رسالت پناه فرمود که: نهم آن امامان که از صلب حسين اند قائم اهل بيت من و مهدي امت منست، و شبيه ترين مردمان است به من در شمايل و اقوال و افعال، ظاهر خواهد شد بعد از غايب بودن دراز و حيرت مضله، ظاهرا مراد آنست چنانکه مسموع گشته که در زمان غيبت آن حضرت مردمان را حيرت دست دهد از بس غايب بودن آن حضرت به طول کشد به مرتبه اي که آنهايي که قلوب ايشان ممتحن نباشد به ايمان کار ايشان به ظلالت کشد، بالجمله پيغمبر - صلي الله عليه و آله - فرمود که: پس مهدي



[ صفحه 79]



آشکار سازد مرا خدا را و ظاهر گرداند دين حضرت رب العالمين را، و مويد گردد به ياري کردن خدا، و ملائکه نصرت نمايند او را، و پرکند زمين را از عدل و داد همچنانکه پرشده باشد از ستم و جفا. و السلام علي من اتبع الهدي.



[ صفحه 81]