رواياتي که گويند چنانچه روي زمين دو تن باشند يکي بايد امام ب
رواياتي که ميگويد: اگر بر روي زمين بيش از دو نفر نمانده باشد يکي از آندو حجت خواهد بود
1- حديث کرد ما را عبد الواحد بن عبد الله او گفت: حديث کرد ما را محمد ابن جعفر قرشي او گفت: حديث کرد ما را محمد بن حسين بن ابي الخطاب او گفت: حديث کرد ما را محمد بن سنان از ابي عماره حمزه بن طيار او گفت: شنيدم ابا عبد الله (امام صادق) عليه السلام ميفرمود: اگر در روي زمين بجز دو نفر باقي نماند دومين از آن دو حجت خواهد بود.
2- حديث کرد ما را محمد بن يعقوب کليني از جمعي از رجالش و احمد ابن ادريس و محمد بن يحيي همگي از احمد بن محمد واو از محمد بن عيسي بن عبيد و او از محمد بن سنان و او ازابي عماره حمزه بن طيار): و او از ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام که فرمود: اگر بر روي زمين دو نفر بماند يکي از آن دو بر رفيقش حجت خواهد بود، محمد بن يعقوب از محمد بن حسن و او از سهل بن زياد و او ازمحمد بن عيسي مانند همين روايت را نقل ميکند.
[ صفحه 157]
3- و خبر دادا ما را محمد بن يعقوب از محمد بن يحيي واو از کسيکه نامش را برد واو از حسن بن موسي خشاب و او از جعفر بن محمد و او از کرام که گفت: ابو عبد الله (امام صادق) عليه السلام فرمود: اگر همه مردم دو نفر باشند يکي از آندو نفر امام نخواهد بود. و فرمود: اگر همه مردم دو نفر باشند يکي از آندو نفر امام خواهد بود. و فرمود: آخرين کس که مي ميرد امام است تا کسي بر خدا دليل نياورد که خدا او را وا گذاشته بدون آنکه حجتي از طرف خدا بر او قرار داده باشد.
4- محمد بن يعقوب از جمعي از رجالش و آنان از احمد بن محمد برقي و او از علي بن اسماعيل و او از محمد بن سنان و او از حمزه بن طيار روايت ميکند که گفت. شنيدم ابا عبد الله (امام صادق) عليه السلام ميفرمود: اگر در روي زمين بجز دو نفر باقي نماند يکي از آن دو نفر حجت است يا- دومي حجت است- ترديد از احمد بن محمد است.
5- محمد بن يعقوب از احمد بن محمد و او از محمد بن حسن و او ازنهدي و او از پدرش واو از يونس بن يعقوب و او از): ابي علي الله (امام صادق) عليه السلام روايت ميکند که شنيد آنحضرت ميفرمايد اگر در زمين بجز دو نفر نباشد يکي از آن دو نفر امام خواهد بود. [شرح: نظير اين روايات از طريق سنيان نيز رسيده است مانند روايتي که مسلم از پيغمبر صلي الله عليه و آله نقل ميکند که فرمود: هميشه اين کار در قريش خواهد بود ماداميکه از مردم دو نفر باقيمانده باشد. مجلسي فرمايد: همانطور که مردم در يک امر اجتماعي که در نظامشان و معاش شان دخالت دارد نيازمند بحجت هستند هم چنين در يک امر فردي نيز که در شناخت مبدء و معاد و عبادات مدخليت دارد نيازمند بحجت هستند و بنابراين هنگامي حجت بر مردم تمام ميشود که يکي از آن دو نفر حجت باشد و فرمانبري ديگري
[ صفحه 158]
از او واجب، پايان نقل از مجلسي. مترجم گويد: لازمه توجيهي که مجلسي فرموده است آنست که از براي مردم در زندگي فردي و وظيفه ديني شان دستور العمل لازم است و اينمعني اعم از وجود امام است چنانچه معلوم است بنابر اين مقصود ازاينگونه روايات بيان مشيت الهي است در امر امامت، و الله العالم].