بازگشت

مدت حکومت قائم پس از قيام


آنچه روايت شده در مدت حکومت قائم عليه السلام پس از قيامش

1- خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعيد ابن عقده کوفي او گفت: حديث کرد مرا علي بن حسن تيملي از حسن بن علي بن يوسف و او از پدرش و محمد بن



[ صفحه 394]



علي [1] و او از پدرش و او از احمد بن عمر حلبي و او از حمزه بن حمران و او از عبد الله بن ابي يعفور و او از): ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام که آنحضرت فرمود: حکومت قائم (ع) نوزده سال و چند ماه است [قائم عليه السلام حکومت ميکند.... [

2- و خبر داد ما را ابو سليمان احمد بن هوذه باهلي او گفت: حديث کرد ما را ابراهيم بن اسحاق نهاوندي بسال دويست و هفتاد و سه او گفت: حديث کرد ما را ابو محمد عبد الله بن حماد انصاري بسال دويست و بيست و نه او گفت: حديث کرد مرا عبد الله بن ابي يعفور او گفت: [2] ابو عبد الله (امام صادق) عليه السلام فرمود: حکومت قائم از ما نوزده سال و چند ماه خواهد بود.

3- خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعيد ابنعقده او گفت: حديث کرد ما را محمد بن مفضل بن ابراهيم بن قيس بن رمانه اشعري و سعدان بن اسحاق بن سعيد و احمد بن حسين بن عبد الملک [زيات] و محمد بن احمد بن حسن قطواني از حسن بن محبوب و او از عمرو بن ثابت و او از جابر بن يزيد جعفي که گفت: شنيدم ابا جعفر محمد بن علي (امام باقر) عليه السلام ميفرمود: بخدا قسم که حتما مردي از ما اهل بيت سيصد [و سيزده] سال باضافه نه حکومت ميکن گويد: بانحضرت عرض کردم: اين کي خواهد شد؟ فرمود پس از فوت قائم عليه السلام. بانحضرت عرض کردم: قائم عليه السلام در جهان خود چقدر بر پا است تا آنکه



[ صفحه 395]



(مدت حکومت قائم آل محمد عليهم السلام) بميرد؟ فرمود: نوزده سال از روز قيامش تا روز مرگش.

4- خبر داد ما را علي بن احمد بندنيجي از عبيد الله بن موسي علوي و او از بعضي از رجالش و او از احمد بن حسن و او از اسحاق و او از احمد بن عمر بن ابي شعبه حلبي و او از حمزه بن حمران و او از عبد الله بن يعفور و او از): ابي عبد الله عليه السلام که فرمود: همانا قائم [عليه السلام] نوزده سال و چند ماه حکومت خواهد کرد. اکنون که غرضي که داشتيم بجا آورديم و بانچه ميخواستيم رسيديم و آنرا که دلي باشد و يا گوش فرا دهد وهيچ فرو نگذارد در آنچه گفتيم کفايت است و بلاغ پس سپاس ميکنيم خدايرا بر اينکه بر ما انعام فرمود و شکر گزاريم بر اينکه بر ما احسان کرد سپاسيکه او اهل آن است و شکريکه استحقاقش را دارد و مسئلت داريم که بر محمد و آلش که برگزيدگان و نيکان و پاکانند درود بفرستد و ما را در گفتار ثابت بزندگي دنيا و در عالم آخرتپاي بر جا کند و هدايت و دانش و بينائي و فهم ما را افزونتر گرداند و دلهاي ما را پس از آنکه ما را هدايت کرد گمراه نفرمايد و از جانب خود رحمتي را بر ما ارزاني دارد که او کريم است و بخشنده. و سپاس خدايرا که پروردگار عالميان است و درود خدا و سلام مخصوصش که فراوان و مبارک و پاکيزه وافزاينده و پاک است بر محمد و فرزندان پاکش باد..


پاورقي

[1] مقصود، محمد بن علي بن يوسف است زيرا تيملي از حسن و محمد فرزندان علي ابن يوسف روايت مي کند و آنان از پدرشان چنانچه مکرر در پيش نقل شده است.

[2] سند سقط دارد زيرا عبداللن بن ابي يعفور از اصحاب امام صادق عليه السلام است و در زمان حضرت صادق وفات کرده است و وفات امام صادق به سال يکصد و چهل و هشت بود و شايد آنکه سقط شده حمزة بن حمران و يا حسين بن ابي العلا باشد که از قلم مؤلف افتاده است.