بازگشت

سختيها و ناروائيها که آن حضرت از ياران نادان خود مي بيند


رواياتي در باره آنچه قائم عليه السلام از ناداني مردم مي بيند و آنچه پيش ازقيامش از خانواده خودش ميبيند

1- خبر داد ما را ابو العباس احمد بن محمد بن سعيد ابن عقده او گفت: حديث کرد ما را محمد بن مفضل بن ابراهيم او گفت: حديث کرد مرامحمد بن عبد الله بن زراره از محمد بن مروان و او از فضيل بن يسار که گفت: شنيدم ابا عبد الله (امام صادق) عليه السلام ميفرمود: قائم ما که قيام ميکند از ناداني مردم بيش از آنچه رسول خدا صلي الله عليه و آله از ناداني جاهليت بر خورد کرد بر خورد ميکند. گفتم: اين چگونه ممکن است؟ فرمود:رسول خدا صلي الله عليه و آله در حالي بسوي مردم آمد که آنان سنگ و کلوخ ها و چوبهاي تراشيده را مي پرستيدند و قائم ما هنگاميکه قيام ميکند بسوي مردم ميايد در حاليکه همه مردم کتاب خدا راعليه او تاويل ميکنند و با آن بر او احتجاج مينمايند. سپس فرمود: هان که بخدا قسم دامنه عدالت او بميان خانه هاي آنان راه مي يابد همان طور که گرما و سرما نفوذ ميکند.



[ صفحه 350]



2- خبر داد ما را عبد الواحد بن عبد الله بن يونس او گفت: حديث کرد ما را محمد بن جعفر قرشي او گفت: حديث کرد ما را محمد بن حسين بن ابي الخطاب از محمد بن سنان او از حسين بن مختار و او از ابي حمزه ثمالي که گفت: شنيدم ابا جعفر (امام باقر) عليه السلام ميفرمود: صاحب اين امر اگر ظاهر بشود از مردم مي بيند مانند آنچه رسول خدا صلي الله عليه و آله ديد و بيشتر.

3- خبر داد ما را محمد بن همام او گفت: حديث کرد ما را حميد بن زياد کوفي او گفت: حديث کرد ما را حسن بن محمد بن سماعه او گفت: حديث کرد ما را احمد بن حسن ميثمي از محمد بن ابي حمزه [1] ازبعضي از اصحابش و او از): ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام که گفت: شنيدم آنحضرت ميفرمود: قائم عليه السلام در پيکارش مي بيند آنچه را که رسول خدا صلي الله عليه و آله نديد همانا رسول خدا در حالي بسوي آنان آمد که بتهاي سنگي و چوبهاي تراشيده شده را مي پرستيدند ولي قائم، عليه او خروج ميکنند و کتاب خدا راعليه او تاويل ميکنند و باستناد آن تاويل بااو مي جنگند.

4- [خبر داد ما را] علي بن احمد او گفت: خبر داد ما را عبيد الله بن موسي علوي از محمد بن حسين و او از محمد بن سنان و او از قتيبه اعشي و او از ابان ابن تغلب که گفت: شنيدم ابا عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام ميفرمود: چون پرچم حق نمايان شود اهل خاور و باختر بان لعنت فرستند ميداني چرا؟ گفتم: نه، فرمود: براي آنچه مردم از خاندان او پيش ار خروجش ديده اند.

5- خبر داد ما را عبد الواحد بن عبد الله او گفت: حديث کرد ما رامحمد ابن جعفر قرشي او گفت: حديث کرد مرا محمد بن حسين ازمحمد بن سنان و او



[ صفحه 351]



از قتيبه اعشي و او از منصور بن حازم و او از): ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام که آنحضرت فرمود: چون پرچم حق برافراشته شود اهل خاور وباختر آنرا لعنت کنند. بانحضرت عرض کردم: از چه رو چنين خواهد شد؟ فرمود: از آنچه از بني هاشم مي بينند.

6- [خبر داد] علي بن احمد از عبيد الله بن موسي و احمد بن علي اعلم آندو گفتند: حديث کرد ما را محمد بن علي صيرفي از محمد بن صدقه و ابن اذينه عبدي و محمد بن سنان همگي از يعقوب سراج که گفت: شنيدم ابا عبد الله (امام صادق) عليه السلام ميفرمود سيزده شهر و طائفه است که قائم عليه السلام با اهل آن شهرها ميجنگد و آنان با او ميجنگند: اهل مکه و اهل مدينه و اهل شام و بني اميه و اهل بصره و اهل دست ميسان [2] و کردها و عربهاي باديه نشين و ضبه و غني و باهله و ازد و اهل ري.


پاورقي

[1] او محمد بن ابي حمزه ثابت بن ابي صفيه ثمالي مولا است که ثقه و فاضل بوده و او را کتابي است که ابن ابي عمير از آن روايت مي کند.

[2] در المراصد است که (دستمسان) شهر بزرگي است ميان واسط و اهواز و به اهواز نزديکتر است و در بحار (دمسان) است و مجلسي فرموده که اين کلمه تصحيف از (ديسان) است که شهري است در هرات فيروزآبادي آن را ذکر کرده و گفته است که - دوميس - ناحيه اي است در آران و در نسخه اي (دشت ميشان) نوشته است.