28- خبر داد ما را ابو سليمان احمد بن هوذه او گفت: حديث کرد ما را ابراهيم ابن اسحاق نهاوندي او گفت: حديث کرد ما را عبد الله بن حماد انصاري او گفت: حديث کرد ما را ابو الجارود زياد بن منذر او گفت: ابو جعفر محمد بن علي (امام باقر) عليهما السلام فرمود: هنگاميکه قائم (ع) ظهور کند با پرچم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و انگشتري سليمان و سنگ و عصاي موسي ظهور ميکند سپس بجارچي اش دستور ميدهد که جار بزند: توجه کنيد هيچ مردي از شما نبايد خوردني و آشاميدني و علوفه همراه خود بر دارد پس يارانش ميگويند او ميخواهد ما را و چهار پايان ما را گرسنگي و تشنگي بکشد. پس آنحضرت براه ميافتد در نخستين منزل که فرود ميايند (عصا را) بر آن سنگ ميزند پس غذا و آب و علوفه از آن بيرون ميريزد پس ياران و چهار پايانشان ميخورند و مياشامند تا آنکه به نجف در پشت کوفه فرود ميايند.

29- خبر داد ما را محمد بن همام و محمد بن حسن بن محمد بن جمهور عمي از حسن بن جمهور و او از پدرش و او از سليمان بن سماعه و او از ابي الجارود و او از): ابي جعفر محمد بن علي (امام باقر) عليهما السلام که آنحضرت فرمود: هنگاميکه قائم از مکه خروج ميکند جارچي اش جار ميزند: توجه کنيد هيچکس نبايد غذا و آبي با خود داشته باشد و او سنگ موسي بن عمران را که بار شتري است بهمراه خود مياورد بهيچ منزلي فرود نميايد مگر آنکه چشمه هائي از آن سنگ بيرون ميايد هرکس گرسنه باشد سير ميشود و هر کس تشنه باشد سيراب ميگردد چهار پايانشان نيز سيراب ميشوند تا آنکه بنجف در پشت کوفه نازل ميشوند.

30- خبر داد ما را احمد بن هوذه باهلي او گفت: حديث کرد ما را ابراهيم



[ صفحه 279]



ابن اسحاق نهاوندي او گفت: حديث کرد ما را عبد الله بن حماد انصاري از عبد الله بن بکير و او از حمران بن اعين و او از): ابي جعفر (امام باقر) عليه السلام که آنحضرت فرمود: گوئي مي بينم که اين دين شما همچنان در ميان خونيکه بپايش ريخته ميشود در حرکت است و دست و پا ميزند و هيچکس نتواند آن را بر شما بازگرداند مگر مردي از ما اهل بيت که هر سال دو بار بر شما بخشش خواهد کرد و در هر ماه دو نوع روزي بر شما خواهد رساند و در دوران ا و است که حکم بشما داده خواهد شد تا آنجا که زن در خانه خودش نشسته باشد و از روي کتاب خدا و سنت رسول خدا قضاوت کند. [مترجم گويد: در جمله کاني بدينکم هذا الايزال متخخضا..... که در صدر روايت است پاره اي از نسخه ها بجاي (متخضخضا) موليا ضبط کرده است و بنابر اين گوئي امام عليه السلام دين را بسربازي که پشت بجنگ کرده و در اثر زخمهاي فراوان در خون خود دست و پا ميزند تشبيه فرموده است].

31- خبر داد ما را عبد الواحد بن عبد الله او گفت: حديث کرد ما را احمد ابن محمد بن رباح او گفت: حديث کرد ما را محمد بن عباس بن عيسي او گفت: حديث کرد ما را حسن بن علي بطائني از پدرش و او از مفضل که گفت: شنيدم ابو عبد الله (امام صادق) عليه السلام ميفرمود: صاحب اين امر را خانه خانه اي است که خانه حمدش گويند و در آن خانه چراغي است که از روزيکه بدنيا پا نهاده تا روزيکه با شمشير قيام ميکند آن چراغ خاموش نميشود.

32- حديث کرد ما را احمد بن محمد بن سعيد او گفت: حديث کرد ما را علي بن حسن تيملي از پدرش [1] و او از حسن بن علي بن يوسف و محمد بن علي



[ صفحه 280]



[کوفي] و آندو از سعدان بن مسلم و او از بعضي از رجال حديث اش و او از): ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام که فرمود: در آن ميان که مرد پشت سر قائم عليه السلام ايستاده و مامور اجراي دستورات آنحضرت است که ناگاه دستور ميدهد که او را برگردانيد پس او را به روياروي آنحضرت بر ميگردانند پس دستور ميدهد تا گردنش را بزنند پس در خاور و باختر چيزي نمي ماند مگر آنکه از او ميترسد.

33- حديث کرد ما را علي بن احمد بندنيجي از عبيد الله بن موسي علوي و او از احمد بن محمد بن خالد و او از پدرش و او از سعدان بن مسلم و او از هشام بن سالم و او از): ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام که آنحضرت فرمود: در آن ميان که مردي پشت سر قائم دستور ميدهد کا ناگاه آنحضرت دستور ميدهد تا گردنش زده شود پس در مشرق و مغرب کسي نميماند مگر آنکه از او ميترسد.