مادر آن حضرت و وصفش
[بودن آنحضرت] [1] فرزند زن اسير و فرزند برگزيده از کنيزان
8- خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعيد ابن عقده او گفت: حديث کرد ما را محمد بن مفضل بن قيس بن رمانه اشعري و سعدان بن اسحاق بن سعيد و احمد بن حسين بن عبد الملک و محمد بن حسن قطواني همگي گفتند: حديث کرد ما را حسن ابن محبوب زراد از هشام بن سالم و او از يزيد کناسي [2] که گفت:
[ صفحه 266]
شنيدم ابي جعفر محمد بن علي (امام باقر) عليهما السلام ميفرمود: صاحب اين امر شباهتي بيوسف دارد فرزند کنيز سياه است خداوند، کار او را در يک شب اصلاح ميفرمايد. [شرح: مقصود از شباهت بيوسف (و يا سنت يوسف چنانچه در بعضي از نسخه ها است) غايب شدن آنحضرت است].
9- خبر داد ما را عبد الواحد بن عبد الله بن يونس او گفت: حديث کرد ما را احمد بن محمد بن رباح زهري او گفت: حديث کرد ما را احمد بن علي حميري او گفت: حديث کرد ما را حکم برادر مشمعل اسدي [3] او گفت: حديث کرد مرا عبد الرحيم قصير که گفت: به ابي جعفر (امام باقر) عليه السلام عرض کردم: مقصود امير المومنين از اينکه فرموده است: (پدرم بفداي کسيکه فرزند برگزيده از کنيزان است) فاطمه است؟ فرمود: فاطمه برگزيده از زنان آزاده است مقصود امير المومنين آنکسي است که شکمش پهن ورنگش سرخ وسفيد است خداوند فلاني رارحمت کند.
10- خبر داد ما را احمد بن محمد بن عيد او گفت: حديث کرد ما را قاسم ابن محمد بن حسن بن حازم او گفت حديث کرد ما را عبيس بن هشام از عبد الله بن جبله و او از علي بن ابي المغيره و او از ابي الصباح که گفت: بخدمت ابي عبد الله (امام صادق) عليه السلام رسيدم بمن فرمود: چه خبر؟ عرض کردم خبر مسرت بخشي از عمويت زيد دارم که خروج کرده و گمان ميکند که او همان (ابن سبيه) و قائم اين امت وفرزند برگزيده کنيزان است فرمود: دروغ ميپندارد او آنچه گفته نيست اگر خروج کند کشته خواهد شد.
[ صفحه 267]
11- حديث کرد ما را محمد بن همام و محمد بن حسن بن جمهور هردوا از حسن بن محمد بن جمهور و او از پدرش و او از سليمان بن سماعه و او از ابي الجارود و او از قاسم بن وليد همداني و او از حارث اعور همداني که گفت: امير المومنين عليه السلام فرمود: (پدرم بفداي کسيکه فرزند برگزيده از کنيزان است يعني قائم که از اولاد او است- که آنان را ذليل ميکند [4] و کاسه تلخ بگلوشان ميريزد و بجز شمشير مرگ جيزي بانان نميدهد اينهنگام تبه کاران قريش آرزو ميکنند که اي کاش دنيا و هر چه در آنست از آن آنان بود وفدا ميدادند تا مگر از جرم آنان چشم پوشي شود ولي دست بردار نخواهيم بود تا خداوند راضي شود
12- خبر داد ما را احمد بن محمد بن سعيد او گفت: حديث کرد ما را علي ابن حسن تيملي او گفت: حديث کرد ما را احمد و محمد فرزندان حسن از پدرشان و او از ثعلبه بن ميمون و او از يزيد بن ابي حازم که گفت: از کوفه بيرون شدم چون بمدينه رسيدم بخدمت ابي عبد الله (امام صادق) (ع) شدم و سلامش کردم از من پرسيد رفيقي بهمراهت بود؟ عرض کردم: آري. فرمود: صحبتي هم ميکرديد؟ عرض کردم: آري، مردي از (مغيريه) [5] همراه من شد. فرمود: چه ميگفت؟ عرض کردم: چنين مي پنداشت که محمد بن عبد الله بن حسن همان قائم است و دليل بر اين آنکه نامش نام پيغمبر و نام پدرش نام پدر پيغمبر است، و من باو در پاسخ گفتم: اگر دليلت فقط نام است اينک در فرزندان حسين نيز محمد بن عبد الله بن علي است. او بمن گفت: اين فرزند کنيز است يعني محمد بن عبد الله بن علي و اين فرزند آزاد زن است يعني محمد بن عبد الله بن حسن بن الحسن. (امام
[ صفحه 268]
صادق) فرمود: چه جواب دادي؟ گفتم: جواني نداشتم که بدهم. فرمود: مگر نميدانيد که او فرزند زن اسير شده است يعني قائم عليه السلام. [6] .
پاورقي
[1] مابين دو قوس در نسخه ها نبود و ما به جهت روشن شدن مطلب اضافه کرديم.
[2] زيد کناسي که در پاره اي از نسخه ها است تصحيف و غلط است.
[3] حکم بن سعد اسدي برادر مشمعل اسدي ناشري است عربي است که کمتر حديث کرده است با برادرش مشمعل در کتاب ديات شرکت کرده ولي مشمعل از او بيشتر روايت دارد (النجاشي).
[4] يسومهم خسفا اي يذلهم: (المنجد).
[5] مغيريه: ياران مغيره ي بن سعيدند همان دروغ پردازي که به حضرت باقر عليه السلام دروغ مي بست و مردم را در ابتداء کار به محمد بن عبدالله بن حسن مي خواند و آنچه در پاره اي از نسخه ها است که (معتزله) نوشته شده غلط است.
[6] نسخه ها در ضبط (ابن سبيه) مختلف است بعضي (ابن سته) است و بعضي (ابن سبيه) و بعضي ابن سته و ظاهرا همان که در متن است: (ابن سبيه) درست باشد يعني فرزندان زن اسير شده علامه ي مجلسي پس از آنکه در بحار (ابن ستة) ضبط کرده فرموده است: شايد معنايش آن باشد که به هنگام امامت شش ساله بوده است و يا آنکه پدرانش شش نام داشتند: محمد و علي و حسين و جعفر و موسي و حسن و اين خصوصيت در هيچ يک از امامان نبوده است با آنکه بعضي از راويان اين اخبار از واقفيه اند و روايات آنان در آنچه موافق مذهبشان باشد پذيرفته نيست پايان نقل از مجلسي و احتمال هست که ابن سته باشد که مخفف ابن سيده است چنانچه هم اکنون در ميان عربها مصطلح است و مؤيد اين احتمال روايت احتجاج است از امام حسن مجتبي که فرمود: او نهمين فرزند برادر من است و فرزند (سيدة الاماء) است.