بازگشت

مقدمه


(بسم الله الرحمن الرحيم)

سپاس بيرون از اندازه و قياس، سزاوار قائمي است بالذات، غايب از عالم انديشه و حواس و ستايش بي حد و احصا لايق صاحبي است مامول و مرتجي، در زمان شدت و رخاء هادي است هر آنچه را که پديدار نمود و دليل است مر آن را که به فرمانش عمل نمود. و درود بي نهايت به روان پاک نخستين پاسخ دهنده به بلي و برگزيده ايزد بي چون، پيش از پوشيدن بر آدم خلعت اصطفا را فاتح ابواب خير و رشاد خاتم رسولان پاک نهاد، منصور مويد محمود احمد، ابي القاسم محمد، صلي الله عليه و آله و سلم و بر پاکان و پاکيزگان از فرزندان آن سرور پيمبران خصوصا بر خلف سلف و صاحب غاليه عزت و شرف، قطب زمين و غوث زمان کنز رجاء و کهف امان و گوهر تابان در بحر امکان حجاب ازلي ايزد سبحان و اسم اعظم الهي پوشيده و پنهان و عنقاي قاف محيط به جهان، دادرس درماندگان و دادخواه خود برگزيدگان و پاک کننده دامن خاک از لوث ملحدان و فرمان فرماي ممالک زمين و آسمان و حجه بالغة خداوندي برجهان و جهانيان بقية الله الحجة بن الحسن العسکري صاحب العصر و الزمان عليه و علي آبائه صلوات الله الملک المنان. بعد چنين گويد: بنده مذنب مسئي حسين بن العالم المويد محمد تقي النوري الطبرسي احسن الله تعالي عاقبته و جعل من اشرف الخواتيم خاتمته که



[ صفحه 8]



عاليجاه رفيع جايگاه کمالات اکتناه مقرب الخاقان حاجي ميرزا حسينعلي خلف مرحمت و غفران پناه حاجي علي اصغر نوري وفقه الله تعالي لمراضيه حسب سلامتي فطرت و پاکي طينت در فکر تحصيل زادي براي معاد و وسيله فوزي در مقام مرصاد بر آمد چنان ديد که وسيله اي بهتر از چنگ زدن به دامان خليفه الرحمن و امام الانس و الجان عليه السلام و خدمتي به آن ولي علي القدر عظيم الشان نيست. لهذا در چند ماه قبل از جناب مستطاب فخر الشيعه و تاج الشريعه رئيس المسلمين و سيد الفقهاء الکاملين و افضل العلماء الراشدين، المنتهي اليه رياست الاماميه في عصره حجه الاسلام حاج ميرزا محمد حسن شيرازي مجاور بلده طيبه سرمن راي متع الله تعالي اهل الايمان بطول بقائه. مستدعي شد، که مقرر فرمايند تا کتاب شريف کمال الدين شيخ اقدم ابو جعفر محمد بن علي بن بابويه ملقب به صدوق رضوان الله عليه را به زبان فارسي ترجمه کرده تاآن را به حيله طبع در آورد و در ميان اهل ايمان منتشر سازد. جناب ايشان دام ظله العالي از اين احقر در اجابت آن مسوول مشورت فرمودند. معروض داشتم که عالم فاضل سيد علي بن سيد محمد اصفهاني معروف به امامي تلميذ علامه مجلسي آن کتاب را ترجمه نموده و از اجزاي کتاب هشت بهشت اوست که ترجمه هشت کتاب است. چون عيون و امالي و خصال و نيز بعضي ازمعاصرين از سادات شمس آباد اصفهان کتاب شريف مذکور را ترجمه نموده و مجددا ترجمه کردن آن رنجي است بي فايده ، بهتر آنکه همانرا طلب کرده منتشر نمايند. پس از آن خيال منصرف شده و از کتاب ديگر صحبت داشتند. سخن به جائي منتهي نشد و مدتي بر اين گذشت تا در ماه شعبان گذشته از سنه 1303 شبي در محضر ايشان حاضر بودم که سخن آن مطلب در ميان آمد و باز جوياي موردي شدند و بالاخره فرمودند: بهتر آنکه مستقلا در اين باب کتابي نوشته شود وشخص تو از براي اين خدمت نمايان شايسته هستي، اما حقير به علت قلت



[ صفحه 9]



بضاعت علمي و کثرت اسباب پريشاني و حاضر نبودن بيشتر کتابهايم که اسباب انجام اين شغل عظيم بود، عرض کردم: که مقدمات اقدام در اين امر خطير فراهم نيست و لکن سال گذشته رساله مسمي به جنه الماوي نوشتم و در آنجا جمع کردم کساني را که در غيبت کبري به خدمت امام عصر عليه السلام رسيدندغير از آنچه در سيزدهم بحار مذکور است چنانچه صلاح باشد همان را به فارسي ترجمه کرده و موجود در بحار را بر آن افزوده کتابي شود لطيف، و بر آمدن از عهده آن آسان. اين راي را پسنديدند و لکن فرمودند: اقتصار بر آن نکرده شمه اي از حالات آن جناب نيزبه آن منضم شود هر چند به ايجاز و اختصار باشد. حسب الامر المطاع العالي در انجام اين خدمت اقدام نموده با نهايت ياس از حال خويش جز آنکه حق مجاورت قباب عاليه حضرت عسکريين عليهما السلام را وسيله کرده و از آن باب عالي استمداد نمايم. به حمد الله از برکت آن محل برکات الهيه در اندک زماني اين خدمت مرجوعه به انجام رسيد. شکر حضرت يزدان جل ثناوه را بجاي آوردم. و نام اين نامه گرامي را نجم ثاقب در احوال امام غائب عليه السلام گذاشتم و مطالب آن را در ضمن دوازده باب بيان نمودم. قبل از شروع در فهرست اجمالي ابواب و دخول در مطالب کتاب بايست تنبيه نمود بر مقدمه و آن آن است که کتب متعلق به احوال آن حضرت صلوات الله عليه که معروفند به کتب غيبت بسيار است و آنچه حاضر الوقت از اسامي آنها به نظر رسيده کتاب شفا و جلا در غيبت از ابو العباس يا ابو علي احمد بن علي رازي خصيب آبادي.



[ صفحه 10]



کتاب مختصر ما نزل من القرآن في صاحب الامر عليه السلام از ابو عبدالله احمد بن محمد بن عياش. کتاب ترتيب الادله فيما يلزم خصوص الاماميه دفعه عن الغيبه و الغائب از احمد بن حسين بن عبد الله مهراني آبي ابو العباس عروضي. کتاب في ذکر القائم من آل محمد عليهم السلام از احمد بن رميح المروزي. کتاب المهدي از ابي موسي عيسي بن مهران.کتاب غيبه از حسن بن حمزه العلوي الطبري المرعشي. کتاب اثبات الرجعه معروف بغيبه از ابي محمد فضل بن شاذان نيشابوري. کتاب الحجه في ابطاء القائم عليه السلام از آنجناب. کتاب ازاله الران عن قلوب الاخوان در غيبت از ابو علي احمد بن محمد بن جنيد معروف بابن جنيد. کتاب کمال الدين از شيخ صدوق. رساله غيبت براي اهل ري از آنجناب. کتاب غيبت از شيخ جليل، محمد بن مسعود عياشي صاحب تفسير. کتاب رجعت نيز از او. کتاب غيبت از ابي عبد الله، محمد بن ابراهيم نعماني و تلميذ ثقه الاسلام کليني و اين کتاب، از نفايس کتب مدونه در اين بابست. شيخ مفيد در ارشاد از آن مدح کرده و چنان ظاهر ميشود که قبل از آن بهتر از آن تصنيفي دراين باب نشده، رساله غيبت از شيخ مفيد. کتاب مقنع در غيبت از سيد مرتضي که براي وزير مغربي نوشته. کتاب غيبت ازشيخ الطايفه، ابي جعفر طوسي ره.



[ صفحه 11]



کتاب برهان در طول عمر صاحب الزمان عليه السلام از ابو افتح محمد بن علي بن عثمان و علامه کراچکي آنرا جزو کتاب کنز الفوائد خود کرده. کتاب صاحب الزمان عليه السلام ازمحمد بن جمهور عمي، صاحب کتاب واحده. کتاب وقت خروج قائم عليه السلام نيز از او. کتاب فرج کبير در غيبت از ابو عبد الله محمد بن هبه بن جعفر وراق طرابلسي. کتاب غيبت از ابو المظفر علي بن حسين حمداني که از سفراء امام عليه السلام است، چنانچه شيخ منتجب الدين در رجال خود فرموده کتاب توقيعات غيبت از عبد الله بن جعفر حميري. کتاب جنا الجنتين، في ذکر ولد العسکريين عليهما السلام از قطب راوندي. کتاب سلطان الفرج عن اهل الايمان، کتاب سرور اهل الايمان في علائم ظهور صاحب الزمان عليه السلام و کتاب غيبت هر سه از نباء الدين علي بن عبد الکريم بن عبد الحميد حسيني نبلي نجفي صاحب مقامات و کرامات و استاد ابن فهمد و بعضي احتمال داده اند که دو کتاب اخير يکي باشد واما آنچه شيخ حر عاملي در امل الامل در احوال سيد مذکور، فرموده که از تصاينف او انوار المضيئه است در احوال مهدي عليه السلام اشتباهست چه انوار المضيئه في الحکمه الشرعيه از کتبي است که نظير ندارد، مشتمل است بر جميع مسائل اصول دين و مذهب و ابواب فقه واخلاق و ادعيه و غيرها اگر چه احوال آنجناب را در مجلد اول در ضمن حالات ساير ائمه عليهم السلام بسطي داده و لکن، کتاب اختصاصي ندارد به آنحضرت. کتاب بحار الانوار مجلد سيزدهم که اجمع کتبي است که در غيبت نوشته شده، رساله رجعت نيز از آنمرحوم. کتاب کفايه المهتدي، في احوال المهدي از سيد محمد بن محمد لوحي حسيني موسوي سبزواري ملقب بمطهر و متخلص به نقيبي. تلميذ محقق داماد و بيشتر آنچه در آن کتاب نقل کرده از کتاب فضل بن شاذان است، که اولا خبر را با



[ صفحه 12]



سند و متن نقل کرده، آنگاه ترجمه نموده و نيز غيبت شيخ طرابلسي و غيبت حسن بن حمزه مرعشي در نزد او بوده و ما آنچه از اين سه کتاب نقل کنيم به توسط اين کتاب است. رساله شرعه التسميه از محقق داماد رحمه الله. رساله کشف التعميه في حکم التسميه از شيخ محدث حر عاملي. کتاب ايقاظ الهجعه في اثبات الرجعه نيز از آنمرحوم. رساله رجعت از اميرمحمد مومن استر آبادي از مشايخ اجازه علامه مجلسي ره. رساله در تحريم نام بردن اسم امام زمان عليه السلام از عالم محقق تحرير شيخ سليمان ما حوزي بحراني. رساله فلک المشحون از جناب سيد باقر قزويني. کتاب مولد قائم عليه السلام. کتاب محجه فيما نزل في الحجه عليه السلام. کتاب تبصره الولي فيمن راي القائم المهدي عليه السلام. هر سه از محدث خبير سيد هاشم توبلي بحراني. کتاب عوالم مجلد از آن کتاب غيبت، فاضل آقا آخوند ملا کاظم هزارجريبي و آن مختصريست از ترجمه بحاريا ترجمه اي است از مختصر بحار.رساله جنه الماوي فيمن فاز بلقاء الحجه عليه السلام في الغيبه الکبري از حقير و آن بمنزله مستدر کيست از باب بيست و سيم جلد غيبت بحار، ترجمه سيزدهم بحار و ترجمه کمال الدين. رساله غيبت از سيد جليل، سيد دلدار علي نقوي هندي نصير آبادي که از فحول علماي آن بلاد بود و صاحب تصانيف رائقه بسيار و از جناب بحر العلوم قدس سره اجازه دارد و اين رساله رد است بر اقوال عبد العزيز دهلوي در غيبت آنجناب صلوات الله عليه و غير آنها از مولفات که بعضي داراي تمام حالات آنجناب است بقدر استعداد مولف و بعضي در تنقيح بعضي از امور متعلقه بآن حضرت صلوات الله عليه. با اين همه تصانيف باز جمله از مطالب مربوطه به آن جناب در زواياي کتب



[ صفحه 13]



اصحاب مانده که تا کنون در کتب غيبت جمع نشده و چون اين حقيربي بضاعت بناي استقصاي مطالب موجوده در آن کتب را ندارم لهذا به بعضي از مستطرفات حالات و نوادر امور منسوبه به آن جناب و تنظيم بعضي از مطالب موجوده در آن کتب پرداخته اميد که براهل فضل و دانش محاسن و منافع و لطايف و بدايع آن مخفي و مستور نماند و بالله التوفيق و عليه التکلان .



[ صفحه 23]