بازگشت

محمد بن نصير معروف به نميري


مجلسي عليه الرحمه در کتاب بحار نقل کرده از شيخ طوسي در کتاب غيبت از ابن نوح از ابن نصر هبه الله بن محمد او گفته محمد بن نصير از اصحاب امام حسن عسکري عليه السلام بود و بعد از وفات آن حضرت ادعاي مرتبه و مقام ابي جعفر محمد بن عثمان را نمود و گفت من صاحب و نايب امام زمانم و مانند باب هستم بسوي او خداوند بسبب کفر و ناداني که از او بروز کرد و بسبب لعنت نمودن ابوجعفر باو و تبري نمودن از او او را مفتضح و رسوا گردانيد - و بعد از شريعي مدعي اين امر او بود. ابوطالب انباري گفته وقتي که از ابن نصير ظاهر گرديد آنچه ظاهر گرديد ابوجعفر را لعن کرد و از او تبري جست چون اين خبر باو رسيد بگمان اينکه دل جوئي ابوجعفر کند و عذر بخواهد بخانه او رفت ابوجعفر اذن دخولش نداد و نوميد برگرديد. سعد بن عبدالله گفته که محمد بن نصير نميري ادعا مي کرد که من پيغمبر و امام علي النقي ع مرا پيغمبري فرستاده مر او قائل بمذهب اهل تناسخ بود و در حق امام علي النقي عليه السالم غلو کرده بود و بخدائي و ربوبيت او قائل بود و مي گفت مواقعه با محرمان جايز است و وطي مردان يک ديگر را حلال است و اين دو فايده دارد لذت فاعل و ذلت و تواضع مفعول و هيچيک از اين دو در شرع خدا حرام نيست و نبوده - و محمد بن موسي بن حسن بن فرات او را اعانت مي نمود و از براي او ترتيب اسباب او در اين باب داده بود و اين اعمال را از محمد بن نصير ابوزکريا يحيي بن عبدالله هم بمن خبر داد و گفت غلامي را در پشت او باين فعل قبيح مشغول ديدم بعد از آن او را ملاقات نموده در اين باب ملامت کردم جواب گفت که اين لذتست و باعث رفع تکبر و موجب تواضع و لذت نسبت بخدا و اين هر دو جايز است. و سعد گفته که در موت ابي نصير از او پرسيدند در وقتي که در زبانش سستي ظاهر شده بود که اين امر بعد از تو با که باشد با زبان لنگ درجواب گفت که با احمد باشد و دانسته که احمد



[ صفحه 205]



کدام است لهذا اتباع او سه طايفه شدند جمعي گفتند که از احمد پسر احمد خواسته و فرقه گفتند مراد احمد بن محمد بن موسي بن فراتست و طايفه گفتند احمد بن ابي الحسين بن بشير بن يزيد را اراده کرده و لهذا متفرق شدند.