معجزه 14
در همان کتاب از همان جناب روايت کرده از اسحق بن يعقوب که گفت شنيدم از محمد بن عثمان عمري که گفت با شخصي از اهل دهات مصاحبت نمودم و با او از حضرت حجت عجل مالي بود روانه نمود و آن مال را باو برگردانيدند و باو گفتند که چهارصد درهم از حق پسران عمويت در ميان مال باشد آن مرد مبهوت ماند بعد از آن در حساب مال نظر نمود مزرعه از
[ صفحه 130]
پسران عمويش در دست او بود و بانها مالي رد نموده بود چون حساب را با دقت بديد چهار صد درهم باقي مانده بود چنانکه آن حضرت فرموده پس آن مبلغ را بيرون کرده باقي را ارسال داشت آن حضرت قبول فرمود.