بازگشت

در بيان اثبات وجوب وجود معصوم


اخبار داله بر اينکه زمين خالي از حجه معصوم نميشود و اخبار در اين مضمار بسيار است ثقه‌الاسلام شيخ کليني قدس سره در کتاب کافي بسند خود از حسين بن ابي العلا روايت کرده که از حضرت صادق عليه السلام پرسيده ميشود که در روي زمين امامي نباشد فرمود نه عرض کردم که ميشود دو امام در آن باشد فرمود نه مگر اينکه يکي از آن دو صامت بوده باشد - و نيز روايت کرده از اسحق بن عمار از آن بزرگوار که فرمود زمين خالي نميشود مگر اينکه در آن امامي باشد از براي آنکه اگرمومنين چيزي زياد نمايند رد کند و اگر چيزي ناقص کنند آنرا تمام فرمايد - و نيز بسند خود از عبد الله بن سليمان عامري از آن جناب روايت کرده که فرمود زمين زايل نميشود مگر اينکه از براي خدا در آن حجتي باشد که حلال و حرام را بداند و مردم را بسوي خدا خواند - و نيز بسند خود از حسين بن ابي العلاء روايت کرده که گفت از آن بزرگوار پرسيدم که زمين بغير امام باقي ميماند فرمود، نه و نيز در آن کتاب بسند خود روايت کرده از ابي بصير که که باقر يا صادق عليه السلام فرمود که خدا زمين را بغير امام عادل نميگذارد و اگر چنين نباشدحق از باطل جدا نشود - و بروايت ديگراز ابي بصير صادق عليه السلام فرمود که خدا اجل و اعظم باشد از آنکه زمين را بغير امام عادل گذارد - و نيز از اميرالمومنين روايت کرده که فرمود خداوندا تو خالي



[ صفحه 16]



نميگذاري زمين خود را از حجت خود بر خلق خود - و نيز روايت کرده از ابوحمزه که حضرت باقر فرمود که قسم بخدا که از روزي که آدم را قبض کرده زمين را نگذاشته مگر اينکه در آن امامي بوده از براي آنکه مردم بان امام راه خدا را بدانند و او حجت باشد بر بندگان خدا و زمين بدون امامي که حجت باشد بر بندگان خدا نماند - و نيز روايت کرده از ابي علي بن راشد که گفت ابوالحسن يعني موسي بن جعفر فرمود که زمين از حجت خالي نماند و من و الله از آن حجت هستم - و نيز روايت کرده از ابيحمزه که گفت پرسيدم از صادق که زمين بغير امام ميماند فرمودند نه اگر زمين بغير امام بماند اهل خود را فرو برد - و نيز روايت کرده از محمد بن فضيل که گفت بحضرت رضا عرض کردم که زمين بدون امام ميماند فرمود نه گفتم روايت شده از ابوعبدالله که بدون امام نميماند مگر اينکه خدا غضب بر اهل زمين يا بر بندگان کند فرمود در آن هنگام زمين اهل خود را فرو برد - و نيز روايت کرده از ابيهراسه که ابوجعفر فرمود که اگر امام يک ساعت از زمين برداشته شود زمين موج زند باهل خود چنانکه دريا باهل خود موج ميزند. مولف گويد که اخبار در اين باب از طرق خاصه بلکه عامه بسيار است بلکه در جمله از

اخبار وارد است که اگر باقي نماند در روي زمين مگر دو نفر هر آينه بايد يکي از آن دو نفر بر آن ديگري امام باشد - چنانکه ثقه‌الاسلام در کتاب مذکور بسند خود از ابيالطيار روايت کرده که صادق فرمود- که اگر باقي نماند در روي زمين مگر دو نفر بايد يکي از ايشان حجت باشد - و بروايت ديگر فرمود که بايد يکي از آن دو نفر بر صاحب خود حجت باشد - و در روايت ديگر فرمود که اگر مردم منحصر بدو نفر شوند بايد يکي از آنها امام باشد و فرمود که آخر کسيکه مي‌ميرد امام است تا آنکه کسي بر خدا حجت نداشته باشد که او را خدا بدون حجت گذاشته و در اين معني هم روايات بسيار است و اگر نباشد مگر روايت مسلم بين الفريقين که پيغمبر ص فرموده که من مات و لم يعرف امام زمانه فقد مات ميته الجاهليه در اين باب کفايت کند زيرا که معني روايت اينست که هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد مانند اهل جاهليت مرده يعني بيدين و اگر وجود امام واجب نبود وجوب معرفت او چه معني داشت و چگونه مي‌شد پس معرفت امام بدون وجوب وجود او نشايد و وجود او واجب باشد وهو المطلوب.