صدوق عليه الرحمه در کتاب عيون روايت کرده باسناد خود از ابن محبوب که حضرت رضا(ع) فرمودند بمن لابد است



[ صفحه 35]



از وجود فتنه شديدي يعني غيبت قائم ع که همه خواص و اهل سريره بان فتنه مبتلا شوند و اين در وقتي باشد که شيعه ما امام سيمين از اولاد مرا که حسن عسکري باشد مفقود کنند که همه اهل آسمانها و زمين و هر مرد و زن دل سوخته و حزين بر او بگريند پس فرمود پدر و مادرم فداي هم نام و شبيه جدم و شبيه موسي بن عمران باد که در بر او لباسهاي قدس و خلعتهاي رباني هست که از جيوب آنها انوار فضل و هدايت پرتو اندازند چه بسيار است مومنه دل سوخته و مومن متاسف و متحير در فقدان آن آب صافي يعني قائم گويا بايشان نظر ميکنم مايوس که ايشان را ندا نکرده اند بندائي که از دور شنيده شود چنانکه از نزديک قائم ما بر مومنين رحمت و بر کافران عذاب و نقمت خواهد بود و نيز اين حديث را در کتاب اکمال بسند خود از ريان بن صلت روايت کرده - چنانکه آن جناب در هر دو کتاب روايت کرده باسناد خود از دعبل خزاعي که گفت انشاء نمودم در محضر حضرت رضا(ع) قصيده خود را که اولش اينست



مدارس آيات خلت من تلاوه

و منزل وحي مقفر العرصات



تا آنکه گفته



خروج امام لا محاله خارج

يقوم علي اسم الله و البرکات



يميز فينا کل حق و باطل و يجزي عي النعماء و النقمات يعني خانوده اهل بيت رسالت مدارسهاي آياتيست که از تلاوت کردن خالي مانده و محل نزول وحي است که معطل مانده خدا نزديک کند خروج امامي را که لابد خروج خواهد کرد و قيام خواهد نمود بنام خدا و برکات و حق و باطل را جدا خواهد کرد و بر خوبيها و بديها جزا خواهد داد دعبل گويد چون اين دو بيت را خواندم آن حضرت گريه شديدي کرد بعد از آن سر برداشت و فرمود يا خزاعي روح القدس با زبان تو اين دو بيت را جاري کرده آيا ميداني اين امام کيست و کي قيام نمايد عرض کردم نميدانم همين قدر شنيده ام امامي از شما خروج ميکند زمين را پر از عدل ميکند بعد از آنکه پر از جور شده باشد آن حضرت فرمود يا دعبل اماميکه بعد از منست پسرم محمد است و بعد از او پسرش علي و بعد از او پسرش حسن و بعد از او پسرش حجه قائم است که در زمان غيبتش انتظار او را ميکشند و در ايام ظهورش اطاعتش ميکنند هر گاه از دنيا غير از يک روز باقي نماند هر آينه خداي تعالي آن روز را طولاني گرداند تا آنکه او ظهور نمايد و زمين را پر از عدل گرداند چنانکه پر از ظلم و جور گرديده و تعيين وقت از براي ظهور او نميشود زيرا خبر داد بمن پدرم از پدرش

که از پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم قائم از ذريه تو کي ظهور خواهد نمود فرمود مثل او مثل روز قيامت است لا يجليها لوقتها الا هو پرسيدند ثقلت في السموات و الارض لا تاتيکم الا بغته



[ صفحه 36]