بازگشت

احمد بن عبدالله هاشمي به همراه سي و نه نفر ديگر


شيخ طوسي در کتاب ر الغيبه، از احمد بن علي رازي، از محمد بن علي، از محمد بن عبد ربه انصاري همداني، از احمد بن عبد الله هاشمي، از فرزندان عباس نقل مي کند: در سامرا به خانه حضرت امام حسن عسکري - عليه السلام - در روز شهادت آن حضرت، در مراسم تشييع جنازه شرکت کردم. ما چهل نفر بوديم که اطراف جنازه را گرفته و د رانتظاربسر مي برديم که چه کسي مي خواهد نماز بخواند. در اين هنگام جواني ده ساله با پاي برهنه، عبائي را بر سر افکنده و صورت را با آن پوشانده،از اطاق بيرون آمد. ما بدون اينکه او را بشناسيم از هيبت و شکوه او، به احترامش از جا بلند شديم. او جلوآمد و مردم پشت سر او صفت کشيده، بربدن پدر نماز خواند. و به اطاقي ديگر غير از آن اطاقي که از آن بيرون آمده بود داخل شد. ابو عبد الله گويد: در مراغه مردي از اهالي تبريزرا ديدم به نام ابراهيم بن محمد تبريزي که همين حديث هاشمي را، به همين گونه، بدون هيچ تفاوتي نقل کردو گويد: از آن مرد همداني پرسيده و گفتم: جواني ده ساله از نظر قد و اندام يا از نظر سن؟ زيرا وي روايت کرده است که تولد آن حضرت در سال دويست و پنجاه و شش بوده است و غبت حضرت عسکري - عليه السلام - در سال دويست و شصت، چهار سال بعد از ولادت بوده است؟ گفت: نمي دانم، من همين طور شنيدم. پير مرد فهمي که از همشهريان او بود و داراي علم و روايت بود،



[ صفحه 169]



گفت: ده ساله از نظر قد و اندام.



[ صفحه 170]