بازگشت

ابوالقاسم روحي


1- شيخ صدوق،از محمد بن علي اسود روايت کرده است که: علي بن حسين بن موسي بن بابويه بعد از وفات محمد بن عثمان عمروي از من خواست که من از ابو القاسم روحي -رحمه الله - بخواهم که از مولايمان حضرت صاحب الزمان - عليه السلام - بخواهد که دعا کند خداوند به او پسري مرحمت فرمايد. گويد: من از او در خواست کردم خود داري فرمود. و بعد از سه روز به من خبر داد که براي علي بن حسين دعا فرموده، و بزودي فرزند با برکتي براي او به دنيا خواهد آمد که خداوند به وسيله او به وي سود خواهد رسانيد و بعد از او فرزندان ديگري نيز به او خواهد داد. ابو جعفر محمد بن علي اسود گويد: از او در باره خودم در خواست کردم که براي من نيز دعا کند که خداوند فرزند پسري به من عنايت فرمايد، خواسته مرا اجابت نفرموده و گفت: راهي به اين نيست. وي گويد: در همان سال براي علي بن حسين، پسرش محمد متولد شد و بعد از او اولاد ديگر. ولي خداوند به من پسري نداد. شيخ صدوق - رحمه الله عليه - گويد: ابو جعفر محمد بن علي اسود - رضي الله عنه - هر گاه مرا مي ديد که به مجلس استادم محمد بن حسن بن احمد بن وليد - رضي الله عنه - رفت و آمد مي کنم و در نوشتن وحفظ علم کوشا هستم مي گفت: رغبت و تمايل شديد تو در فرا گيري علم چندان شگفت آور نيست. تو به دعاي امام - عليه السلام - متولد شده اي.



[ صفحه 149]



2- راوندي در خرائج نقل مي کند: همسر علي بن حسين بن موسي بن بابويه، دختر عمويش بود و از او بچه دار نمي شد. به شيخ ابو القاسم بن روح نوشت که: از حضرت بخواهد براي او دعا کند که خداوند به او از آن زن فرزنداني فقيه بدهد. خواب آمد که تواز اين زن بچه دار نمي شوي. ولي بزودي کنيزي از ديلم خواهي گرفت که از او دو پسر فقيه به تو داده خواهد شد. بعد خداوند به او محمد و حسين را داد که هر دو فقيه برجسته اي بودند و برادري در وسط داشتند که چندان فقاهتي نداشت ولي به زهد و پارسائي مشغول بود.



[ صفحه 150]