بازگشت

دانش مرگ شناسي


زيست شناسان با بهره گيري از دانش پيري شناسي، گامي فراتر نهاده بسوي شناخت علمي مرگ گام برداشتند و به دنبال موفقيتهائي که در اين زمينه به دست آوردند دانش جديدي را بنام توتولژي يا مرگ شناسي بوجود آوردند. تحقيق و بررسي قوانين مربوط به مرگ، و جستجوي راههاي مبارزه با مرگ و عقب راندن آن در سطح ممکن، از جمله مسائلي است که در اين علم بشدت دنبال مي شود. به نظر دانشمندان اين فن، مرگ همواره در اثر اختلال در جريان



[ صفحه 51]



حياتي پيش مي آيد و اين غير از پايان زندگي است که مرگ فيزيولوژي نام دارد. يک کارشناس انگليسي مي گويد: بهم خوردن تعادل ذخيره آهن و مس و منيزيوم و پتاسيم بدن و غلبه يکي از آنها بر ديگري موجب فرا رسيدن مرگ مي شود. و به تعبير سعدي:



چون يکي زين چهار شد غالب

جان شيرين برآرد از قالب



جالب توجه اينکه در ميان خطرات فراواني که سبب مرگ شناخته شده اند (چون: مسموميت خود بخود، کمبود ويتامين، تصلب شرائين، و اختلالهاي مختلف در جريان حياتي) از پيري بعنوان خاص نامي به ميان نيامده است. [1] در اينجا تئوري ناشناخته اي را هم فيلسوف نامي صدر المتالهين شيرازي ابراز نموده است که با تئوريهاي فوق تفاوت اساسي دارد. او مي گويد: اداره و نگهداري جسم بر عهده روح است، روح تا موقعي که خود را نيازمند جسم مي بيند در نگهداري آن مي کوشد و هنگامي که از نيازش کاسته مي شود کمتر بان توجه مي کند و در نتيجه بدن دچار بيماريهاي گوناگون مي شود و چون روح بکمال مطلوب خود مي رسد و کلا از جسم بي نياز مي شود بکلي از آن روي مي تابد و آن را به حال خود مي گذارد و در نتيجه مرگ طبيعي فرا مي رسد. [2] .



[ صفحه 52]




پاورقي

[1] سالنامه شهرت، سال 1342 ص 289.

[2] اسفار، ج 9 ص 239.