بازگشت

انسان


بحث طول عمر با قطع نظر از تجويز علمي پزشکان و زيست شناسان، شواهد بيشماري در گوشه و کنار جهان، در طول زمان داشته و دارد. در حال حاضر که ميانگين عمر انسان در حدود 70 سال مي باشد تعداد بيشماري از مردم روي زمين قرن دوم زندگي خود را سپري مي کنند. اگر جرايد کشور را ورق بزنيم به نمونه هاي زنده اي از دراز عمران ايران و جهان بر مي خوريم که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:

1 - کربلاي عليشاه پيرمرد 125 ساله ايکه با 35 نوه و نبيره در سال 42 در قريه توران از توابع گرگان زندگي مي کرد و چون جواني



[ صفحه 33]



شاداب، به شغل زراعت اشتغال داشت. [1] .

1 - عباس طاهري که 20 سال پيش، يکصد و سي و يکمين سال تولد خود را جشن گرفت، راز طول عمر خود را به مردم لنجان اصفهان شرح داد. [2] .

2 - پير حسين علوي، پير مرد 135 ساله، روزي 14 ساعت در مزرعه خود کار مي کرد و با دندانهاي طبيع خود غذا مي خورد. [3] .

3 - سيد علي کوتاهي تا 20 سال پيش زنده بود و 185 سال داشت. [4] .

4 - پانزده سال پيش يونايتدپرس از مسکو گزارش داد که آقاي آرام احمداف و بانو مانا اليوا، رکورد طولاني ترين مدت زندگي زناشوئي را در شوروي شکستند و آغاز دومين قرن پيوند زناشوئي خود را جشن گرفتند. [5] .

5 - شيخ علي بن عبدالله، حکمران سابق قطر، 150 سال عمر کرد. [6] .

6 - کدخدا قنبر علي رستم آبادي در سن 156 شاداب و جوان بود. [7] .



[ صفحه 34]



8- هادي محمد، که در زمان ناپلئون به دنيا آمده، در سال 1342 شمسي 163 سال داشت و داراي يک پسر 110 ساله و 150 نوه بود. او که در کازابلانکا زندگي مي کرد، در تمام عمر لب به مشروب و سيگار نزده بود. [8] .

9- سيد ابوطالب موسوي 191 سال دارد و رياست يک ايل چند صد نفري را به عهده دارد که همگي از فرزندان و نوه و نتيجه هاي او هستند. [9] .

10 - شير علي مسلم اف که ده سال پيش در آذربايجان شوروي به درود حيات گفت به هنگام فوت 168 سال داشت. [10] .

11 - در يکي از ايالات برزيل زن 162 ساله اي زندگي مي کند که يک سال پيش از حمله ناپلئون به روسيه (1812 م) به دنيا آمده است. [11] .

12 - جان راول به هنگام مرگ 170 سال داشت و همسر او در آن هنگام 164 ساله بود که 130 سال باهم زندگي کرده بودند. [12] .

13 - مسن ترين شخصي که تا اين اواخر زندگي مي کرد يک مرد زنگباري بود که از مرز 200 سال گذشت. [13] .



[ صفحه 35]



14- و مسن ترين شخص گذشته نزديک تماس پار بود که در قرن شانزدهم در لندن زندگي مي کرد و به هنگام مرگ 207 ساله بود. [14] دانشمند معروف روسي مچنيکوف تعداد کساني را که در اتحاد شوروي، دومين قرن زندگي خود را مي گذرانند در حدود 30 هزار تن دانسته است. [15] اما دراز عمران عهد باستان به قدري زياد است که نقل آنها به درازا مي کشد، از اين رهگذر ما در اين فرصت از آنها بحث نمي کنيم فقط به منابعي که بطور مشروح از آنها بحث کرده اند اشاره مي کنيم تا علاقمندان مراجعه کنند:

1 - المعمرون، هشام بن محمد بن سائب کلبي، در گذشته 204 هجري.

2 - المعمرون و الوصايا، ابوحاتم سهل بن محمد سجستاني، در گذشته 250 هجري.

3 - المعارف، ابن قتيبه دينوري، در گذشته 267 هجري.

4 - مروج الذهب، علي بن الحسين مسعودي، در گذشته 333 هجري.

5 - کمال الدين، شيخ صدوق، در گذشته 381 هجري.

6 - الفصول العشره، شيخ مفيد، در گذشته 449 هجري.



[ صفحه 36]



7- کنز الفوائد، محمد بن علي کراجکي، در گذشته 449 هجري.

8 - غيبت شيخ طوسي، در گذشته 460 هجري.

9 - تفسير جواهر، طنطاوي، از دانشمندان معاصر، ج 24 ص 86.

10- المهدي الموعود المنتظر، نجم الدين جعفر بن محمد عسکري، ج 2 ص 361 - 338.

11- البرهان علي وجود صاحب الزمان، سيد محسن امين، ص 9 - 35.

12- شگفتي در چيست؟، محمد صالحي آذري، ص 17 - 56.

13- نويد امن و امان، لطف الله صافي، ص 278.

14- دادگستر جهان، ابراهيم اميني، ص 324.

15- پاسخ ما، جلد ششم، سيد حسن ابطحي.

16- او خواهد آمد، داود الهامي، چاپ هشتم، ص 114 - 108.

17- الامام المهدي، علي محمد علي دخيل، ص 214 - 167.(وي در اين کتاب اسامي 222 نفر از دراز عمران تاريخ را با مدارک و ماخذ آورده است).

18- منتخب الاثر، لطف الله صافي، ص 284 - 274.

19- مهدي موعود، ترجمه جلد سيزدهم بحار، ترجمه علي دواني، ص 593 - 487.



[ صفحه 37]



20- يوم الخلاص، کامل سليمان، ص 165 - 151. اما در مورد پيامبران دراز عمري که چندين هزار سال عمر کرده اند و برخي از آنها (ادريس، الياس، و عيسي) بر اساس معتقدات مذهبي ما هنوز زنده هستند، در بخش ديگري سخن خواهيم گفت اما در مورد آنان که عمر انسان را منحصر به 70 و 80 سال مي دانند و هر کجا سخن از عمر چند صد ساله و چند هزار ساله به ميان آيد با يک تبسم مسخره آميز از آن مي گذرند، به نقل فرازي از ابوريحان بيروني بسنده مي کنيم: ابوريحان بيروني پس از آن که منکران دراز عمران تاريخ را نادان و سبکسر خوانده است مي نويسد: دانشمندان نجوم طول عمر را ممتنع نمي دانند بلکه امري ثابت شده مي شناسند. اگر کار انکار به اين سخافت باشد که اشخاص هر چه در غير زمان آنان يا در غير شهر آنان اتفاق بيفتد، منکر شوند، بايد حوادث بزرگ تاريخ را باور نکنند، زيرا حوادث بزرگ هر دم و هر ساعت اتفاق نمي افتد و در صورتي که در قرني اتفاق افتاد به آيندگان و مردم پس از آن زمان، جز از راه خرب متواتر و نقل تاريخ نخواهد رسيد. پس نمي توانيم همه آنچه را که ما نديديم و از راه گوش به آن رسيديم منکر شويم که اين سوفسطائي گري محض است و انکار حقايق است. چنين مردمي لازم است که شهرها و مردمي را که خود نديده اند نيز باور نکنند. [16] .



[ صفحه 39]




پاورقي

[1] کيهان ش 6119، (21 آذر ماه 42).

[2] اطلاعات ش 10989، (12 دي ماه 41).

[3] کيهان ش 6310، (20 مرداد ماه 43).

[4] پاسخ ما، ج 6 به نقل از سالنامه اطلاعات ش 5.

[5] مجله مکتب اسلام، سال 10 ش 8 ص 70.

[6] اطلاعات ش 9303.

[7] اطلاعات ش 9763 و 9873.

[8] کيهان ش 5991 و اطلاعات ش 12672.

[9] سالنامه پارس 1311 بخش دوم ص 100.

[10] اطلاعات ش 13803.

[11] روزنامه خراسان ش 6734.

[12] مجله دانشمند سال 6 ش 1 ص 44.

[13] تفسير طنطاوي ج 17 ص 231 به نقل از فن طول عمر اثر دکتر هوفلند.

[14] سالنامه شهرت، سال 1342 ص 289 به نقل از مجله کنستلاسيون مقاله ژوستين گلاس.

[15] مجله دانشمند، سال 6 ش 1 ص 44.

[16] الاثار الباقيه ص 78.