نواب اربعه
نواب مخصوص آن بزرگوار در زمان غيبت صغري چهار نفر بودند نائل اول عثمان بن سعيد عمري رحمه الله عليه بود. اين مرد بزرگوار اول از اصحاب حضرت امام علي النقي عليه السلام بود بعد از رحلت آن بزرگوار از اصحاب حضرت امام حسن عسکري عليه السلام بشمار مي رفت بعد از رحلت حضرت امام حسن عسکري عليه السلام از طرف حضرت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بمقام سفارت کبري منصوب گرديد او از طايفه بني اسد بود - شيخ طوسي رحمه الله عليه در کتاب الغيبه ص 214 گويد و يقال له السمان لانه کان يتجر في السمن تغطيه علي الامر ترجمه اينکه او را سمان (روغن فروش) مي گفتند زيرا او براي پوشيدن امر خود بتجارت روغن اشتغال داشت، نيابت او از سال
[ صفحه 32]
260 قمري تا سال 280 ادامه داشت و جواب مسائل، و توقيعات را از طرف حضرت حجه بن الحسن العسکري عليه السلام بمردم مي رساند، او در بغداد برحمت ايزدي پيوست و قبر او در آنجا مشهور و داراي قبه و صندوق کوچکي است و مزار و محل استفاضه مردم مي باشد. نائب دوم محمد بن عثمان رحمه الله عليه بود بعد از وفات عثمان بن سيد رحمه الله عليه فرزندش محمد بمقام سفارت رسيد و دستخطي از حضرت حجه بن الحسن العسکري عجل الله تعالي فرجه الشريف درباره او صادر شد (و اما محمد بن عثمان العمري رضي الله عنه و عن ابيه من قبل فانه ثقتي و کتابه کتابي) اما محمد بن عثمان عمري خدا از او و پيش از اين از پدر او راضي شود محل وثوق من است و نوشته او نوشته من است. چون در جمادي الاولي سنه 305 محمد بن عثمان رحمه الله عليه بيمار شد جماعتي از وجوه شيعه نزد او آمدند و باو گفتند اگر تو وفات کني بجاي تو چه کسي منصوب خواهد شد او اشاره به ابوالقاسم حسين بن روح نمود که بعد از من در مهمات خود باو رجوع کنيد که من بان مامور شده ام و اينک ابلاغ رسالت کردم.
[ صفحه 33]
وي در همان ماه و همان سال (ماه جمادي الاولي سنه 305 (برحمت ايزدي پيوست و در نزد مادرش در خيابان باب الکوفه بغداد در قبري که براي خودش مهيا کرده بود مدفون گرديد و قبر او داراي بقعه و صحني است و معروف به شيخ خلاني است. نيابت او بعد از وفات پدرش از حضرت امام زمان عليه السلام از سال 280 تا سال 305 قمري ادامه داشت. ناگفته نماند که محمد بن عثمان رحمه الله عليه از حضرت امام حسن عسکري عليه السلام نيز نيابت داشت. نائب سوم او حسين بن روح رحمه الله است. بعد از وفات محمد بن عثمان رحمه الله امر نيابت به حسين بن روح رحمه الله تفويض گرديد. شيخ طوسي عليه الرحمه در کتاب الغيبه گويد ابوالقاسم حسين بن روح در نزد شيعه و سني دانشمندترين مردم بود و با آنها با تقيه رفتار مي نمود آن بزرگوار در سال 326 در بغداد وفات کرد و در محله نوبختيه مدفون گرديد. سفارت آن جناب از سال 305 تا سال 326 ادامه داشت. نائب چهارم علي بن محمد سمري رحمه الله است. پس از حسين بن روح منصب نيابت خاصه بدستور حضرت بقيه الله عجل الله تعالي فرجه الشريف به علي بن محمد سمري رسيد و اين
[ صفحه 34]
مرد آخرين سفيري است که پس از او باب سفارت مسدود و غيبت کبري آغاز گرديد و اين مرد جليل القدر از مفاخر علماي عصر خود بشمار مي رفت و داراي کمالات و کراماتي بوده که مورد تجليل اهل زمان خود بوده است و سفارت او از سال 326 تا سال 329 ادامه داشت و در سال 329 در بغداد برحمت ايزدي پيوست. آخرين توقيعي که از طرف امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف شش روز قبل از وفات او بنام اين رادمرد صادر شد باين مضمون بود بنام خداوند رحمان و رحيم اي علي بن محمد سمري خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند تو شش روز ديگر خواهي مرد پس بکارهاي خود رسيدگي کن و به هيچ کس بعنوان جانشين خود وصيت مکن و غيبت کامل واقع شده است. من آشکار نمي شوم مگر باجازه پروردگار و اين هم بعد از گذشت زمانها و قساوت دلها و پر شدن زمين از ستم خواهد بود عن قريب در ميان شيعيان کساني پيدا مي شوند که ادعا مي کنند مرا ديده اند. هر کس پيش از خروج سفياني و صيحه آسماني ادعا کند مرا ديده است دروغگو است و افترا مي بندد و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم. راوي گويد اين توقيع را نوشيتم و از نزد وي بيرون رفتيم و چون روز ششم رسيد بنزد او برگشتيم
[ صفحه 35]
(ديديم) در حالي که او در حال احتضار بود باو گفته شد که وصي تو کيست جواب داد لله امر هو بالغه و قضي فهذا آخر کلام سمع منه رضي الله عنه و ارضاه: خدا را امري است بايد آن را با تمام برساند، اين را گفت و وفات کرد و اين آخر کلام او بود که از وي شنيده شد، خداوند از او راضي باشد و راضي کند او را. اين توقيع شريف منافات ندارد با حکايات بسياري که دلالت دارند بتشرف بعضي از مومنين در زمان غيبت کبري بحضور حضرت بقيه الله صاحب الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و درک فيوضات از محضر مقدس آن بزرگوار. علامه مجلسي عليه الرحمه در بحارالانوار ج 52 در باب من ادعي الرويه ص 151 فرمايد: بيان لعله محمول علي من يدعي المشاهده مع النيابه و ايصال الاخبار من جانبه عليه السلام الي الشيعه مثال السفراء شايد آن (يعني ادعاي رويت که ممنوع است) محمول است بر کسي که ادعاي مشاهده کند با نيابت خاصه و رسانيدن اخبار بشيعه مثل سفراء زمان غيبت صغري.
[ صفحه 36]