دليل عقلي بر امامت حضرت مهدي
شيخ مفيد ره در ارشاد باب 36 مقداري از ادله امامت حضرت قائم حجه بن الحسن عليهما السلام را بيان مي کند. باين نحو: و من ذلک يعني از جمله دليلها آنچه حکم مي کند بر آن عقل باستدلال صحيح اينست که در هر زمان بايد امام معصوم از گناه باشد و کامل باشد و بي نياز از همه مردم در احکام و علوم، زيرا محال است که براي مکلفين حجتي در روي زمين وجود نداشته باشد که بواسطه او بصلاح نزديکتر و از فساد و تبهکاري دور شوند (اين محال است)، بايد تعليم دهال جهال را و غافلين را (از خواب غفلت) بيدار کند و تحذير کند گمراهان را، اقامهم حدود کند، رساننده احکام باشد، جدا کننده ميان اهل ستيز و اختلاف باشد، شمارنده فرمانروايان باشد ساد للثغور حافظ عن بيضه الاسلام جامع للناس في الجمعات و الاعياد، جلوگير هجوم دشمن از مرزها باشد، حافظ اموال باشد، پشتيبان حوزه اسلام باشد، گرد آورنده مردم در جمعه ها و اعياد باشد، و دليلهاي عقلي و نقلي ثابت کرده است که چنين کسي بايد معصوم از لغزشها باشد
[ صفحه 24]
زيرا او از امام بي نياز است و همين معني بدون شک مقتضي عصمت است و چنين کسي که داراي اين اوصاف است بايد بوسيله نص معين گردد، يا معجزه اي از او بظهور رسد که بدان از ديگران جدا و ممتاز گردد و اين صفات پس از حضرت امام حسن عسکري عليه السلام در کسي غير از حضرت مهدي عليه السلام که فرزند امام حسن عسکري است نبود، چنان که بيان کرديم. و اصلي است که در باب امامت با وجود اين اصل نيازي باوردن اخبار و شمارش آن نداريم و خود اين دليل گفته شده بمقتضاي عقل منصب امامت را ثابت مي کند و استدلال بان درست است و جاي شبهه و شک باقي نمي گذارد، گذشته از اينکه روايات در باب تصريح و نص بامامت فرزند حسن عسکري عليه السلام بسيار است و جاي عذر نگذاشته و اين بنده بخواست خداي تعالي شمه اي از آنها را بطور اختصار وارد مي کنم چنانچه تا کنون بناي ما بر آن بوده (انشاء الله تعالي) و بعد 13 عدد از اخبار درباره آن بزرگوار بيان مي کند. خبر اول: عن ابي حمزه الثمالي عن ابي جعفر عليه السلام انه قال: ان الله عز اسمه ارسل محمدا صلي الله عليه و آله الي الجن و الانس و جعل بعده اثني عشر وصيا، منهم من سبق، و منهم من بقي، و
[ صفحه 25]
کل وصي جرت به سنه فالاوصيا، الذين هم من بعد محمد صلي الله عليه و آله علي سنه اوصياء عيسي عليه السلام و کانوا اثني عشر، الخبر (ترجمه) ابوحمزه ثمالي از امام محمد باقر عليه السلام روايت کرده است که آن بزرگوار فرمود: خداي عز اسمه (عزيز است اسم او) حضرت محمد صلي الله عليه و آله را بسوي جن و انس فرستاد و پس از او دوازده وصي قرار داده که برخي از آنان رفته، و برخي مانده و هر وصي و امامي روشي دارد و روش اوصياء پس از محمد صلي الله عليه و آله روش اوصياء عيسي عليه السلام بوده و آنان دوازده تن بوده اند. 2 - قال رسول الله صلي الله عليه و آله لاصحابه آمنوا بليله القدر، فانه ينزل فيها امر السنه و ان لذلک الامر ولاه من بعدي: علي بن ابي طالب و احد عشر من ولده حضرت رسول صلي الله عليه و آله باصحاب خود فرمود: بشب قدر ايمان بياوريد زيرا در شب قدر کار (تقديرات) سال فرود مي آيد و همانا براي آن کار پس از من سرپرستاني هست علي بن ابي طالب و يازده تن از فرزندان اويند (عليهم السلام) 3 - قال امير المومنين عليه السلام لابن عباس (ره): ان ليله القدر في کل سنه و انه ينزل في تلک الليله امر السنه و لذلک الامر ولاه من بعد رسول الله صلي الله عليه و آله فقال له ابن عباس: من هم
[ صفحه 26]
قال: انا و احد عشر من صلبي ائمه محدثون حضرت اميرالمومنين عليه السلام به ابن عباس فرمود: همانا شب قدر در هر سالي هست، و در آن شب کار همه سال فرود آيد، و براي آن کار پس از حضرت رسول صلي الله عليه و آله سرپرستاني هست. ابن عباس عرض کرد: آن سرپرستان کدامند؟ فرمود: من و يازده فرزندانم که از صلب من هستند، اماماني که فرشتگان با آنان حديث کنند. 4 - عن ابي جعفر محمد بن علي عليهما السلام عن جابر بن عبد الله قال: دخلت علي فاطمه بنت رسول الله صلي الله عليه و آله و بين يديها لوح فيه اسماء الاوصياء و الائمه من ولدها فعدت اثني عشر اسما اخرهم القائم من ولد فاطمه عليها السلام الخبر از امام باقر عليه السلام از جابر بن عبدالله انصاري روايت کرده گفت: خدمت حضرت فاطمه دختر حضرت رسول صلي الله عليه و آله شرفياب شدم ديدم در برابرش لوحي بود که در آن نامهاي اوصياء و امامان از فرزندان فاطمه عليها السلام بود، من آنان را بر شمردم ديدم دوازده نام بود که آخر ايشان قائم از فرزندان فاطمه عليها السلام بود. 5 - عن زراره قال: سمعت ابا جعفر عليه السلام يقول 27 الاثني عشر الائمه من آل محمد کلهم محدث، علي بن ابي طالب و احد عشر من ولده، و رسول الله عليه السلام و علي هما الوالدن عليهما السلام زراره گويد شنيدم از حضرت امام باقر عليه السلام که مي فرمود: دوازده امام از آل محمد همگي کساني هستند که فرشتگان با ايشان حديث کنند، و آنان علي بن ابي طالب و يازده فرزند اويند و حضرت رسول و علي عليهما السلام دو پدر هستند. 6 - عن ابي جعفر عليهما السلام قال: يکون بعد الحسين تسعه ائمه، تاسعهم قائمهم حضرت باقر عليه السلام فرمود: پس از حسين عليه السلام نه تن امام هستند که نهمي ايشان قائم آنان است. 7 - عن زراره قال: سمعت ابا جعفر عليه السلام يقول الائمه اثنا عشر اماما منهم الحسن و الحسين ثم الائمه من ولد الحسين عليه السلام زراره گفت: شنيدم از امام باقر عليه السلام که مي فرمود: امامان دوازده تن هستند از ايشان است حسن و حسين سپس امامان از فرزندان حسين عليه السلام هستند. 8 - عن محمد بن علي بن بلال قال: خرج الي من ابي محمد
[ صفحه 28]
الحسن بن علي العسکري عليه السلام قبل مضيه بسنتين، يخبرني بالخلف من بعده، ثم خرج الي من قبل مضيه بثلاثه ايام يخبرني بالخلف من بعده علي بن بلال گفت: نامه اي از امام حسن عسکري عليه السلام دو سال پيش از وفات آن حضرت بمن رسيد که جانشين خود را در آن نامه نوشته بود، و نيز سه روز پيش از وفاتش نامه ديگري از آن حضرت رسيد که جانشين خود را بمن گزارش داده بود. 9 - عن ابي هاشم الجعفري قال: قلت لابي محمد الحسن بن علي عليهما السلام جلالتک تمنعني من مسالتک فتاذن لي ان اسئلک فقال: سل، فقلت: يا سيدي هل لک ولد قال: نعم فقلت: فان حدث بک حدث فاين اسئل عنه قال: بالمدينه ابوهاشم جعفر گفت: بحضرت امام حسن عسکري عليه السلام عرض کردم: جلات و بزرگواريت مرا از پرسش کردن از شما باز مي دارد اجازه مي فرمائي از شما بپرسم؟ فرمود: بپرس، عرض کردم: اي آقاي من آيا شما پسري داريد؟ فرمود: بلي، عرض کردم: اگر براي شما پيش آمدي کرد او را در کجا جستجو کنم؟ فرمود: در مدينه 10 - عن عمرو الاهوازي قال: اراني ابو محمد عليه
[ صفحه 29]
السلام ابنه، قال هذا صاحبکم بعدي عمرو اهوازي گفت: حضرت امام حسن عسکري فرزندش را بمن نشان داد و فرمود: اينست صاحب (امام) شما پس از من. 11 - عن العمري قال: مضي ابو محمد عليه السلام و خلف ولدا له عمري گفت: حضرت امام حسن عسکري از دنيا رفت و فرزندي بجا گذاشت. 12 - عن احمد بن محمد بن عبد الله قال: خرج عن ابي محمد عليه السلام حين قتل الزبيري لعنه الله: هذا جزاء من اجترا علي الله تعالي في اوليائه، زعم انه يقتلني و ليس لي عقب، فکيف راي قدره الله تعالي فيه. قال محمد بن عبد الله: و ولد له ولد احمد بن محمد بن عبدالله گفت: چون زبيري (يکي از اشقياء آن زمان و يا مقصود مهتدي عباسي است) که خدا بر او لعنت کند، کشته شد، از حضرت امام حسن عسکري عليه السلام چنين رسيد: اين است سزاي کسي که بر خدا نسبت باوليائش گستاخي کند: گمان مي کرد که مرا مي کشد و من بدون نسل خواهم ماند، چگونه قدرت خدا را درباره خودش ديد. محمد بن عبدالله (پدر راوي) گويد: براي آن حضرت فرزندي متولد شد.
[ صفحه 30]
13- عن داود بن القاسم الجعفري قال: سمعت ابا الحسن علي بن محمد يقول: الخلف من بعدي الحسن فکيف لکم بالخلف من بعد الخلف؟ قلت: و لم جعلني الله فداک؟ فقال: انکم لا ترون شخصه و لا يحل لکم ذکره باسمه فقلت: فکيف نذکره؟ قال: قولوا الحجه من آل محمد عليهم السلام داود بن قاسم جعفري گفت شنيدم از حضرت امام علي النقي عليه السلام مي فرمود: جانشين من بعد از من پسرم حسن (عسکري عليه السلام) است و چگونه است حال شما نسبت بجانشين بعد (از حسن عسکري عليه السلام) عرض کردم: براي چه، قربانت گردم؟ فرمود: همانا شما خود او را نمي بينيد و بردن نامش براي شما جايز نيست: گويد: عرض کردم: پس چگونه او را ياد کنيم؟ فرمود: بگوئيد: حجت آل محمد عليهم السلام شيخ مفيد عليه الرحمه بعد از ذکر اين روايات گويد هذا طرف يسير مما جاء في النصوص علي الثاني عشر من الائمه عليهم السلام و الروايات في ذلک کثيره يعني اين مقدار کمي بود از نصوص زيادي که درباره دوازدهمين امام (ع) رسيده است و روايات در اين خصوص بسيار است. بعد مي فرمايد که محدثين شيعه آن اخبار را در کتابها و مولفات خود به تفصيل نقل کرده اند،
[ صفحه 31]
و از کساني که بتفصيل آنها را ذکر کرده و جمع آوري نموده است محمد بن ابراهيم نعماني است که در کتاب غيبت خود آنها را بيان فرموده و ما با آنچه از اخبار ذکر کرديم نيازي به بيشتر از آن نداريم.