بازگشت

نظري به دليل ما


دليل اينکه مقصود از اخبار مزبور، ائمه طاهرين ما ميباشد اينست که ميگوئيم: چون ثابت شد امامت منحصر در دوازده امام است و آنها هم نه زياد و نه کم ميشوند، منظور ما تامين خواهد شد. زيرا مسلمانان درباره اعتقاد بامامت دو دسته اند: دسته اي تعداد آنها را منحصر در دوازده تن ميدانند که البته اين اخبار صراحت در تاييد منظور آنها دارد و دسته اي که مخالفين ميباشند عدد را در تعين امام معتبر نميدانند. کساني که عدد را معتبره ميدانند ولي ميگويند: اين دوازده تن غير از ائمه معصومين شيعه است خرق اجماع نموده و اجماع علماي اسلام را نقض کرده اند، و آنچه موجب بيرون رفتن از دائره اجماع باشد، بايد آنرا فاسد دانست. و نيز از جمله اخباري که دليل بر امامت فرزند امام حسن عسکري عليه السلام و صحت غيبت اوست، روايات مشهور و شايعي است که مدتها پيش از ميلاد آن حضرت از پدران بزرگوارش درباره غيبت وي و چگونگي آن و اختلافات و حوادثي که درباره آن ميان مردم پديد ميايد، و اينکه او دو غيبت دارد يکي از ديگري طولاني تر است، و در غيبت اول صغري اخبار او بمردم ميرسد و در غيبت دوم کبري کسي از وي خبر ندارد، رسيده است. چنانکه مي بينيم آنچه فرموده اند درست درآمده. اگر اخبار مزبور و امامت آن حضرت صحيح نميبود، حوادث بعدي با اخبار وارده وفق نميداد چه اطلاع از احوال امام زمان بنحوي که کاملا مطابق درآيد، چيزي جز اعلام خداوندي بزبان پيغمبر خاتم صلي الله عليه و آله نيست. اين هم طريقه ايست که بزرگان علماي گذشته بر آن اعتماد ميکردند. ما قسمتي از اين اخبار را که متضمن اين معني است نقل ميکنيم تا صحت مدعاي ما بخوبي معلوم گردد. زيرا اگر بخواهيم تمام رواياتي را که در اين خصوص وارد شده است نقل کنيم، بطول ميانجامد. بعلاوه اين اخبار در کتب حديث موجود است، خواستاران ميتوانند از آنجا بجويند.



[ صفحه 467]



مولف: شيخ عليه الرحمه سپس اخباري را که ما از کتاب غيبت وي در بابهاي پيش نقلن کرديم و در ابواب آينده نيز خواهيم آورد، روايت ميکند آنگاه ميگويد: اگر بگويند: اين اخبار همه خبر واحد است و در اينگونه مسائل بر اين قبيل احاديث نميتوان اعتماد کرد، زيرا بحث ما يک مسئله علمي است؟ ميگوئيم: آنچه ما از اين روايت گرفته و استدلال ميکنيم اينست که اخبار مزبور متضمن چيزي است که پيش از وقوع آن، خبر داده شده، و با آنچه بعدا واقع گرديده کاملا مطابق درآمده است، و اين خود دليل بر صحت عقيده ما نسبت بامامت پسر امام حسن عسکري عليه السلام است. زيرا دانستن چيزي که بعدها واقع ميشود فقط اختصاص بخداوند دارد. عليهذا اگر يک روايت هم در اين زمينه وارد شود که مضمون آن با آنچه خبر داده شده مطابق درآيد، براي تامين مقصود کافي است. بهمين جهت اخبار غيبي قرآن که بعدها مصداق آن تحقق مي يافت دليل بر راستگوئي پيغمبر ميباشد و هم نشانه آنست که قرآن از جانب خداوند متعال آمده است. گرچه اخبار غيبي قرآن محدود و با اينوصف از مخبر واحد شنيده شده ولي بهمان علتي که گفتيم خود دليل بر صدق دعوت پيغمبر صلي الله عليه و آله است.