بازگشت

رواياتي که از ناحيه مقدسه حضرت امام محمد تقي شرف صدور يافته


شيخ صدوق در کمال الدين از حضرت عبد العظيم حسني نقل ميکند که گفت: خدمت امام محمد تقي (ع) رسيدم تا درباره قائم از وي سوال کنم که آيا مهدي اوست؟ حضرت پيش از من بسخن پرداخت و فرمود: اي ابوالقاسم قائم ما همان مهدي است که بايد در غيبتش منتظر او باشند و در موقع ظهورش فرمانبرداري او کنند. او فرزند سومي من است بخدائي که محمد را بپيغمبري و ما را بامامت برگزيده است، قسم ياد ميکنم که اگر جز يکروز، از عمر دنيا نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا او ظهور کند و زمين را پر از عدل و داد نمايد چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد. خداوند متعال کار او را در يک شب اصلاح نمايد چنانکه مشکل موسي کليم را در يکشب اصلاح کرد، يعني از ساحل مصر بوادي ايمن آمد تا مگر براي گرم کردن زنش آتشي ببرد ولي وقتي آمد خداوند در همانجا او را پيغمبر گردانيد و چون مراجعت کرد پيغمبر بود. آنگاه فرمود: بهترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج امام زمان است. در غيبت نعماني از احمد بن هلال از پدرش و علي قيسي روايت نموده که گفت: از حضرت امام محمد تقي (ع) پرسيدم امام بعد از شما کيست؟ فرمود: فرزندم علي. آنگاه مدتي سر مبارک بزير انداخت، سپس سر برداشت و فرمود: بزودي حيرت براي مردم پديد آيد.



[ صفحه 387]



عرضکردم: در آنوقت بچه کسي پناه ببريم؟ حضرت سکوت نموده آنگاه سه بار فرمود: کسي نيست که بوي پناه بريد من دوباره پرسيدم: يکي پناه ببريم؟ سه بار فرمود: راهي باو نيست براي سومين بار پرسيدم: بچه کسي پناه ببريم؟ فرمود: گاهي اوقات او در مدينه است: عرضکردم کدام مدينه؟ فرمود: همين مدينه که ما در آن هستيم مگر غير از اين جا مدينه ديگري هم هست؟ احمد بن هلال راوي اين حديث ميگويد: ابن بزيع نقل کرد که اميه بن علي قيسي بخدمت حضرت رسيد و همين سوال را کرد و حضرت نيز همين جواب را داد. مولف: اينکه فرمود: گاهي اوقات در مدينه است، اشاره باينست که بعضي از مرم آن حضرت را مي بينند. در غيبت نعماني نيز مانند اين حديث را آورده است. نيز غيبت نعماني از عبد العظيم حسني روايت نموده که گفت: شنيدم حضرت ابوجعفر امام محمد تقي عليه السلام ميفرمود: چون فرزند علي امام علي النقي عليه السلام وفات کند، چراغي بعد از وي پديد آيد و بعد پنهان شود. واي بر کسيکه درباره او شک کند و خوش بحال عربها که دين خود را حفظ کرده اند. بعد از آن حوادثي روي دهد که جوانان را پير کند و اوضاع بحراني و هرج و مرج سختي بوقوع پيوندد. در کفايه الاثر نيز از حضرت عبد العظيم روايت نموده که گفت: بانحضرت عرض کردم: من اميدوارم قائم آل محمد که ميايد و زمين را پر از عدل و داد ميکند چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد، شما باشيد. فرمود: اي ابوالقاسم هر يک از ما ائمه براي پيشرفت فرمان خدا قيام کرده ايم و راهنماي دين الهي ميباشيم ولي آن قائم که خداوند بوسيله او زمين را از دست کفار و منکران گرفته و پر از عدل و داد ميکند من نيستم. او کسي است که ولادتش بر مردم پوشيده خواهد ماند و خودش غائب ميشود و افشاي نامش حرام است. او در نام و کنيه همنام پيغمبر خداست. اوست که زمين برايش هموار ميگردد، و هر امر دشواري برايش آسان ميشود، و سيصد و سيزده تن از يارانش بتعداد نفرات لشکر اسلام در جنگ بدر از نقاط دور زمين در اطرافش



[ صفحه 388]



گرد آيند. چنانکه خداوند در اين آيه شريفه ميفرمايد: اينما تکونوا يات بکم الله جميعا. ان الله علي کل شي ء قدير. [1] چون اين عده در نزد وي اجتماع کنند، کار او بالا گيرد و بعد از آنکه پيمان وفاداري ميان او و يارانش که ده هزار مرد ميباشند، منعقد گرديد، بفرمان الهي قيام مي نمايد و چندان از دشمنان خدا را بقتل رساند که خداوند خشنود گردد. عرضکردم: آقا چگونه بدانيم خداوند خشنود شده است؟ فرمود: خداوند رحمتي بدل وي ميفرستد و او ميداند که ديگر خداوند از کشتن آنهم دشمنان دين خشنود شده است. نيز در کفايه الاثر از صقر بن ابي دلف روايت کرده که گفت: از آن حضرت شنيدم ميفرمود: امام بعد از من پسرم علي است امر اوامر من و گفته او گفته من و پيروي از او پيروي از من است. امام بعد از او فرزندش حسن است امر او امر پدرش گفته او گفته پدرش و طاعت وي طاعت پدرش ميباشد. سپس حضرت سکوت فرمود. من عرضکردم: يابن رسول الله بعد از فرزند شما حسن، امام کيست؟ حضرت سخت گريست. آنگاه فرمود: امام بعد از حسن فرزندش قائم بحق و منتظر است. عرضکردم: چرا او را قائم ميگويند؟ فرمود: زيرا بعد از آنکه مردم او را فراموش کردند و غالب معتقدين بامامتش منحرف شدند قيام خواهد کرد. عرضکردم: چرا او را منتظر گويند؟ فرمود: زيرا او غيبتي طولاني خواهد کرد و علاقمندانش در انتظار او بسر برند و آنها که ترديد دارند منکرش شوند و دشمنان وجود او را بمسخره گيرند و آنها که وقت ظهورش را تعيين ميکنند دروغگو باشند، و کسانيکه درآمدنش شتاب دارند بهلاکت افتند، و آنان که تسليم تقدير الهي هستند از آن ورطه نجات يابند. نيز در کتاب ياد شده از آن حضرت روايت شده که فرمود: چون سه اسم محمد و علي و حسن در ما ائمه دنبال هم باشد، چهارمي قائم آنهاست.



[ صفحه 389]




پاورقي

[1] در صفحه 262 گذشت.