بازگشت

چهل حديث از طريق اهل تسنن


علي بن عيسي اربلي در کتاب کشف الغمه مينويسد: چهل حديث درباره مهدي موعود عليه السلام بدست آورده ام که حافظ ابو نعيم اصفهاني [1] آنها را جمع آوري کرده و من هم بترتيبي که او ذکر نموده مياورم ولي از ميان سلسله سند فقط شخص راوي که از پيغمبر روايت نموده است نام ميبرم:



[ صفحه 291]



1 - رفاه مردم در عصر او - ابوسعيد خدري از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله روايت کرده که فرمود: مهدي از ميان امت من برخاسته شود. مدت سلطنت او هفت يا هشت يا نه سال ميباشد. همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان مرفه الحال زندگي نمايند که قبل از وي هيچ بر و فاجري بدان نعمت نرسيده باشند. آسمان باران رحمت خود را بر آنان ميبارد و زمين از روئيدنيهاي خود چيزي فرو نميگذارد.

2- عدل مهدي هم ابوسعيد خدري گفت: پيغمبر فرمود: زمين پر از ظلم و ستم گردد پس مردي از عترت من قيام کند و آنرا پر از عدل و داد گرداند و هفت سال يا نه سال سلطنت نمايد. [2] .

3- نيز عدل او نيز ابوسعيد خدري نقل کرده که پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: قيامت نخواهد گذشت تا اينکه مردي از اهلبيت من بسلطنت رسد و او زمين را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم شده باشد و مدت سلطنتش هفت سال است. 4- مهدي فرزند فاطمه عليها السلام است زهري از امام زين العابدين و آن حضرت از پدرش روايت نموده که پيغمبر بفاطمه زهراء سلام الله عليها فرمود: مهدي از فرزندان تو است. 5- مهدي برگزيده خداست علي بن هلال از پدرش روايت نموده که گفت در مرض موت پيغمبر بخدمتش رسيدم ديدم فاطمه زهراء عليها السلام در بالين حضرت نشسته و گريه ميکند. چون صداي گريه اش بلند شد، پيغمبر صلي الله عليه و آله سر برداشت و فرمود: فاطمه جان چرا گريه ميکني؟ عرضکرد: ميترسم بعد از شما احترام ما از دست برود؟ فرمود: عزيزم مگر نميداني که خداوند باهل زمين نگاه کرد و پدرت را از ميان آنان برگزيد سپس نظر کرد و شوهرت را انتخاب فرمود و بمن وحي نمود که تو را باو تزويج کنم. فاطمه جان ما اهلبيتي هستيم که خداوند عز و جل هفت فضيلت بما عطا فرموده



[ صفحه 292]



که بهيچکس قبل و بعد از ما عطا نفرموده است و آن اينکه: من خاتم انبيا نزد خداوند و بهترين آنها و محبوب ترين بندگان ميباشم و با اين امتيازات پدر تو ميباشم. جانشين من بهترين جانشينان پيغمبران و محبوب ترين آنها نزد خداوند است و او شوهر تو است. شهيد ما بهترين شهدا و محبوب ترين آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبد المطلب عموي پدر و شوهرت ميباشد، جعفر بن ابيطالب که با دو بال هر کجا که خواهد در بهشت با فرشتگان طيران ميکند پسر عموي پدرت و برادر شوهرت، از ماست. دو سبط اين امت که حسن و حسين دو فرزند تو و دو آقاي اهل بهشت ميباشند از ماست و بخدا قسم که پدرشان افضل از آنهاست. فاطمه جان بخداوندي که مرا براستي برانگيخته مهدي اين امت نيز از ايشان ميباشد، موقعيکه دنيا هرج و مرج شود و آشوب ها پديد آيد و راه ها مسدود گردد و اموال يکدگر را بغارت بردند، نه بزرگتر رحم بکوچکتر کند و نه کوچکتر احترام بزرگتر نگاه دارد، خداوند کسي را برانگيزد که قلعه هاي ضلالت و دلهاي قفل زده را بگشايد و اسا دين را در آخر الزمان استوار کند، چنانکه من در آخر الزمان دوره نبوت پايدار کردم، و زمين را پر از عدل نمايد چونانکه از ظلم پر شده باشد. فاطمه جان غمگين مباش و گريه مکن که خداوند از من نسبت بتو مهربان تر است، و اين براي احترامي است که نزد من داري و محبتي است که من بتو دارم، خداوند تو را بشوهري تزويج کرد که از لحاظ بزرگي و حسب و منصب و رعيت پروري و حکومت و قضاوت از همه مردم بزرگتر و گرامي تر و مهربانتر و عادلتر و بيناتر است. من از خداوند عز و جل درخواست نمودم که تو نخستين کس باشي که از ميان اهلبيت من بمن بپيوندي علي عليه السلام فرمود: فاطمه بيش از هفتاد و پنج روز بعد از پيغمبر زنده نبود تا آنکه خداوند او را به پيغمبر بپيوست.



[ صفحه 294]



بجيلان عرضکرد: يا رسول الله در آنروز پيشواي مردم کيست؟ فرمود پيشواي مردم مهدي است که از فرزندان من ميباشد که چون ظهور کند بصورت مرد چهل ساله است. رويش چون ستاره تابان ميدرخشد و در سمت راست رخسارش خال سياهي است. دو عباي قطري پوشيده و از لحاظ سلامت بنيه گوئي از مردان بني اسرائيل است. ذخائر زمين را استخراج کند و شهرهاي شرک را بگشايد. 13 - دندانهاي وي عبد الرحمن بن عوف روايت نموده که پيغمبر فرمود: خداوند از عترت من مردي برانگيزد که ميان دندانهايش باز و رويش روشن باشد زمين را پر از عدل کند و بمردم اموال فراوان بخشد. 14- پيشواي صالح نيز ابو امامه نقل ميکند که رسول اکرم صلي الله عليه و آله براي ما خطبه اي ايراد کرد و در ضمن از دجال نام برد و فرمود: پس شهر مدينه از پليديها پاک شود چنانکه کوره آهنگري از کثافات فلزات پاک گردد. آنروز اعلام خواهند کرد که امروز، روز آزادي است زني بنام ام شريک عرضکرد: يا رسول الله عرب کجا خواهند بود؟ فرمود: در آنروز آنها اندکي بيش نيستند، بيشتر آنان در بيت المقدس مي باشند و پيشواي آنها مهدي است که مردي صالح ميباشد. 15- خداوند او را بطور آشکار برانگيخته کند ابو سعيد خدري روايت ميکند که پيغمبر فرمود: مهدي ميان امت من قيام خواهد کرد و خداوند او را بطور آشکار براي مردم برانگيزد. مردم در رفاه و چهارپايان در آسايش باشند و زمين روئيدنيهاي خود را بيرون دهد و او مال را بطور تساوي ميان مردم تقسيم کند. 16- ابر بر سر او سايه ميافکند عبد الله بن عمر نقل کرده که پيغمبر (ص) فرمود: مهدي در حاليکه قطعه ابري بر سر او سايه افکنده قيام مينمايد. در آن وقت گوينده اي اعلام خواهد داشت که اين مهدي خليفه الله است از وي پيروي کنيد. 17- بالاي سر مهدي فرشته ايست - هم عبد الله بن عمر ميگويد: پيغمبر



[ صفحه 295]



صلي الله عليه و آله فرمود: مهدي در حالي قيام ميکند که فرشته اي بالا سر او قرار دارد و ميگويد: مهدي اينست از وي پيروي نمائيد. 18 - مژده پيغمبر (ص) ظهور مهدي (ع) ابوسعيد خدري از پيغمبر صلي الله عليه و آله نقل کرده که فرمود: شما را مژده بظهور مهدي ميدهم که بهنگام انقلاب احوال مردم و اوضاع متزلزل، قيام کند و زمين را پر از عدل و داد نمايد چنانکه از ظلم و ستم پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمين از حکومت او راضي خواهند بود. و علي السويه اموال را ميان مردم قسمت کند. 19- نام مهدي (ع) عبد الله عمر از آن حضرت روايت نموده که فرمود: پيش از قيامت مردي از اهلبيت من بسلطنت رسد که نامش مطابق نام من باشد زمين را پر از عدل و داد کند چونانکه پر از ظلم و جور شده باشد. 20 - کنيه مهدي (ع) حذيفه از آن سرور روايت کرده که فرمود اگر از عمر دنيا جز يک روز نمانده باشد، خداوند در آن روز مردي برانگيزد که نامش نام من و خويش چون خوي من و کنيه اش ابو عبد الله ميباشد [3] .

21- نام مهدي (ع) هم عبد الله بن عمر از آن حضرت روايت نموده که فرمود عمر دنيا بپايان نميرسد تا اينکه خداوند مردي از اهلبيت من برانگيزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است [4] او دنيا را پر از عدل و داد نمايد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. 22- عدل مهدي (ع) ابو سعيد خدري از آنسرور روايت کرده که فرمود چون روزي فرا رسد که زمين پر از ظلم و ستم شود، خداوند مردي از اهلبيت من ظاهر گرداند تا جهان را پر از عدل و داد کند. 23 - خوي مهدي (ع) - عبد الله عمر روايت نموده که پيغمبر فرمود: مردي از اهلبيت من خواهد آمد که نامش مطابق نام من و خويش چون خوي من



[ صفحه 296]



مي باشد و او جهان را پر از عدل و داد کند. 24- بخشش مهدي (ع) - ابو سعيد خدري گفت: رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: در آخر الزمان و موقعيکه آشوبها پديد آيد، مردي بسلطنت رسد که بخشش او گوارا باشد. 25- علم مهدي بسنت پيغمبر (ص) - هم ابوسعيد خدري روايت کرده که پيغمبر فرمود مردياز اهلبيت من بسلطنت خواهد رسيد که بسنت من آنطور که بايد عمل نمايد و خداوند از آسمان براي وي روزي فرستد، و زمين آنچه دارد بيرون دهد و او زمين را پر از عدل کند چنانکه پر از ظلم و ستم باشد. او به بيت المقدس درآيد و هفت سال سلطنت نمايد. 26- آمدن مهدي با پرچمها - ثوبان از پيغمبر صلي الله عليه و آله روايت نموده که فرمود: چون پرچمهاي سياه به بينيد که از خراسان ميايد باستقبال آن بشتابيد هر چند با رفتن از روي برف باشد، چه که در آن جماعت مهدي خليفه الله است. [5] .



[ صفحه 297]



27 - آمدن وي از جانب مشرق - هم عبد الله عمر گفت روزي در خدمت پيغمبر بوديم که عده اي از جوانان بني هاشم بيامدند، از مشاهده آنها ديدگان پيغمبر صلي الله عليه و آله پر از اشک شد و رنگ مبارکش تغيير کرد اصحاب عرضکردند: يا رسول الله سيماي مبارکتان گرفته است، ما نمي توانيم شما را بدين حالت به بينيم فرمود: ما اهلبيتي هستيم که خداوند آخرت را براي ما بر دنيا ترجيح داده، بعد از اين اهلبيتم مصيبتها مي بينند و از وطن آواره ميگردند، تا آنگاه که مردمي که از جانب مشرق با پرچمهاي سياه بطلب حق قيام کنند. اين حق را بانها نميدهند تا جنگ کنند و پيروزي يابند و حق را بگيرند و آنرا بمردي از اهلبيت من بسپارند که دنيا را پر از عدل کند چونانکه از ظلم پر باشد هر کس، آن زمان را درک کند بانها بپويندد. اگر چه برفتن از روي برف باشد.

28- آمدن مهدي و تجديد عظمت اسلام - حذيفه روايت نموده که از پيغمبر صلي الله عليه و آله شدم ميفرمود: واي بر اين امت از سلطه اي که پادشاهان ستمگر بر آنها پيدا ميکنند و آنها را کشته و مومنين را بوحشت مياندازند، مگر کسي که فرمان آنها را گردن نهد شخص با ايمان بزبان با آنها ميسازد ولي قلبا از آنان مي گريزد. چون خداوند عز و جل اراده نمايد که عزت اسلام را تجديد کند شوکت هر ستمگر جباري را درهم بشکند. زيرا خداي توانا قادر است امتي را که در ميان فساد افتاده اند، بساحل صلاح آورد. سپس فرمود: اي حذيفه اگر از عمر دنيا جز يکروز نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردي از اهلبيت من بسلطنت رسد که با بيدينان جنگها کند تا اسلام را آشکار سازد: لا يخلف وعده و هو سريع الحساب [6] .

29 - رفاه و تنعم مسلمانان در عصر مهدي ابو سعيد خدري از پيغمبر (ص) روايت نموده که فرمود: امت من در زمان مهدي چنان در فراخي معيشت بسر برند که هيچگاه پيش از آن نديده باشند. آسمان پي در پي برکات خود را براي آنان



[ صفحه 298]



فرو ميريزد و زمين آنچه دارد بيرون ميدهد. 30 - مهدي يکي از سروران اهل بهشت است. انس بن مالک روايت کرده که پيغمبر (ص) فرمود: ما فرزندان عبد المطلب سروارن اهل بهشتيم. يعني من و برادرم علي و عمويم حمزه و جعفر بن ابيطالب و حسن و حسين و مهدي. 31 - سلطنت مهدي - ابوهريره گفت: پيغمبر (ص) فرمود: اگر از عمر دنيا جز يک شب نماند، در همان شب مردي از اهلبيت من بسلطنت رسد. 32- خلافت مهدي - ثوبان از آن حضرت روايت کرده که فرمود: نزد گنج شما سه نفر بقتل رسند که هر سه پسران خليفه ميباشند و پس از آن ديگر هيچيک از آنها خليفه نميشود تا آنکه مردمي با پرچمهاي سياه سر رسند و طوري آنها را بقتل رسانند که هيچ قومي را بدان وضع نکشته باشند [7] سپس خليفه خدا مهدي بيايد. چون بشنويد که ظهور نموده بسوي او رو آوريد و با او بيعت کنيد زيرا او مهدي خليفه حقيقي خداوند است. 33- با مهدي بيعت کنيد - و هم ثوبان از آن سرور روايت کرده که فرمود: مردمي با پرچمهاي سياه از جانب شرق پديد آيند که دلهاي آهنين دارند هر کس از آمدن آنها مطلع گشت بسوي آنها رو آورد و با آنان بيعت کند و لو با رفتن از روي برف باشد. 34 - مهدي دلهاي مردم را با هم پيوند دهد - از حضرت اميرالمومنين (ع) روايت شده که فرمود به پيغمبر اکرم (ص) عرضکردم: يا رسول الله مهدي از ما اهلبيت است يا از غير ما؟ پيغمبر فرمود: او از ماست. خداوند دين را بوسيله او ختم کند چنانکه توسط ما گشود. مردم، بوسيله ما از آشوبها نجات يابند چنانکه از



[ صفحه 299]



منجلاب شرک بيرون آمدند. دلهاي آنها را بهم پيوند دهد و بعد از دشمنيها آنها را با هم برادر کند چنانکه بعد از نجات از شرک آنها را با هم برادر ديني کرد. 35 - بعد از مهدي زندگي سودي ندارد - عبد الله مسعود ميگويد پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: اگر از عمر دنيا جز يک شب نماند، خداوند آن شب را چندان دراز گرداند تا مردي از اهلبيت من بسلطنت رسد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من ميباشد [8] و او زمين را پر از عدل و داد کند چونانکه پر از ظلم و جور شده باشد. اموال را بالسويه ميان مردم تقسيم کند [9] و خداوند دلهاي امت مرا بي نياز گرداند هفت سال يا نه سال سلطنت نمايد سپس بعد از مهدي زندگاني سودي ندارد. 36 - قسطنطنيه بدست مهدي (ع) فتح شود ابوهريره از پيغمبر صلي الله عليه و آله روايت کرده که فرمود: پيش از آنکه قيامت شود مردي از اهل بيت من بسلطنت رسد و قسطنطنيه و جبال ديلم [10] را فتح کند. اگر يکروز از عمر دنيا باقي باشد خداوند آنروز را چندان دراز گرداند تا آنجا را فتح کند. 37 - مهدي بعد از پادشاهان ستمگر خواهد آمد - قيس بن جابر از پدرش و او از جدش از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت نموده که فرمود: بعد از من خلفاء خواهند بود و بعد از خلفاء امراء و بعد از امراء پادشاهان ستمگر بيايند، آنگاه مردي از اهلبيت من خواهد آمد که زمين را از عدل و داد پر کند چنانکه پر از ظلم باشد. 38 - عيسي پشت سر مهدي نماز گذارد ابوسعيد خدري از پيغمبر صلي الله عليه و آله نقل کرد که فرمود: آنکس که عيسي بن مريم پشت سر او نماز ميگذارد از من است.



[ صفحه 300]



39 - مهدي با عيسي بن مريم سخن ميگويد - جابر بن عبد الله انصاري از آن حضرت روايت نموده که فرمود: چون اصحاب مهدي قيام کنند عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد، امير قيام کنندگان بعيسي ميگويد بيا تا با تو نماز بگذاريم. عيسي ميگويد: شما خود از جانب خدا برخي بر برخي ديگر امير هستيد و اين لطف خدا نسبت باين امت است. 40 - عبد الله بن عباس از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله روايت کرده که فرمود امتي که من در اول آنها و عيسي بن مريم در آخر آنها و مهدي در وسط آنها باشيم، هرگز هلاک نميشوند.


پاورقي

[1] ابو نعيم احمد بن عبد الله اصفهاني از بزرگان علماء و مفاخر محدثين و حفاظ موثقين است. بسياري از علماء از محضر وي برخاسته و هم از دانشمندان بي شماري کسب علم کرده است.

مشهور اين است که وي از علماي اهل تسنن مي باشد. کتاب حلية الاولياء‌از تأليفات نفيس اوست که بگفته ي ابن خلکان بهترين کتبي است که در فن خود نوشته شده، اين کتاب مورد اعتماد دانشمندان ماست و اخبار مناقب اهل بيت عصمت را از آن نقل مي کنند. هم چنين کتاب اربعين از تأليفات اوست که در آن چهل حديث در پيرامون شخصيت حضرت امام زمان (ع) آورده است.

ابو نعيم اين چهل حديث را با سلسله سند ذکر کرده اهميت اين روايات به اين است که اغلب آن از روايان مشهور اهل تسنن نقل شده مانند: عبد الله بن عمر، ابو سعيد خدري، عبد الرحمان ابن عوف، انس بن مالک، عبد الله بن مسعود، ابو هريره، و غيره.

بگفته ي ابن خلکان، ابو نعيم در سال 430 درگذشت و در محله ي خواجوي اصفهان مذفون گشت.

[2] نگاه کنيد به باب دولت آن حضرت.

[3] رجوع کنيد به زيرنويس ما در چند صفحه ي بعد.

[4] رجوع کنيد به زيرنويس ما در چند صفحه ي بعد.

[5] ممکن است بعضي از اغنام الله اين روايت و روايات بعد را بآمدن ملا حسين بشرويه اي که نام او را باب الباب گذارده اند تطبيق کنند، که از خراسان براي ياري ميرزا علي محمد باب بمازندران آمد؛‌ولي فراموش کرده اند که امام زمان بگفته ي اين روايت در ميان همان جمعيت است که از خراسان مي آيند، در صورتيکه بهائيان هم مي دانند که باب آن موقع در قلعه ي ماکو - محبوس بود!

ثانيا آيا اصحاب باب در جنگ خود فتح کردند و راه سلطنت باب را هموار نمودند؟ آنهم کدام سلطنت؟! آيا سيد باب؛ که آنموقع در ماکو - زنداني بود و بعد در تبريز تير باران شد، بسلطنت رسيد؟ اگر اغنام الله اين طور فکر کنند افراد واقع بين که تحري حقيقت مي نمايند، بآن مي خندند! چنانکه خواهيم گفت اين گونه روايات دو نوع اند، يکي مربوط بقيام ابو مسلم خراساني عليه بني اميه که از علائم اوائل است، و ديگري راجع بآمدن قومي از شرق يا خراسان بياري امام زمان که همراه او جهان را فتح مي کنند!.

[6] اين روايت و نظائر آن که در اين کتاب بسيار است صريحا مي رساند که مهدي موعود (ع) زنده کننده اسلام است، و دين وي نيز همان آئين مقدس اسلام مي باشد. چنانکه در دعاي ندبه مي خوانيم اين المتحير لاعادة الملة و الشريعة، اين المؤمل لإحياء الکتاب و حدوده، اين محي معالم الدين و أهله؟....

[7] اشاره به دولت بني اميه و خلفاي آنهاست، و قوم بعدي بني عباس است که ابو مسلم خراساني با پرچمهاي سياه قيام کرد، و بني اميه را برانداخت. البته اين از علائم اوائل است و فقط خبر از وقوع اين حوادث بوده که سرانجام و لو در طول زمان، خليفه ي حقيقي: مهدي موعود قيام مي کنند.

[8] در اين باره سخن خواهيم گفت. صفحه 303 را بخوانيد.

[9] منظور حکومت عادلانه مهدي موعود (ع) است که اختلاف طبقاتي و هر گونه امتياز خلاف شرع و عقل را از ميان برداشته و دولتي بر اساس مواسات و عدالت اجتماعي و جهاني برقرار مي سازد.

[10] جبال ديلم نواحي قزوين رو بسمت شمال و منطقه گيلان است.