نظريه علامه مجلسي درباره رجعت
اي برادر گمان نمي کنم که بعد از نقل آن همه آيات و رواياتي که درباره اثبات رجعت براي تو نقل کردم، هنوز در عقيده برجعت شک داشتي باشي. بايد بداني که رجعت مسئله ايست که شيعيان در تمام اعصار بالاتفاق معتقد بان بوده اند، و ميان آنها همچون آفتاب نيمروز مشهور و معلوم بوده است، چنانکه آنرا بشعر درآورده و در تمام شهرهاي خود در مقام مناظره با مخالفين اهل تسنن بدان استناد
[ صفحه 1227]
مي جستند، و مخالفين هم آنها را بدين عقيده سرزنش مينمودند، و در کتابهاي مربوطه ثبت کرده اند. مانند فخر رازي و حاکم نيشابوري و غير اينان. سخن ابن ابي الحديد نيز در اين باره گذشت. اگر بملاحظه تطويل کلام نمي بود بسياري از سخنان آنها يعني علماي اهل تسنن را ذکر مي نمودم. ولي کسي که ايمان بائمه اطهار دارد چگونه در مطلبي که قريب دويست روايت بطور تواتر از چهل و چند نفر از محدثين بزرگ و موثق و علماي اعلام در بيش از پنجاه کتاب آنها نقل شده است، ترديد ميکند؟ علماي بزرگي مانند ثقه الاسلام کليني، شيخ صدوق، شيخ طوسي، سيد مرتضي، نجاشي، کشي، عياشي، علي بن ابراهيم قمي، سليم بن قيس هلالي، شيخ مفيد، ابوالفتح کراجکي، نعماني، صفار، سعد بن عبد الله اشعري، لمن قولويه قمي، سيد علي عبد الحميد فخار موسوي، سيد رضي الدين علي بن طاووس، و فرزندش [1] مولف کتاب زوائد الفوائد، محمد بن علي بن ابراهيم، فرات بن ابراهيم، امين الدين طبرسي، ابراهيم بن محمد ثقفي، محمد بن عباس بن مروان. احمد بن محمد بن خالد برقي مولف کتاب محاسن ابن شهر آشوب مازندراني شيخ حسن بن سليمان، قطب الدين راوندي، علامه حلي، سيد علي بن عبد الکريم بن عبد الحميد بهاء الدين نيلي، احمد بن داود بن سعيد، حسن بن علي بن ابي حمزه، فضل بن شاذان، شيخ شهيد محمد بن مکي. حسين بن حمدان، حسن بن محمد بن جمهور نابينا مولف کتاب الواحده حسن بن محبوب، جعفر بن محمد بن مالک کوفي، طهر بن عبد الله، شاذان بن جبرئيل، و صاحب کتاب الفضائل، و مولف کتاب العتيق، و مولف کتاب الخطب و غير اينان از مولفين کتابهائي که در نزد ماست و مولف آنها را بطور تحقيق
[ صفحه 1228]
نميشناسيم. بهمين جهت هم اخبار آنرا بانها نسبت نداديم. هر چند بعضي از اخبار رجعت در آن کتابها هست. اگر چنين مطلبي متواتر نباشد، در چه چيز ميتوان دعوي تواتر کرد؟ با اينکه تمام طائفه شيعه اين مسئله را در هر عصري از علما و راويان پيش از خود روايت کرده اند. من فکر ميکنم که هر کس در موضوع رجعت ترديد کند، در منصب امامت ائمه اطهار شک دارد، ولي چون نمي تواند آنرا در بين مومنين اظهار کند، با حيله و نيرنگ بمنظور تخريب دين حنيف اسلام شبهاتي درباره رجعت که ناشي از ملحدان بي دين است القا نموده، و افکار مرد ضعيف الايمان را از اعتقاد بان منحرف ميسازد يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون [2] .
پاورقي
[1] بايد دانست که رضي الدين علي بن طاووس دو پسر بنامهاي صفي الدين محمد و رضي الدين علي داشته؛ و اين رضي الدين علي مولف زوائد الفوائد، نوه ي اوست نه فرزندش.
[2] مولف در اين جا برخي از دانشمنداني را که در رجعت کتاب مستقل نوشته اند نام ميبرد چون ما در مقدمه تحت عنوان رجعت بتفصيل متذکر شده ايم در اين جا آنرا ترجمه ننموديم.