بازگشت

دادخواهي سائر ائمه و مهدي آل محمد


آنگاه جدم علي بن الحسين و پدرم امام محمد باقر عليه السلام برخاسته و آنچه را از امت جفاکار ديده اند بجد بزرگوارشان رسولخدا شکايت ميکنند. سپس من بر ميخيزم و از ظلم منصور خليفه عباسي شکايت ميکنم، بعد از من فرزندم موسي بن جعفر از هارون و بعد از او علي بن موسي از مامون و بعد از وي فرزندش محمد بن علي از معتصم و بعد از وي فرزندش علي بن محمد از متوکل و بعد از وي فرزندش حسن بن علي از ظلم



[ صفحه 1178]



معتز شکايت ميکنند. آنگاه مهدي همنام جدم رسولخدا در حاليکه پيراهن آن حضرت را که آغشته بخون پيشاني و دندان پاکش ميباشد پوشيده، و فرشتگان اطراف او را گرفته اند، آمده و جلو پيغمبر ميايستد، و ميگويد: اي جد بزرگوار، شما مرا باوصافي معرفي فرمودي که مردم مرا از روي آن اوصاف بشناسند. و نام و نسب و کنيه ام را ذکر فرمودي. معهذا امت منکر وجود من شدند و متمرد گشتند و گفتند: مهدي متولد نشده و اصلا نبوده. اگر هست کجاست و کي مي آيد؟ پدرش مرده و اولاد نداشته است و اگر او موجود و سالم ميبود خدا آمدن او را تا اين موقع بتاخير نمي انداخت، من هم تاکنون صبر کردم و اينک بفرمان الهي ظاهر گشته ام. پيغمبر ميفرمايد: خدا را شکر ميکنيم که وعده خود را درباره ما عملي ساخت، و ما را وارث زمين گردانيد و در بهشت هر جا بخواهيم مسکن ميکنيم، چه خوب است پاداش عمل کنندگان و هم ميفرمايد: موقع نصرت و پيروزي خدا فرا رسيد. و آيه هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون امروز مصداق پيدا کرد، و تاويل شد. سپس اين آيه را ميخواند انا فتحنا لک فتحنا مبينا ليغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تاخر و يتم نعمته عليک و يهديک صراطا مستقيما و ينصرک الله نصرا عزيزا [1] .



[ صفحه 1179]



يعني: ما فتحي آشکار براي تو نموديم. تا خداوند گناهان گذشته و آينده تو را به بخد. و نعمت خود را درباره تو تمام کند و تو را براه راست هدايت نمايد و خداوند تو را پيروزمند گرداند. مفضل عرضکرد: آقا، پيغمبر چه گناهي کرده بود؟ که خدا ميفرمايد: گناهان گذشته و آينده تو را به بخشد فرمودند: اي مفضل پيغمبر عرضکرد: خدايا گناهان گذشته و آينده شيعيان برادرم علي بن ابيطالب و اولادم که جانشينان منند تا روز قيامت بمن واگذار کن. و مرا ميان پيغمبران و انبياء از کرده پيروانم رسوا مگردان. خدا هم گناهان آنها را واگذار به پيغمبر کرد و همه آنها را بخشيد. مفضل ميگويد: در اين وقت من سخت گريستم، و عرضکردم: آقا، اين از موهبت خداوند است که به بکرت وجود شما بما رسيده است. حضرت فرمود: اي مفضل شيعياني که پيغمبر گناهان آنها را بگردن گرفت تو و امثال تو هستي. اي مفضل اين حديث را براي بعضي از شيعيان ما که در امر دين لا ابالي هستند مگو. زيرا باعتماد اين فضيلت، عمل باحکام دين را ترک مي گويند و در نتيجه از رحمت الهي محروم ميگردند. خداوند درباره آنها فرمود: لا يشفعون الا لمن ارتضي و هم من خشيته مشفقون [2] يعني: اهلبيت پيغمبر شفاعت نميکنند مگر براي کساني که خدا آنها را دوست بدارد، و آنها نيز از خوف و خشيت الهي مسرورند. مفضل گفت: آقا بپيغمبر در موقع برانگيخته شدنش بر تمام اديان باطله غلبه نيافت پس چگونه خداوند ميفرمايد: او هنگام رجعت بر تمام اديان غلبه مي يابد؟ فرمود: اي مفضل اگر پيغمبر بعد از بعثتش بر تمام اديان غالب شده بود، ديگر نه مجوسي و نه يهودي و نه صابئيات و نه نصراني و هيچ تفرقه و اختلاف و شک و شرک و بت پرستي و اوثان و لات و عزي و پرستش آفتاب و ماه و ستارگان آتش سنگ بود، پس ليظهره علي الدين کله تاويلش امروز است. اينک اين مهدي و اين هم



[ صفحه 1180]



رجعت است که خداوند ميفرمايد: و قاتلوهم حتي لا تکون فتنه و يکون الدين کله لله يعني: بيدينان را بکشيد تا ديگر فتنه اي نباشد و تمام دين از آن خدا باشد. مفضل گفت: گواهي ميدهم که از علم خداوند استفاده کرده ايد و با قدرت و اقتدار او توانا گشته ايد و با حکم او تکلم ميکنيد و بامر او عمل مينمائيد.


پاورقي

[1] سوره فتح آيه 1-3 در حقيقت مبين در اين آيه و غلبه دين حق که بنص اين آيه همان دين مقدس اسلام است يکي از بهترين شواهد ما براي ظهور امام مهدي موعود جهان و قائم آل محمد (ص) است. زيرا چنين فتح مبين و پيروزي آشکار که تمام گناهان گذشته و آينده ي امت پيغمبر بخشيده شود، و همه براه راست بروند، و غلبه کامل پيدا کنند و دين آنها تمام اديان باطله را منکوب کند؛ هنوز تحقق پيدا نکرده و اين درست در زمان قيام مهدي موعود (ع) عملي است که شيطان بقتل مي رسد، و عدل مهدي جهان را پر مي کند و ديني جز دين مقدس اسلام نمي ماند.

[2] سوره انبيا‌ء -29.