جواب ابوالحسن محمد بن جعفر اسدي
و نيز در احتجاج طبرسي [1] از ابوالحسين محمد بن جعفر اسدي [2] روايت نموده که گفت: در ضمن جواب مسائلي که من از حضرت صاحب الزمان پرسيده بودم و محمد بن عثمان براي من فرستاد، مرقوم بود که: و اما اينکه پرسيده اي ملکي
[ صفحه 1254]
در ناحيه شما وقف است، اگر صاحبش محتاج بان شد ميتواند در آن تصرف کند يا نه؟ جواب اينست که اگر آن ملک وقف شده هنوز تسليم متولي نشده، صاحب ملک اختيار دارد که امضاء خود را پس گرفته و آنرا باطل و تملک کند ولي اگر تسليم متولي وقف شده، صاحب ملک نميتواند در آن تصرف کند، خواه محتاج بان باشد يا بي نياز از آن باشد. و اما اينکه پرسيده اي کساني در اموال ما که در دست آنهاست، بدون اجازه ما تصرف ميکنند و استفاده آنرا براي خود حلال ميدانند، هر کس اين کار را بکند ملعون است، و ما روز قيامت از وي بازخواست ميکنيم. پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: هر کس آنچه را که پيش عترت من حرام است حلال بداند، بر زبان هر پيغمبري ملعون است پس هر کس حق ما را تضييع کند از جمله ستمگران محسوب است و مشمول لعنت پروردگار خواهد بود چنانکه خداوند فرمود: الا لعنه الله علي الظالمين. و اما اينکه پرسيده اي شخصي نماز ميگزارد و آتش و تصوير عکس و چراغ روشن مقابل وي قرار دارد، آيا نمازش صحيح است يا نه؟ و مردم پيش از تو در اين خصوص اختلاف داشته اند، جواب اينست که اگر نمازگزار از اولاد بت پرستان و آتش پرستان نباشد، جايز است ولي اگر از اولاد بت پرستان و آتش پرستان باشد، جايز نيست روبروي آنها نماز بگزارد [3] و اما اينکه پرسيده اي املاکي در ناحيه شما وقف ما شده، آيا جايز است کسي آنرا آباد کند و بعد از کسر مخارجي که برداشته بقيه مداخل آنرا بناحيه ما بفرستد، و اين کار را بحساب ثواب بردن و تقرب بسوي ما متحمل شود؟ جواب اينست که هيچکس حق ندارد، در مال کسي بدون اجازه صاحب تصرف کند، پس چگونه
[ صفحه 1255]
جايز است کسي در مال ما تصرف کند؟ هر کس بدون اجازه ما اين کار را بکند، آنچه را که بر وي حرام بوده حلال دانسته، و هر کس بدون اجازه چيزي از اموال ما را بخورد مثل اينست که آتش در دل خود نهاده است و عنقريب نيز به آتش جهنم در افتد. و اما اينکه پرسيده اي راهگذري از جنب درختان ميوه داري که وقف ما شده ميگذرد و از ميوه آن ميخورد آيا براي وي حلال است يا نه؟ جواب اينستکه خوردن آن براي راهگذر حلال و بردن با خود حرام ميباشد. اين حديث را شيخ صدوق در کمال الدين بسند ديگر هم از اسدي نقل کرده است. [4] .
پاورقي
[1] ابو منصور احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي - از علماي مشهور شيعه،و مولف کتاب الاحتجاج علي اهل اللجاج معروف به احتجاج طبرسي است. طبرسي مناظرات و احتجاج ها و گفتگوي هاي ائمه اطهار را با مخالفين يا پاسخ به پرسشهاي سائلين را که مقام عالي آن ذوات مقدسه در طي آنها بخوبي جلوه گراست، در کتاب احتجاج جمع آوري کرده است، و از اين راه خدمتي بسزا بمذهب شيعه نموده است.
طبرسي شاگرد دانشمند فقيه مهدي بن ابي حرب حسيني مرعشي شاگرد ابو علي طوسي و استاد همشهري خود ابن شهر آشوب مازندراني دانشمند معروف است.
کتابهاي کافي در فقه و مفاخر الطالبيه و تاريخ الائمه و فضائل الزهراء نيز از تاليفات احمد بن ابي طالب طبرسي است.
[2] از وکلاي حضرت است، رجوع بصفحه 690.
[3] زيرا ممکن است بت پرست زاده و گبر زادگان در حال نماز بياد عقايد پدران مشرک خود بيافتند و شرک درعبادت آنها رخنه کند و لطمه بر عقيده ي بي آلايش اسلامي آنها وارد سازد!.
[4] بايد دانست که اين توقيع نيز تلخيص شده است.