بازگشت

دادخواهي اميرالمؤمنين


سپس اميرالمومنين عليه السلام محنتهاي عظيمي را که بعد از پيغمبر ديد و با آن امتحان خود را داد، بانحضرت شکايت مي کند. ميگويد: يا رسول الله داستان من مانند داستان هارون است و من بشما همان را ميگويم که هارون بموسي گفت: يابن ام ان القوم استضعفوني و کادوا يقتلونني فلا تشمت بي الاعداء و لا تجعلني مع القوم الظالمين [1] يعني: فرزند مادرم مردم مرا تنها گذاشتند و نزديک بود مرا بکشند پس تو کاري نکن که دشمن بمن سرزنش کند، و مرا با مردم ظالم



[ صفحه 1170]



قرار مده من هم صبر کردم و تسليم حوادث شدم و راضي برضاي خدا گشتم و با مخالفتي که با من نمودند و نقض عهد خود که با آنها درباره من معاهده نمودي، حجت بر آنها تمام گشت. يا رسول الله من متحمل رنجها و گرفتاريهائي شدم که هيچ جانشين پيغمبري در هيچ امتي متحمل نگشت، تا جائيکه با ضربت عبد الرحمن بن ملجم مرا بقتل رساندند، و خداوند شاهد بچگونگي نقض بيعت من است. طلحه و زبير عايشه را به بهانه اداي مراسم حج و عمره بمکه بردند ولي او را گردش داده به بصره آوردند. من هم ناچار براي جلوگيري از بلواي آنها بسيج کردم و خدا و شما را بياد آنها آوردم. ولي آنها برنگشتند تا اينکه خداوند مرا بر آنها پيروز گردانيد و خون بيست هزار نفر از مسلمانان ريخته و هفتاد دست که ميخواست مهار شتر عايشه را نگهدارد بريده شد. يا رسول الله: آنچه در جنگهاي شما و جنگهاي بعد از شما ديدم از جنگ جمل بر من دشوارتر نبود [2] زيرا آن جنگ از سخت ترين و هول انگيزترين و بزرگترين جنگهائي بود که من ديدم همانطور که مرا بار آوردي و باين آيه: فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرسل، و آيه و اصبر و ما صبرک الا بالله من نيز صبر کردم. يا رسول الله بخدا قسم تاويل اين آيه و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابکم و من ينقلب علي عقبيه فلن يضر الله شيئا و سيجزي الله الشاکرين [3] واقعا بعد از شما تحقق يافت که خدا ميفرمايد: محمد هم پيغمبري است که پيش از او هم پيغمبران بودند آيا اگر او مرد يا کشته شد شما بطريقه جاهليت سابق خود باز مي گرديد؟ اين را بدانيد که هر کس



[ صفحه 1171]



بعد از پذيرفتن اسلام بطريقه سابق خود برگردد، هيچگونه ضرري نميتواند بخدا برساند.


پاورقي

[1] سوره اعراف آيه 149.

[2] صدق ولي الله الاعظم و الصديق الاکبر عليه و علي ابن عمه المصطفي و اولاده الطاهرين الاف التحية و الثناء.

[3] سوره آل عمران آيه 144.