بازگشت

صاحب الامر چنين کسي است


و در بصائر الدرجات و اختصاص شيخ مفيد از سهل بن زياد روايت نموده که امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: خدا ذو القرنين را در انتخاب دو ابر کندرو و تندرو مخير گردانيد. ذو القرنين ابر کندرو را انتخاب کرد که رعد و برق در آن نبود اگر ابر تندرو را انتخاب ميکرد نصيب وي نمي شد. زيرا خداوند آنرا براي قائم ما ذخيره فرموده است.



[ صفحه 1112]



صدوق در کمال الدين از ريان بن صلت روايت کرده که گفت بحضرت رضا عليه السلام عرضکردم: آيا صاحب الامر شما هستيد؟ فرمود: من صاحب الامر هستم ولي نه آن صاحب الامري که زمين را پر از عدل و داد ميکند چنانکه از ظلم پر شده باشد چگونه من ميتوانم چنين کسي باشم با اين ضعف بدن که در من مي بيني؟ قائم کسي است که وقتي ظهور ميکند بسن پيرمردان و بصورت جوانان است، و بدني نيرومند دارد. بطوريکه اگر دست بطرف بزرگترين درخت روي زمين دراز کند ميتواند آنرا از بيخ بکند. و چنانچه در ميان کوه ها نعره کشد، سنگهاي سخت از هيبت صدايش خورد شود عصاي موسي و انگشتر سليمان با اوست. او چهارمين از فرزندان من است. خدا تا زماني که مصلحت ميداند او را از نظرها غائب ميگرداند آنگاه او را آشکار ميکند و بوسيله او زمين را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد. شيخ الطايفه در کتاب غيبت از سعد بن عبد الله اشعري از ابوهاشم جعفري نقل کرده که گفت: روزي در خدمت حضرت امام حسن عسکري عليه السلام بودم. حضرت فرمود: هنگاميکه قائم قيام کند، دستور ميدهد مناره ها و اتاقهائي را که در مساجد ميسازند، خراب نمايند. من پيش خود گفتم: چرا قائم چنين کاري مي کند؟ ناگاه امام حسن عسکري عليه السلام رو کرد بجانب من و فرمود: معني اينکار اينست که: اينها چيز تازه و بدعتي است که پيغمبري و امام آنرا نساخته است در کمال الدين از ابوبصير روايت نموده که گفت: مردي از اهل کوفه از حضرت صادق عليه السلام پرسيد چند نفر با قائم قيام ميکنند؟ چه مردم ميگويند: به تعداد سربازاني که در جنگ بدر شرکت کردند يعني سيصد و سيزده نفر ميباشند؟ حضرت فرمود: او قيام نميکند مگر با افراد نيرومند و اين افراد هم از ده هزار نفر کمتر نيستند. مولف: مقصود حضرت اينست که ياران قائم در هنگام ظهور منحصر بسيصد و سيزده نفر نيست بلکه اين عده کساني هستند که در ابتداي ظهورش بگرد وي



[ صفحه 1113]



اجتماع ميکنند. نيز در کماب الدين از ابو الجارود نقل کرده که امام پنجم فرمود: هنگاميکه قائم در مکه ظهور ميکند منادي او بانگ ميزند: هيچکس خوردني و نوشيدني با خود بر ندارد، و سنگي که حضرت موسي از آن آب بيرون آورد بار شتري نموده با خود بردارد بهر منزلي که ميرسند چشمه اي از آن بيرون ميايد، هر کس گرسنه باشد شير ميشود و هر کس تشنه باشد آب مينوشد و چهارپايان خود را نيز آب مي دهند تا در نجف واقع در بيابان کوفه فرود ميايند. اين حديث در غيبت نعماني بسند ديگر هم نقل شده، و در بصائر الدرجات هم با مختصر تفاوتي بسند ديگر آمده است. و هم در کتاب مذکور از ابان بن تغلب روايت نموده که امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: هر گاه قائم قيام کرد، هيچکس از مخلوق خدا در پيش روي او نمي ايستد جز اينکه او را ميشناسد که بدکار يا نيکوکار است، آگاه باشيد که در قائم علامتي براي بينندگان هست و آن راه راست است. هم در آنکتاب بهمين سند روايت شده که آن حضرت فرمود: دو خون در اسلام هست که ريختن آنها از طرف خداوند حلال است و کسي حکم خدا را در آن جاري نميسازد تا موقعيکه خداوند قائم خاندان پيغمبر را برانگيزد و او حکم خدا را در آن مورد جاري سازد، و شاهد طلب نکند. يکي اينکه کساني را که زناي محصنه ميکنند سنگسار ميکند و ديگر اينکه هر کس مانع زکوه دادن باشد گردن ميزند.