بازگشت

خبر ابوبصير و علائم ديگري


و نيز در کتاب مزبور از ابوبصير از حضرت امام محمد باقر عليه السلام روايت نموده که فرمود: هر گاه ديديد آشتي مانند هراتي بزرگ سه روز يا هفت روز از مشرق طلوع کخرد بخواست خداوند منتظر فرج و ظهور دولت آل محمد باشيد شايد مقصود از هراتي بزرگ لباس مردم هرات باشد که بزرگ و سفيد است - مولف زيرا خداوند بر همه چيز غالب و حکيم است. آنگاه فرمود: صداي آسماني فقط در ماه رمضان است. يعني ماه خدا. و آنهم صداي جبرئيل باين مردم است. سپس فرمود: گوينده اي از آسمان نام قائم را ميبرد بطوريکه از مشرق تا مغرب آنرا ميشنوند. هر کس خواب است بيدار ميشود و هر کس ايستاده مي نشيند و هر کس نشسته از وحشت آن صدا بر ميخيزد. خدا رحمت کند کسي را که از آن صدا عبرت ميگيرد زيرا صداي اول صداي جبرئيل امين است. و هم فرمود: آن صدا در شب جمعه بيست و سوم ماه رمضان است: از آن شک ننمائيد و آنرا بشنويد و پيروي کنيد. در آخر آن روز صداي شيطان ملعون بگوش ميرسد که ميگويد: آگاه باشيد فلاني مقصود عثمان است - مولف مظلوم کشته شده است تا بدينوسيله مردم را بشک بياندازد، و در ميان آنها فتنه انگيزد. چه بسيار مردم مردد و متحيري که در آن روز بواسطه اين شک باتش دوزخ در افتند. ولي شما اگر صداي اول را در ماه رمضان شنيديد شک نکنيد که صداي جبرئيل است، و علامت آن اينست که اسم قائم و پدرش را ميبرد، بطوريکه دختران پرده نشين نيز آنرا ميشنوند و پدر و برادر خود را تشويق به بيرون آمدن ميکنند. و هم فرمود: قائم قيام نمي کند مگر گاهي که ترس شديدي مردم را فرا گيرد و زلزله ها پي در پي بيايد، و مردم در آشوب و بلا و طاعون بسر برند، و شمشير برنده ميان عرب کارگر باشد. و اختلاف شديدي در بين مردم پديد مي آيد. همه در



[ صفحه 1011]



امر دين خود متفرق و حالشان متغير باشد تا جائي که آرزومندان از سختي آنچه از مردم سگ صفت مي بينند که چگونه يکديگر را ميدرند، صبح و شام انتظار قيام او را ميکشند [1] آمدن او بهنگامي است که مردم از ديدن ظهور دولت آل محمد مايوس و نااميدند خوش بحال کسي که او را مي بيند و از ياران او ميباشد. واي واي بر کسيکه دشمني و مخالفت ميکند و از دشمنان او ميباشد. و هم فرمود: و قال (ع) يقوم بامر جديد و کتاب جديد و سنه جديده و قضاء علي العرب شديد و ليس نه الا القتل لا يستبقي احدا و لا ياخذه في الله لومه لائم قائم بامر جديد و کتاب جديد و قضاي جديد که بر عرب دشوار است، قيام ميکند کار او جز جنگ و کشتن بيدينان نيست [2] يکنفر بيدين را در روي زمين باقي نميگذارد و سرزنش و ملامت کنندگان او را و از تعقيب هدفش باز نميدارد. آنگاه اضافه فرمود که: هر وقت اولاد فلان با هم اختلاف نمودند موقع فرج است. صبر و بردباري در اختلاف اولاد فلان است. هنگاميکه با هم اختلاف نمودند. شما منتظر صيحه آسماني در ماه رمضان باشيد که مژده بامدن قائم ميدهد. زيرا خداوند آنچه خواهد ميکند، قائم خروج نميکند و آنچه را ميخواهيد نمي بينيد مگر هنگاميکه اولاد فلان با هم اختلاف پيدا کردند. وقتي چنين شد، مردم نيز چشم بدولت آنها ميدوزند و از هر طرف گفتگو در ميگيرد، و سفياني خروج ميکند. و هم فرمود: بني فلان حتما سلطنت ميکنند وقتي سلطنت نمودند و کارشان باختلاف کشيد، پراکنده ميشوند و دولتشان از کف ميرود، تا آنگاه که خراساني و سفياني يک از مشرق و ديگري از مغرب مانند اسباني که مسابقه ميدهند يکي از اين طرف و ديگري از آنطرف سعي مي کنند زودتر وارد کوفه شوند و نابودي بني فلان بدست آنها خواهد بود. و يکنفر از آنها باقي نميماند.



[ صفحه 1012]



سپس فرمود: آمدن سفياني و يمني و خراساني در يکسال و يک ماه و يک روز مي باشد مانند گردن بندي که دانه هاي آن منظم و يکي از پي ديگري است. در آنوقت منتظران از هر جهت مايوس ميگردند. بيچاره کسانيکه با آنها مخالفت کنند، در ميان آنها پرچم حقي جز پرچم يمني نيست. جمعيت او در طرق حق گام بر ميدارند زيرا از مردم را به پيروي از صاحب شما دعوت ميکند. وقتي يمني قيام کرد، فروش اسلحه بر هر مسلماني حرام است وقتي او خروج کرد بطرف وي برويد. زيرا لشکر او لشکر بر حق است، و نمي بايد که مسلماني از وي سرپيچي کند. هر کس از دعوت وي سر پيچيد، از اهل دوزخ بشمار ميرود چه وي مردم را دعوت بحق و راه راست مي کند. ابوبصير ميگويد: سپس حضرت فرمود: زوال دولت بني فلان مانند سر کشيدن کوزه آب است که بدست مردي باشد و ناگهان از دستش بيافتد و بشکند در حالي که او توجه ندارد، و فقط موقعي که از دستش ميافتد تکاني ميخورد نابودي دولت آنها نيز بهمين مثابه است عيش و نوشين که دارند آنها را از نابودي ملک و سلطنت غافل ميکند اميرالمومنين (ع) روي منبر کوفه فرمود: از جمله مقدرات الهي اينست که بني اميه بطور آشکار با شمشير نابود مي گردند، و بني فلان عباس ناگهان گرفتار ميشوند. و هم فرمود بشر ناچار از داشتن آسياست که پيوسته بگردد وقتي که آسياي سلطنت آنها بر قطب خود استوار گشت و بر پايه هاي خود قرار گرفت، خداوند بنده ستمگري را بر آنان مي انگيزد که پيروزي با اوست. اتباع او موي بلند دارند. آنها از مردم سيال [3] مي باشند. لباسهاشان سياه و داراي پرچمهاي سياه هستند. واي بر کسي که با آنها دشمني ورزد. آنها دشمنان خود را در گير و دار جنگ بقتل رسانند. بخدا قسم مثل اينکه هم اکنون آنها را مي نگرم و کارهاي آنها و آنچه را از بدکاران آنها و اعراب جفا جو سر ميزند، مي بينم. خداوند بدون



[ صفحه 1013]



اينکه بر آنها ترحم آورد کساني را بر آنان مسلط گرداند که آنها را در آن ورطه و شهر خودشان واقع در کنار فرات از دم شمشير بگذرانند، و بکفير اعمالشان برسانند و ما ربک بظلام للعبيد همچنين در غيبت نعماني از داود بن سرحان از حضرت صادق عليه السلام روايت کرده که فرمود: آنسالي که در آن صيحه آسماني شنيده ميشود، در ماه رجب پيش از آن علامتي خواهد بود. عرض کردم چيست؟ فرمود: صورتي است که در قبر ميتابد و به آن نزديک ميشود. نيز در آنکتاب از عبد الله بن سنان از امام ششم روايت ميکند که فرمود: صداي آسماني از امور حتمي است، آمدن سفياني نيز حتمي است، کشته شدن مردي پاکدل نيز حتمي است و گرفتن خورشيد نيز حتمي است آنگاه فرمود: وحشتي در ماه رمضان خواهد بود که هر کس بخواب رفته باشد بيدار و آنها که بيدارند هراسان ميشوند و دختران از پرده بيرون مي آيند. و نيز در آنکتاب از بزنطي از حضرت امام رضا عليه السلام روايت ميکند که فرمود: پيش از ظهور قائم، سفياني و يمني و مرواني و شعيب بن صالح مي آيند. پس اينها چه ميگويند؟ مولف: يعني با اين وصف چطور محمد بن ابراهيم طباطبا که قيام کرده مدعي است که من همام قائم هستم؟ و هم در کتاب ياد شده از عبد الله بن ابي يعفور روايت نموده که گفت: حضرت صادق عليه السلام بمن فرمود: نابودي فلاني و آمدن سفياني و کشته شدن مرد پاکدل و فرو رفتن لشکر در زمين و صدا از آسمان را بعنوان علامت در دست خود نگاهدار عرضکردم: صدا کلام است؟ همان گوينده است؟ فرمود: آري بهمين صداي آسماني صاحب الامر شناخته ميگردد، آنگاه فرمود: ظهور کامل، نابودي فلاني است.



[ صفحه 1014]




پاورقي

[1] تقريبا تمام اين علائم آشکار شده. ممکن است ترس شديد؛‌وحشت عمومي در نتيجه رقابتهاي تسليحاتي شرق و غرب و جنگ عمومي و شمشير برنده ي ميان عرب؛ جنگ و کشمکشهاي کنوني ممالک عربي باشد.

[2] در اين باره به تفصيل سخن خواهيم گفت.

[3] سيال محلي واقع در خاک حجاز است - مراصد.