علائم ديگر
و در ارشاد مفيد و غيبت شيخ از جابر جعفي از امام محمد باقر عليه السلام روايت نموده که فرمود: در جاي خود بنشين و حرکت مکن تا گاهي که علائمي را که براي تو ذکر مي کنم ببيني تو را نمي بينم که اين علائم را ببيني و آن اختلاف بني فلان بني عباس و صداي آسماني و صدائي از جانب دمشق ميرسد که آنجا را فتح کرده اند و قريه اي از شام بنام جابيه بزمين فرو ميرود. برادران ترک در جزيره فرود ميايند، خارجيان رومي هم آمده در رمله [1] پياده ميشوند، در آن سال اختلاقات بسياري در هر زمين از ناحيه غرب روي ميدهد نخستين جائي که خراب ميشود شام است. سه دسته در آنجا پرچم برافرازند: پرچم مرد سرخ و سفيد، و پرچم مرد سياه و سفيد، پرچم سفياني. نيز در غيبت شيخ از عبد الملک بن اسماعيل اسدي و او از پدرش از سعيد بن جبير روايت نموده که گفت: در آنسال که مهدي قيام ميکند، بيست و چهار مرتبه باران مي بارد و اثر و برکت آن ديده مي شود. شيخ الطائفه در کتاب غيبت. از جذلم بن بشير روايت کرده که گفت بحضرت امام زين العابدين عليه السلام عرضکردم: آمدن مهدي و نشانه ها و علائم آن را براي من بيان فرمائيد تا بدانم کي ظهور ميکند، فرمود: پيش از آمدن او، مردي بنام عوف بن سلمي از جزيره خروج ميکند، او در کريت [2] سکونت دارد و در مسجد دمشق کشته ميشود. آنگاه شعيب بن صالح از سمرقند خروج ميکند و سپس سفياني ملعون از بيابان يابس ميايد. سفياني از اولاد عتبه بن ابي سفيان است، وقتي او خروج ميکند مهدي پنهان است و بعد از آن قيام ميکند.
[ صفحه 988]
و هم در کتاب مزبور روايت ميکند که پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: مردي از قزوين خروج ميکند که نامش نام پيغمبري است. مردم بيدين و با دين بسرعت باطاعتش درآيند و او کوه ها را پر از وحشت ميکند. در ارشاد مفيد و غيبت شيخ از بدر بن خليل ازدي نقل ميکند که امام محمد باقر عليه السلام فرمود: دو علامت پيش از قيام قائم خواهد بود که از زمان هبوط حضرت آدم تا آنروز سابقه نداشته است و آن اينست که: آفتاب در نيمه ماه رمضان و ماه در آخر آن گرفته ميشود راوي گفت: يابن رسول الله همه وقت ماه در نيمه ماه و آفتاب در آخر ماه ميگيرد؟ فرمود: ميدانم چه ميگوئي، ولي اين را بدان که اين دو از علائمي است که از زمان هبوط آدم تا آنموقع واقع نشده است. در غيبت نعماني و کافي بدو سند ديگر اين روايت ذکر شده است. نيز در ارشاد مفيد و غيبت شيخ از حسن بن جهم روايت ميکند که گفت: مردي از امام موسي بن جعفر عليه السلام پرسييد: کي فرج آل محمد فرا ميرسد؟ فرمود: ميخواهي مفصل بيان کنم يا مجمل و سربسته؟ عرضکردم: بطور اجمال بفرمائيد فرمود: هنگاميکه پرچمهاي شهر قيس در مصر و پرچمهاي کنده در خراسان بحرکت آمد موقع فرج است. راوي: گويا حضرت بجاي کنده چيزي ديگر فرمود. همچنين در غيبت شيخ از ابوبصير از حضرت صادق عليه السلام روايت ميکند که فرمود: پيش از آمدن قائم خشکسالي خواهد بو دکه خرما در نخل از بين ميرود پس در اين خصوص شکايت مکنيد يا اينکه فرمود شک نکنيد. نيز در آن کتاب از ابولبيد نقل ميکند که گفت: مردم حبشه کعبه خانه خدا را تغيير ميدهند و آنرا ميشکنند و حجر الاسود را ميبرند، و آنرا در مسجد کوفه نصب ميکنند. و نيز در آن کتاب از محمد بن مسلم روايت کرده که گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم ميفرمود: وقتي سفياني خروج کرد باندازه حامله بودن زني يعني مدت نه ماه بر پنج بلوک استيلاء پيدا ميکند. سپس حضرت فرمود: استغفر الله [3] بلکه بقدر
[ صفحه 989]
حامله بودن شتري آمدن او از امور حتمي است که بايد واقع شود. نيز در کتاب مزبور از عمر بن ابان کلبي از حضرت صادق عليه السلام روايت کرده که فرمود: گويا سفياني راوي ميگويد يا فرمود رفيق سفياني در کوفه شهر شما فرود آمده و از جانب او صدا ميزنند هر کس سر يک نفر از شيعيان علي را بياورد هزار درهم باو خواهم داد. کار بانجا ميرسد که همسايه همسايه را ميگيرد و ميگويد: اين از شيعيان علي است. سپس گردن او را ميزند و هزار درهم ميگيرد. آگاه باشيد آنروز فقط زنازادگان بر شما حکومت ميکنند گويا هم اکنون صاحب نقاب را مي بينم. من عرضکردم: صاحب نقاب کيست؟ فرمود: مردي از شماست و تظاهر بعقيده شما ميکند و نقاب بصورت ميزند و شما را بوحشت مياندازد. او شما را ميشناسد ولي شما او را نميشناسيد، يک يک شما را با سعايت بدام بدبختي مبتلا ميسازد آگاه باشيد که او زنا زاده است. همچنين در غيبت شيخ روايت کرده که: حضرت اميرالمومنين عليه السلام فرمود: هنگاميکه دو نفر مدعي حکومت در شام بجان هم افتادند علامتي از علائم الهي است. سپس مردم را امر بسکوت و آرامش ميکنند. آنگاه شام چنان دچار اضطراب و ناامني ميگردد که در آن گير و دار صد هزار نفر بهلاکت برسند. خداوند آن شورش و اضطراب را رحمتي براي دينداران و کيفري براي بيدينان قرار ميدهد. وقتي آن روز فرا رسيد، خواهي ديد که سواران ترک با نيروي کافي و پرچمهاي زرد از سمت مغرب ميايند تا بشام ميرسند. در اين موقع منتظر باشيد که در يکي از دهات شام بنام خرسنا زمين فرو رود، و چون اين نيز عملي شد منتظر آمدن فرزند هند جگر خوار سفياني باشيد که از يابس بيرون ميايد. و نيز در غيبت شيخ از عمار دهني روايت ميکند که: امام محمد باقر عليه السلام بوي فرمود: مدت توقف سفياني را در ميان خود وي از اهل کوفه بوده چقدر ميدانيد؟ عرضکردم: نه ماه باندازه حامله بودن يک زن فرمود: اي مردم کوفه چه خوب دانا ميباشيد
[ صفحه 990]
مولف: احتمال دارد بعضي روايات که مدت توقف سفياني را باختلاف ذکر کرده اند در مقام تقيه از ائمه صادر شده. زيرا در روايات اهل تسنن هم ذکر شده يا اينکه از اموريست که بداء [4] در آن واقع ميشود و باين مقدار ميرسد. يا اينکه
[ صفحه 991]
مقصود از اين مدت استقرار دولت سفياني باشد. چه بر حسب اعتبار اختلاف پيدا ميکند خبري که عنقريب از موسي بن اعين نقل ميشود اشاره بهمين معني است. روايت محمد بن مسلم هم در اين خصوص سابقا گذشت. و نيز در غيبت شيخ از اعمش از بشر بن غالب روايت نموده گفت که سفياني بکش نصرانيت از کشور روم مي آيد و صليبي در گردن دارد و او در آنروز بزرگ مردم است. و نيز در کتاب نامبرده از امام جعفر صادق عليه السلام نقل مي کند که گفت: در سال فتح آمدن امام زمان نهر فرات شکاف بر مي دارد و آب آن بکوچه و محله هاي کوفه ميريزد. هم در آنکتاب از جابر جعفي از امام باقر عليه السلام روايت نموده که فرمود: پرچمهاي سياه از خراسان آمده در کوفه فرود مي آيند، وقتي چون مهدي آشکار شد آنها را طلبيده با وي بيعت ميکنند [5] .
و هم در آن کتاب از سفيان بن ابراهيم حريري روايت کرده که او از پدرش
[ صفحه 992]
شنيده است که گفت: مرد پاکدل که در بين رکن و مقام کشته ميشود جواني از خاندان پيغمبر و نامش محمد بن حسن است. بدون هيچ جرم و گناهي کشته ميشود وقتي او را کشتند، ديگر نه در آسمان عذرخواهي و نه در زمين ياوري دارند. در آنموقع خداوند قائم آل محمد را با گروهي ميفرستد که نظر مردم از سرمه نرم ترند يعني چيزي بنظر نمي آيند و مردم آنها را خيلي سبک ميشمارند هنگاميکه قائم با ياران خود قيام مي کند،م مردم بحال آنها گريه ميکنند چه آنها را مردمي بي دست و پا مي بينند که بزودي در دست دشمن نابود مي شوند. ولي خداوند شرق و غرب عالم را براي آنها مي گشايد. آگاه باشيد که آنها مومنين حقيقي هستند. الا ان خير الجهاد في آخر الزمان آگاه باشيد که بهترين جهادها در آخر الزمان است. و هم در کتاب مزبور از عبد الله بن عباس روايت ميکند که گفت. مهدي ظهور نمي کند مگر هنگاميکه علامتي با طلوع خورشيد پديد آيد.
پاورقي
[1] رمله - شهري يا بلوکي از فلسطين بوده که تا بيت المقدس دوازده ميل فاصله داشته است.مراصد.
[2] نام محلي است مراصد.
[3] علت اين استغفار را مولف در دو صفحه ي بعد بيان مي کند.
[4] بطوريکه در زيرنويس صفحه 889 گفتيم موضوع بداء از دير زمان دستاويز خوبي براي دشمنان اسلام و شيعه بوده است و دانسته و ندانسته در اين خصوص تهمتهائي بما مي زنند- در اين مورد نيز که باز از بداء سخن مي رود؛ نظريه ي شيعه را در خصوص بداء از کتاب نفيس اجوبة موسي جار لله بقلم علامه ي فقيد سيد عبد الحسين شرف الدين جبل عاملي چاپ دوم صفحه 99 نقل مي کنيم:آن نويسنده ي دانشمند بزرگ شيعه مي نويسد: بعضي از ناصبي ها پنداشته اند که ما شيعيان عقيده داريم خداوند اعتقاد به چيزي دارد و بعد خلاف آن برايش آشکار مي شود! اين تهمت بسيار بزرگي است که بما مي زنند و ظلم و ستمي است که باهلبيت پيغمبر روا مي دارند. دامن اهل بيت و دوستان آنها از چنين نسبت محالي بذات پاک خداوند پيراسته است.
شيعه عقيده دارد که علم خداوند عين ذات مقدس اوست و با اين اعتقاد چطور ممکن است تغيير و تبديل در علم خدا راه يابد؟ آنچه شيعه بنام بداء معتقد است اين است که گاهي خداوند روزي را کم و زماني زياد مي گرداند، هم چنين مرگ و سلامتي و بيماري و سعادت و شقاوت و رنج و ناملايمات و ايمان و کفر و ساير چيزها گاهي تغيير و تبديل مي يابد و کم و زياد مي شود. چنانکه خدا فرموده يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الکتاب.
اين درست عقيده ي خليفه دوم عمر بن الخطاب و عبد الله بن مسعود بوده. چنانکه فخر رازي دانشمند بزرگ سني در تفسير همين آيه 210 سوره ي رعد در جزء پنجم تفسير خود نقل کرده است و نيز ابووائل و قناده دو تن ديگر از فقهاي اهل تسنن همين را در تفسير آيه مزبور گفته اند، چنانکه طبرسي در مجمع البيان چاپ صيدا جلد سوم صفحه 298 نقل کرده؛ و جابر بن عبد الله انصاري هم آنرا از پيغمبر (ص) روايت نموده است.
بعلاوه بسياري از بزرگان گذشته هميشه دعا مي کردند و بدرگاه خدا مي ناليدند که آنها را از سعادتمندان قرار دهد و جزو اشقيا بحساب نياورد. اين معني در بسياري از دعاهاي ائمه اطهار ما رسيده است و در روايات بسياري فرموده اند که صدقه دادن و نيکي به پدر و مادر و کردار نيک، شقاوت آدمي را به سعادت تبديل مي کند و عمر را زياد مي گرداند، چنانکه ابن ابي شيبه در صفحه 251 جلد اول کنز العمال از علي (ع) نقل کرده است.
ابن عباس از پيغمبر روايت کرده است که فرمود: فرار کردن از تقدير الهي سودي ندارد، ولي خداوند، با دعا و درخواست بندگانش، آنچه را تقدير شده بود، بر مي دارد!
اين همان بداء است که شيعه بطور مجاز بعلاقه مشابهت بخداوند نسبت ميدهد...
اگر مخالفين شيعه مي دانستند که شيعه لفظ بداء را مجارا بخدا نسبت مي دهد، اعتراف مي کردند؛ که با هم در اين معني اختلافي نداريم، و اين را همه مي گويند: زيرا باب مجاز در زبان عربي بسيار وسيع است.
با وجود اين اگر غير شيعه اصرار دارد، که اطلاق لفظ بداء را بطور مجاز هم از ما نپذيرد و نگويد نزاع ما لفظي است، ما هم از گفته خود تنزل نموده و اختيار را باو مي دهيم که هر نامي مي خواهد روي اين معني بگذارد! و از نسبت خلاف واقع دادن به برادر مومن خود بپرهيزد.
و لا يبخس منه شيئا و لا تبخسوا الناس اشيائهم و لا تعثوا في الارض مفسدين.
بقية الله خير لکم ان کنتم مومنين.
[5] در زيرنويس صفحه 911 گفتيم که روايات پرچمهاي سياه نوعا با قيام ابو مسلم خراساني تطبيق مي کند و در اين جا توضيح مي دهيم که اگر همه آنها يک موضوع نبوده و بهم مخلوط نگشته است بايد آنرا دو قسمت کرد، برخي از آنها مربوط بزمان ابو مسلم و آمدن آنها از خراسان با پرچم هاي سياه که شعار بني عباس بوده است و قسمتي ديگر مانند همين مورد و موارد ديگر، مربوط به هنگام ظهور امام زمان است؛که جاي آنرا نيز معلوم کرده اند يعني از خراسان مي آيند و در کوفه با امام زمان حجة بن الحسن العسکري ارواحنا فداه بيعت مي کنند و در رکاب حضرت با دشمنان شيعه نبرد مي نمايند.