بازگشت

خطبه اميرالمؤمنين و اوضاع آخرالزمان


شيخ صدوق در کمال الدين از نزال بن سبره روايت ميکند که گفت: علي بن ابيطالب عليه السلام براي ما خطبه خواند و پس از حمد و ثناي الهي سه بار فرمود: سلوني اليها الناس قبل ان تفقدوني يعني: اي مردم پيش از آنکه مرا از دست بدهيد، هر چه ميخواهيد از من بپرسيد در اين وقت صعصعه بن صوحان از جابر خاست و گفت: يا اميرالمومنين دجال کي خواهد آمد؟ فرمود: بنشين خداوند سخن تو را شنيد و دانست که مقصودت چيست. بخدا قسم در اين باره سائل و مسئول تو و من يکسان هستيم يعني اين از اسراري است که فقط خداوند ميداند.



[ صفحه 963]



ولي اين را بدان که آمدن دجال علاماتي دارد که طابق النعل بالنعل متعاقب هم بوقوع مي پيوندد. اگر خواسته باشي اطلاع ميدهم عرضکرد: يا اميرالمومنين بفرمائيد. فرمود: آنچه ميگويم از بر کن علامات آن اينست: دجال در وقتي ميايد که مردم نماز را بميرانند، و امانت را ضايع کنند، و دروغ گفتن را حلال شمارند. و ربا خورند، و رشوه بگيرند، و ساختمانها را محکم بسازند، و دين را بدنيا بفروشند، و موقعيکه سفيهان را بکار گماشتند، و با زنان مشورت کردند، و پيوند خويشان را پاره نمودند، و هواپرستي پيشه ساختند و خون يکديگر را بي ارزش دانستند. حلم و بردباري در ميان آنها نشانه ضعف و ناتواني باشد، و ظلم و ستم باعث فخر گردد، امراء فاجر، وزراء ظالم، و سرکردگان دانا خائن و قاريان قرآن فاسق باشند. شهادت باطل آشکار باشد، و اعمال زشت و گفتار بهتان آميز و گناه و طغيان و تجاوز علني گردد، قرآنها زينت شود، و مسجدها نقاشي و رنگ آميزي و مناره ها بلند گردد، و اشرار مورد عنايت قرار گيرند، وصفها درهم بسته شود. خواهشها مختلف باشد و پيمانها نقض گردد، و وعده اي که داده شد نزديک شود. زنها بواسطه ميل شاياني که بامور دنيا دارند در امر تجارت با شوهران خود شرکت جويند. صداهاي فاسقان بلند گردد و از آنها شنيده شود [1] بزرگ قوم، رذل ترين آنهاست، از شخص فاجر بملاحظه شرش تقيه شود، دروغگو تصديق، و خائن امين گردد، زنان نوازنده. آلات طرب و موسيقي بدست گرفته نوازندگي کنند و مردم پشينيان خود را لعنت نمايند. زنها بر زينها سوار شوند و زنان بمردان و مردان بزنان شباهت پيدا کنند. شاهد در محکمه بدون اين که از وي درخواست شود شهادت ميدهد،



[ صفحه 964]



و ديگر بخاطر دوست خود بر خلاف حق گواهي دهد. احکام دين را براي غير دين بياموزند، و کار دنيا را بر آخرت مقدم دارند، پوست ميش را بر دلهاي گرگها بپوشند، در حاليکه دلهاي آنها از مردار متعفن تر و از صبر تلخ تر است. در آنموقع شتاب و تعجيل کنيد. بهترين جاها در آنروز بيت المقدس است. روزي خواهد آمد که هر کسي آرزو کند که از ساکنان آنجا باشد [2] .


پاورقي

[1] آيا مقصود خوانندگان راديو و استماع آهنگ هاي آنهاست؛ يا متينگ دهندگان و ناطقين انتخاباتي است که هر روز صداي زنده باد و مرده باد آنها در سر هر کوي و برزن بلند است و دسته دسته براي شنيدن آن صداهاي بيهوده اجتماع مي کنند؟!.

[2] ابو الفضل گلپايگاني در فرائد صفحه -106- فقط اين قسمت خطبه را گرفته و مورد سوئ استفاده قرار داده است. او چون ديده که ميرزا حسينعلي مازندراني از طرف دولت عثماني به عکا واقع در فلسطين تبعيد شده و در اين روايت هم مي گويد: خير المساکن يومئذ البيت المقدس لياتين علي الناس زمان يتمني احد انه من سکانه لذا چنين نتيجه گرفته است که چون ميرزا بهاء در آنجا بوده؛ پس بهترين مکان روي زمين است يي

ولي شما خوانندگان تمام خطبه را بخوانيد ببينيد چه مناسبتي با يکمشت بهائي مرموز ناشناس دارد. چرا گلپايگاني فقط يک قسمت خطبه را نقل کرده؟ اين خطبه مشتمل بر علائم قبل از ظهور و آمدن دجال است، مگر اينکه بهائيان قبول کنند که جمال مبارک همان دجال است!

حضرت مي فرمايد: نخست بايد تمام اين علائم آشکار شود؛ سپس دجال بيايد تا آنگاه امام زمان قيام کند. ولي بهائي که عقيده دارد امام زمان ميرزاي باب بوده و آمده و رفته است، چگونه مي خواهد فقط از يک قسمت علائم ظهور او براي ميرزا بهاء ساکن عکا نه بيت المقدس استفاده کند؟!

بنظر ما اين علائم امروز با اوضاع فلسطين که قسمت عمده ي بيت المقدس در دست دولت اسرائيل است و با تبليغات وسيع اسرائيل و صهيونيستهاي جهان وعمال آنها يعني بهائيان؛ غالب مردم جهان ميل بديدن آنجا دارند،‌بخوبي تطبيق مي کند، با اين فرض من ابدا نمي توانم ادعا کنم، منظور حضرت امير امروز است، شايد در آينده بيت المقدس و تمام خاک اسرائيل بدست مسلمانان بيافتد و آنها يهوديان و بهائيان را از آنجا بدور بريزند و چنان شود که هر مسلماني شايق بسکونت در بيت المقدس گردد و الله اعلم.