جد ابوالحسن وجنا
نيز در کمال الدين از علي بن حسن بن علي بن محمد علوي نقل کرده که گفت: از ابوالحسن وجنا شنيدم ميگفت: پدرم از جدش روايت نموده که گفت: بعد از
[ صفحه 781]
وفات امام حسن عسکري من در خانه آن حضرت عليه السلام بودم: گروهي سواره که از جمله جعفر کذاب بود ما را احاطه کردند و به نهب و غارت اشتغال وزريدند، در آنوقت اميد من بمولايم قائم (ع) بود، ناگاه ديدم آن حضرت آمد و بانها حمله نمود تا از در خانه بيرون راند و من بوي مينگريستم در حاليکه او شش ساله بود. هيچ کس او را نديد تا غائب شد.