بازگشت

احمد بن عبدالله هاشمي


همچنين در غيبت شيخ از احمد بن علي رازي از محمد بن علي از محمد بن عبد ربه انصاري همداني، از احمد بن عبد الله هاشمي، که از بني عباس بود نقل ميکند که گفت: روزي که حضرت امام حسن عسکري (ع) در سامره وفات يافت، من در خانه اش حاضر بودم جنازه را از خانه بيرون بردند و در محلي نهادند ما سي و نه مرد بوديم که منتظر بوديم کسي بيايد بر جنازه نماز گذارد. ديديم پسر بچه اي که ده وجب قد داشت غلام عشاري القد با پاي برهنه در حاليکه عبا بخود پيچيده بود نزديک آمد بدون اينکه او را بشناسيم باحترامش از جا بر خاستيم جوان جلو آمد و بنماز ايستاد مردم پشت سرش صفت کشيدند و بر امام نماز گذاردند سپس جوان رفت و داخل خانه شد. آن خانه غير از خانه اول بود که از آن بيرون آمده بود.



[ صفحه 725]



ابو عبد الله همداني گفت: مردي از اهل تبريز را در شهر مراغه ديدم که معروف به ابراهيم بن محمد تبريزي بود، او هم عين حکايت بالا را که احمد ابن عبد الله هاشمي نقل کرده، براي من بيان نمود. من از وي پرسيدم جوان مزبور که ده وجب قد داشت آيا مقصود اينست که ده وجب قد اوست يا ده سال عمر او ميباشد؟. چه روايت شده که ولادت امام زمان عليه السلام سال 256 و وفات امام حسن عسکري عليه السلام سنه 260، چهار سال بعد از ولادت فرزند دلبندش اتفاق افتاد؟ ابراهيم بن محمد گفت: نميدانم من هم اينطور شنيده ام يعني گفته اند غلام عشاري ولي پيرمردي از اهل شهر، با وي بود که خوش فهم و داراي علم و روايت بود. او گفت: مقصود اينست که ده وجب قد اوست. مولف عشاري القد يعني: کسي که ده وجب قد داشته باشد.