بازگشت

شيخ صدوق محمد بن بابويه


همچنين در کمال الدين از محمد بن علي اسود رضي الله عنه نقل کرده که گفت بعد از رحلت محمد بن عثمان علي بن حسين بن موسي بن بابويه از من خواست که از ابوالقاسم



[ صفحه 654]



حسين بن روح استدعا کنم و او از مولي صاحب الزمان (ع) خواهش کند که براي او علي بن بابويه دعا نمايد تا خداوند پسري بوي مرحمت فرمايد. حسين بن روح هم بحضرت رسانيد. سه روز بعد بمن اطلاع داد که امام براي علي بن بابويه دعا فرمود و عنقريب پسري با برکت که خداوند از وجود او بمردم نفع رساند براي او متولد ميگردد و بعد از او هم فرزنداني ديگر خواهد آمد [1] ابوجعفر محمد بن علي اسود ميگويد: از حسين بن روح خواستم که درباره خودم نيز چنين استدعائي از حضرت بنمايد که خداوند پسري بمن روزي فرمايد ولي او خواهش مرا نپذيرفت و گفت راهي براي اين خواهي نيست. پس براي علي بن بابويه همان سال فرزندش محمد شيخ صدوق و بعد از او اولاد ديگري متولد گرديد، اما فرزندي روزي من نشد. شيخ صدوق رحمه الله عليه سپس ميفرمايد: هر وقت ابوجعفر محمد بن علي اسود رضي الله عنه مرا ميديد که بمجلس درس استادم محمد بن حسن بن احمد بن وليد - قمي - رضي الله عنه ميروم، و ميديد که بمطالعه کتب علمي و حفظ آنها رغبتي زياد دارم ميگفت: براي تو عجب نيست که چنين رغبتي بعلم داشته باشي. زيرا تو بدعاي امام زمان (ع) متولد گشته اي. در غيبت شيخ مينويسد: جماعتي از علما اين روايت را از خود صدوق نقل کرده اند که گفته است: موقعي که هنوز بيست سال نداشتم، مجلس درس تشکيل دادم، بسيار ميشد که ابوجعفر محمد بن علي اسود در مجلس درس من حاضر ميگشت چون سرعت انتقال مرا در جواب دادن بمسائل حلال و حرام ميديد، از کمي سن من بسيار تعجب مينمود، و ميگفت عجبي نيست زيرا تو بدعاي امام زمان عليه السلام متولد شده اي!


پاورقي

[1] تفصيل اين مطلب در صفحه 637 بروايت ابن نوح از کتاب غيبت شيخ طوسي گذشت.