بازگشت

محمد بن علي اسود


و نيز در کتاب مزبور است که: محمد بن علي اسود رضي الله عنه گفت: سالي از سالها زني پارچه اي بمن داد و گفت آنرا به عثمان بن سعيد نائب اول حضرت برسان. من آنرا با پارچه هاي بسياري ديگر با خود آوردم، چون به بغداد رسيدم عثمان بن سعيد دستور داد که همه ي آنرا به محمد بن عباس قمي بدهم، من هم تمام آنها را غير از پارچه آن زن بوي سپردم.

پس از آن عثمان بن سعيد پيام فرستاد که پارچه ي پير زن را نيز بوي تسليم کن. در آنموقع بياد آوردم که زني هم پارچه اي از مال امام بمن داده است. چندان که آنرا جستجو نمودم نيافتم، عثمان بن سعيد بمن فرمود: غمگين مباش که عنقريب پيدا مي کني: سپس آنرا پيدا کردم، در صورتيکه صورت آنچه با من بود نزد عثمان ابن سعيد نبود.