احمد بن حسن
نيز در غيبت شيخ بسند مزبور از بدر غلام احمد بن حسن نقل کرده که گفت: بصوب جبل [1] آمدم در حاليکه درباره امامت چيزي نميگفتم و آنها را بجملگي دوست داشتم. تا آنکه يزيد بن عبد الملک در گذشت، او در مرض خويش بمن وصيت نمود که اسب سمند و شمشير و کمربند مرا بمولايم بده. من ترسيدم که اگر اسب او را به اذ کوتکين ندهم از جانب او سرزنش خواهم شد. پس اسب و شمشير و کمربند او را پيش خود به هفتصد دينار قيمت کردم و هيچکس را بر اين مطلب آگاهي ندادم. بعد از چندي نامه اي از ناحيه مقدسه حضرت صاحب (ع) از عراق رسيد که: هفتصد دينار پول اسب و شمشير و کمربند را که مال ماست بفرست در ارشاد مفيد از ابن قولويه از کليني از علي بن محمد از جمعي از اصحاب از احمد بن حسن و علاء بن رزق الله از بدر مانند آن روايت شده است. مولف: از روايت طولاني که در همين زمينه سابقا از کتاب النجوم و دلائل الامامه طبري نقل کرديم آشکار بود که صاحب اين داستان احمد بوده نه بدر غلام او. پس بايد گفت: در اين جا بدر هم مطلب را از آقاي خود احمد نقل کرده است. و در روايت ارشاد، علاء بن رزق الله عطف است به جمعي از اصحاب يعني جمعي از اصحاب
[ صفحه 623]
و علاء بين رزق الله. اين سند ديگري است که باحمد منتهي ميشود، علت اينکه در اين روايت احمد ذکر نشده، يا وضوح مطلب بوده يا اينکه لفظ احمد از قلم ناسخ حذف شده است. همچنين در غيبت شيخ از علي بن محمد بن ابي عقيل عيسي بن نصر روايت نموده که گفت: علي بن زياد سيمري نامه اي خدمت حضرت نوشت و خواهش کفني نمود. در جواب مرقوم بود: تو در سال 80 محتاج بان خواهي شد. پس او هم در سال 80 هجري مرد. حضرت هم پيش از مرگ کفن را براي او فرستادند. مولف: از ساد هشتاد، يا هشتاد سال از عمر وي منظور است. و يا مراد سال 280 هجري است. و در کافي مينويسد: چند روز پيش از مرگش کفن باو رسيد. نيز در غيبت شيخ از کليني و او از علي بن محمد روايت نموده که گفت: توقيعي از ناحيه مقدسه بيرون آمد که از زيارت مقابر قريش [2] نهي فرموده بود. بعد از چند ماه وزير باقطاني را خواست و گفت: طايفه بني فرات و برسيها را ملاقات کن و بگو: نبايد مقابر قريش را زيارت کنيد، زيرا خليفه امر نموده که مواظبت کنند هر کس بزيارت آنجا رفت، او را بگيرند مولف: بني فرات قبيله وزير ابوالفتح فضل بن جعفر بن فرات است که از وزراء بني عباس بوده و هم اوست که سلسله سند خطبه شقشقيه حضرت امير عليه السلام را تصحيح نمود. احتمال هم دارد که بني فرات مردمي باشند که در کنار شط فرات منزل کردند برس قريه اي واقع ميان دجله و کوفه است از اينجا معلوم ميشود بني فرات و برسيها شيعه بوده اند و مقصود از زيارت مقابر قريش، زيارت کاظمين عليهما السلام است. شيخ صدوق (ره) در کمال الدين از مظفر علوي و او از ابن عياشي از پدرش از علي بن احمد رازي نقل ميکند که گفت: بعد از رحلت امام حسن عسکري عليه السلام يکي
[ صفحه 624]
از برادران ديني اهل ري که درباره جانشين حضرت مردد بود، به منظور تحقيق در اين امر سفر کرد، پس در وقتيکه او در مسجد کوفه بفکر رفته و با دست خود سنگريزه هاي مسجد را بهم ميزد، ناگهان سنگريزه اي پيدا شد که بر آن نوشته بود محمد [3] چون آنرا نگريستم ديدم با خط برجسته طبيعي نوشته شده و نقاشي نيست.
پاورقي
[1] جبل يا جبال - منظور سلسله کوهي است که از الوند تا حدود تهران و قزوين کشيده شده، شهرهاي واقع در پيچا پيچ اين سلسله جبال عبارت بوده از همدان، دينور؛ اصفهان، قم، کاشان، اراک، نهاوند و غيره که آنها را بلاد جبل مي گفتند.
[2] مقابر قريش - قبرستان بني هاشم و علويان بوده و همين جاست که هم اکنون بارگاه امام موسي کاظم و امام محمد تقي کاظمين عليهما السلام واقع است.
[3] نام مبارک امام زمان است.