بازگشت

وجوب شناخت حضرت مهدي


ايمان در حقيقت نازمند علم بموضوع است و ايمان هيچ مومني درست نباشد جز آنکه بداند حال کسي را که بوي ايمان مياورد چنانچه خداي تبارک و تعالي (در سوره زخرف آيه 86 فرمايد مگر کسانيکه گواه بحقند و هم ايشان ميدانند و صحت گواهي آنها را تصديق نکرده مگر پس از علم همچنين سود نميدهد ايمان کسيکه خود را پيرو مهدي قائم عليه السلام ميداند تا در حال غيبت مقام او را بشناسد و راه شناسائي اينست که امام گذشته عليهم السلام از غيبت او خبر داده اند وجود او را براي شيعيان خود دويست سال



[ صفحه 97]



پيش با کم و بيش در ضمن روايات بسياري که از ايشان نقل شده و در رساله ها ثبت شده در کتب تاليف گرديده خبر داده اند هيچکدام از پيروان ائمه از اين موضوع غفلت نکرده و در بسياري از کتب و روايات و مصنفات خود آنها را ذکر کرده اند و اينها همان کتبي که باصول معروف و نزد شيعيان آل محمد (ص) از قريب دويست سال پيش از غيبت بتدريج مدون گرديده و محفوظ مانده من آنچه را راجع بغيبت در اين اصول محفوظه بدست آمده در محل مناسب خود در اين کتاب بيرون نويس کرده ام با ذکر سند آنها، بناچار اين جمع کثير پيروان تشيع که نويسندگان اين کتب بوده اند يا از همان وقت علم غيبت پيدا کرده اند باين غيبتي که اکنون واقع شده و پيش از وقوعش آنرا در کتب خود نوشته اند و اين بنظر عقل و انصاف محال آيد يا اين که اين جمع کثير در ضمن مدت دويست سال بر يک امر دروغ توافق کنند و ندانسته آنرا بنويسند و کتاب کنند و بطور اتفاق دروغ آنها راست درايد و کذب آنها محقق گردد و نظر باينکه اين جمع بسيار در کشورهاي دور از هم بوده اند و عقيده هاي مختلف داشته و در سرزمينهاي جدا زندگي ميکرده اند توافق آنها بر امر خلاف واقع و جعل کذب محال ميايد و اين موضوع راهي ندارد جز آنکه خبر امام غائب را از ائمه خود اخذ کرده که حافظ وصيت پيغمبر (ص) بوده اند و آنحضرت از غيبت امام دوازدهم و صفات او و مقامات او بدانها خبر داده و آنرا در کتب خود نوشته اند و در اصول خويش گرد آورده اند و با همين توجه دقيق حق پيروز ميگردد و باطل از ميان ميرود زيرا باطل قابل زيست نيست، منظور مخالفين ما که هوسهاي گمراه کننده در سر دارند اينست که بدست آنيز غيبت صاحب الزمان و طول مدت آن حق را پايمال کنند و عناد ورزند، تا موضوع را بمردمان کم معرفت و سست بصيرت مشتبه نمايند



[ صفحه 98]