روايات امام باقر درباره غيبت امام دوازدهم
ام هاني گويد امام پنجم ابوجعفر محمد بن علي را ملاقات کردم و اين آيه را از او پرسيدم (در سوره تکوير آيه 15- 16) فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس فرمود مقصود امامي استکه در زمان خود مخفي ميشود و تا مدت شش سال منقطع است و سپس چون شهاب ثاقب در تاريکي شب پديدار شود اگر آنرا درک کردي دو چشمت روشن شود عبد الله بن عطا گويد بامام پنجم گفتم براستي شيعيان تو در عراق بسيارند بخدا قسم در ميان اهل بيت تو مانند تو نيست چرا خروج نميکني؟ فرمود اي ابو عبد الله بن عطا بتحقيق دو گوشت از ياوه پر شده است بخدا من صاحب الامر شما نيستم عرض کردم صاحب ما کيست؟ فرمود بنگريد آن کسيکه ولادتش از مردم پنهاني است او صاحب الامر شما است. ابي بصير از امام پنجم در تفسير قول خداي عز و جل (در سوره ملک آيه) بگو اگر آب شما بزمين فرو کشد کيست که آب گوارا براي شما آورد فرمود اين آيه درباره امام غائب نازل شده است ميفرمايد اگر امام شما غائب شود از شما و ندانيد که او در کجا است کيست که امام ظاهري براي شما بياورد تا اخبار آسمان و زمين و حلال و خدا و حرام او را براي شما بيان کند سپس فرمود بخدا تاويل اين آيه نيامده است و بناچار بايد بيايد
[ صفحه 442]
ابي حمزه از امام پنجم عليه السلام روايت کرده که فرمود براستي خداي تبارک و تعالي محمد صلي الله عليه و آله و سلم را بهمه جن و انس فرستاد و بعد از او دوازده تن وصي معين کرد که بعضي از آنان گذشته اند و برخي از ايشان بجا مانده و بر هر يک از اوصياء بعد از محمد روشي از يکي از اوصياء بعد از عيسي که دوازده بودند جاري شده است و اميرالمومنين روش مسيح را داشت. زياد بن منذر از امام پنجم روايت کرده استکه بمن فرمود اي ابا الجارود چون فلک و روزگار بچرخد و مردم گويند قائم مرده است يا نابود شده و در کدام وادي رفته است و جوينده حق گويد کجا قائمي وجود دارد استخوانهايش هم پوسيده اين وقت باو اميدوار باشيد و چون دعوت او را شنيديد نزد او برويد اگر چه روي برف بزانو طي مسافت کنيد ابوبصير گويد امام پنجم فرمود در صاحب اين امر چهار سنت است از چهار پيغمبر (ع) يک روش از موسي يک روش از عيسي يک روش از يوسف و يک روش از محمد (ص) اما از موسي ترسناک است و انتظار ميکشد و اما از يوسف زندانست و اما از عيسي (ع) گويند که او مرده است و نمرده است و ما از محمد (ص) شمشير است احمد بن زياد همداني بسند خود همين روايت را نقل کرده است
[ صفحه 443]
محمد بن مسلم ثقفي طحان گويد حضور ابي جعفر امام پنجم رسيدم و قصد داشتم درباره قائم آل محمد از او پرسش کنم بدون سئوال بمن فرمود اي محمد بن مسلم براستي در قائم از خاندان محمد (ع) روش از پنج پيغمبر است يونس بن متي، يوسف بن يعقوب و موسي و عيسي و محمد صلوات الله عليهم روش از يونس بن متي اين است که بعد از غيبت خود بر ميگردد در حاليکه جوانست و سن بسياري دارد و اما روش از يوسف بن يعقوب اين است که از خاص و عام غائب است و از برادرانش پنهانشت و امر او بر پدرش يعقوب پوشيده است با آنکه مسافت ميان او و پدرش و خاندانش و شيعيانش کم است و اما روش موسي عليه السلام خوف مداوم، طول غيبت و خفاء ولادت و رنج و تعب شيعيان بعد از وي بر اثر آزار و خواري که از دشمنان بينند تا آنگاه که خداي عز و جل اجازه ظهور او را دهد و او را ياري کند و بر دشمنش تاييد نمايد و اما روش عيسي اختلافي است که درباره او رخ دهد تا آنکه طائفه اي گويند اصلا متولد نشده و دسته اي گويند مرده است و ديگران گويند کشته شده يا بدار رفته و اما روش جدش مصطفي (ع) اين است که شمشير بکشد و دشمنان خداي تعالي و اعداء رسولش را و جباران و سرکشان را بکشد و با شمشير و ترس در دل دشمنان ياري شود و هيچ پرچمي از او عقب ننشنيد و از نشانه هاي خروج او خروج سفياني است از شام و خروج يماني است از يمن و يک صيحه آسماني در ماه رمضان و جارچي که از آسمان بنام او و نام پدرش جار کشد
[ صفحه 444]
ابي حمزه ثمالي گويد شنيدم امام پنجم ميفرمود براستي نزديکترين مردم بخداي عز و جل و داناترشان باو و شناساترين آنان نسبت بمردم محمد است و ائمه صلوات الله عليهم هر جا وارد شدند شما وارد شويد و از هر که جدا شدند شما هم جدا شويد مقصود بدان حسين است و فرزندانش زيرا که حق در آنها است و چه خوب اوصيائي هستند و از آنها است ائمه (ع) هر کجا آنها را ديديد پيروي کنيد از آنها و اگر روزي شد که کسي از آنها را نديدند از خداي عز و جل ياري طلبيد و نظر کنيد بهمان روشي که داشتيد و از آن پيروي کنيد دوست بداريد کساني را که بوديد آنها را دوست ميداشتيد و دشمن داريد کساني را که آنها را دشمن مي داشتيد چه زود باشد که فرج براي شما با ديد آيد. محمد بن مسلم گويد امام پنجم فرمود هيچکس رسول خدا (ص) را پيش از علي بن ابيطالب و خديجه بدعوت نبوت اجابت نکرد و هر آينه سه سال تمام شد که رسول خدا (ص) پنهان و ترسان زيست کرد انتظار ميکشيد و از قوم خود و مردم ديگر ميترسيد اين حديث طولاني است و اندازه حاجت از آن را نقل کرديم امام ششم از پدرش نقل کرده که فرمود چون قائم ظهور کند فرمايد فرار کردم چون از شما ترسيدم خدا بمن حکمي بخشيد و مرا از مرسلان قرار داد.
[ صفحه 445]
ابي بصير گويد از امام پنجم شنيدم که ميفرمود در صاحب اين امر سنتي است از موسي و سنتي است از عيسي و سنتي است از يوسف و سنتي است از محمد (ص) اما سنت موسي اينست که ترسناک است و انتظار ميبرد و اما از عيسي درباره او گفته شود آنچه درباره عيسي گفته شده و اما از يوسف زندان است و اما از محمد (ص) قيام بشمشير است و اجراء سيره و روش او و بيان کردن آثار او سپس شمشير خود را بر شانه گذارد و بدست راست گيرد و پي در هم از دشمنان خدا بکشد تا خداي عز و جل را راضي کند عرض کردم چگونه ميداند که خداي عز و جل راضي شده فرمود رحمت در دل او القاء ميکند ضريس کناني گويد از امام پنجم شنيدم ميفرمود صاحب اين امر شباهت بيوسف دارد خداي عز و جل در يکشب کار او را اصلاح کند معروف بن خربوذ گويد بامام پنجم ابوجعفر باقر عليه السلام عرض کردم مرا از حال خودتان مطلع فرمائيد، فرمود ما مانند ستارگانيم هر گاه ستاره اي پنهان شود ستاره اي درآيد از ما است ميمنت و ايمان و سلامتي و اسلام و فاتح و مفتاح تا چون فرزندان عبدالمطلب درهم و برابر شدند و دانسته نشود که کدام است خدا براي شما صاحبي ظاهر کند، خدا را بوجود او سپاس گوئيد او ميان
[ صفحه 446]
دو صنف سرکش و رام مخير شود عرض کردم قربانت کدام را اختيار کند؟ فرمود سرکش را بر رام اختيار کند. ام هاني ثقفيه گويد بامدادان خدمت آقايم محمد بن علي باقر (ع) رسيدم و عرض کردم اي آقايم يک آيه از کتابخداي عز و جل بدلم عرضه شده است و مرا پريشان دل ساخته و چشمم را بيخواب کرده، فرمود اي ام هاني بپرس عرض کردم اي آقاي من گفته خداي عز و جل فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس، فرمود اي ام هاني چه مسئله خوبي از من پرسيدي اين مولودي استکه در آخر الزمان متولد شود او است مهدي از اين خاندان براي او يک حيرت و غيبتي باشد که مردمي در آن گمراه شوند و مردمي هدايت يابند خوشا بتو اگر او را دريابي و خوشا بکسيکه او را دريابد جابر از امام پنجم ابي جعفر الباقر روايت کرده است که فرمود زماني بر مردم آيد که امامشان غايب گردد خوشا بکسانيکه بر امامت ما در آن زمان ثابت بمانند کمتر ثواب آنان اين باشد که باري جل جلاله فرياد کند بدانها و فرمايد اي بندگان و کنيزانم بسرم ايمان آورديد و بغيبم تصديق کرديد مژده گيريد بثواب نيک از طرف من اي بندگان و کنيزانم براستي من از شما پذيرا شوم و از شما درگذرم و شما را بيامرزم و بشما بندگانم را از باران سيراب کنم و بلا را از آنها بگردانم اگر شما نبوديد هر آينه عذابم را بر آنان نازل ميکردم جابر گويد گفتم يابن رسول الله بهترين
[ صفحه 447]
چيزي که مومن در آن زمان بکند چيست؟ فرمود نگهداشتن زبان و نشستن در خانه محمد بن مسلم ثقفي گويد از امام پنجم ابوجعفر محمد بن علي شنيدم ميفرمود قائم ما بترس در دل دشمنان ياري شده است و بياري حق تابيده شده است زمين برايش در نور ديده شود و گنجها برايش آشکار گردد و تسلطش مشرق و مغرب را فرا گيرد و خداي عز و جل باو دين خود را بر همه دينها پيروز کند و اگرچه مشرکان را بد آيد، در زمين ويرانه اي نماند جز آنکه آباد گردد و خدا روح الله عيسي بن مريم را فرود آورد تا دنبال او نماز بخواند گويد عرض کردم يابن رسول الله کي قائم شما خروج کند فرمود آنگاه که مردان بزنان مانند شوند و زنان بمردان، مردان بمردان اکتفاء کنند و زنان بزنان و صاحبان فرج بر زير سرجها سوار شوند و گواهان دروغ پذيرفته شود و گواهان عادل و درست مردود شوند مردم خونريزي و زنا را سبک شمارند و ربا را حلال دانند و اشرار از ترس زبانشان مورد پرهيز باشند و سفياني از شام خروج کند و يماني از يمن، در بيدا خسف واقع شود و جواني نورس از خاندان محمد (ص) ميان رکن و مقام کشته شود که نامش محمد بن حنس نفس زکيه باشد و يک فرياد از آسمان برآيد که حق با او و شيعيان او است در اين هنگام است خروج قائم ما، چون ظاهر شود تکيه بخانه کعبه دهد و سيصد و سيزده مرد گرد او فراهم شوند و اول سخنش اين آيه باشد بقيه الله خير لکم ان کنتم مومنين سپس گويد من بقيه الله و حجت خدا و خليفه او هستم بر شما و هيچ مومني نباشد مگر آنکه باين لفظ او را سلام دهد السلام عليک يا بقيه الله في ارضه و چون عقد که ده هزار مرد باشد براي او فراهم شود خروج کند و در زمين معبودي جز خداي عز و جل نماند از صنم و وثن و جز آن مگر آنکه آتش گيرد و
[ صفحه 448]
بسوزد و اين بعد از يک غيبت طولاني باشد براي آنکه خدا بداند چه کسي در غيبت او را اطاعت کند و باو ايمان آورد - ابولبيد مخزومي گويد که ابوجعفر امام پنجم عليه السلام نام دوازده تن خلفاء راشدين (ع) را براي من ياد کرد و چون باخري آنها رسيد فرمود دوازدهمي آنکس باشد که عيسي بن مريم عليه السلام در سال يس و القرآن الحکيم پشت سرش نماز بخواند.
اين پايان جزء يکم از کتاب کمال الدين و تمام النعمه در اثبات غيبت و کشف حيرتست - تصنيف شيخ فقيه ابو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه رحمه الله - ترجمه ابو الناصر محمد باقر بن محمد بن محمد رضا بن علي اصغر (ره) پايان ترجمه روز 22 شهر رمضان المبارک من شهور سنه 1378 هجري قمري برابر يازدهم فروردينماه 1338 خورشيدي در ولايت کمره قريه ورآباد