بازگشت

صبر مي کنم در انتظار تو...


انتظار فرج بالاترين وظيفه شيعه در زمان غيبت امام زمان عليه السلام است. اين انتظار بايد آميخته اي از تعجيل و رضا باشد. بايد از اعماق قلب بخواهيم که هر چه زودتر فرج آنحضرت برسد و ظهور فرمايد و حتي روزها و ساعتها و لحظه ها را بشماريم و چشم منتظرمان دروازه غيبت را بنگرد، تا کي به سوي منتظران باز شود. ولي در همين حال بايد به صلاح خداوند و مقدرات دقيق الهي راضي باشيم و زبان اعتراض نگشاييم و در دل شبهه نکنيم که مبادا سر از انحراف بر آورد. عبارت بسيار ظريفي در اين باره به ما آموخته اند:

أَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْکَ... فَصَبِّرْني عَلي ذلِکَ...

اي امام منتظَر! من منتظِر ظهور و غلبه حق به دست توام، و از خدا ميخواهم که مرا از منتظران واقعي تو قرار دهد.

خدايا، من در دولت کريمه او رغبت دارم. او که از خلقت پنهانش کرده اي و به اجازه تو از مردم غايب شده و منتظر فرمان توست.

خدايا تو عالمي هستي که نياز به آموختن نداري و صلاح امر وليّت را - درباره زماني که به او اجازه دهي امر خود را ظاهر کند و پرده را کنار زند - خوب مي داني.

پس در اين باره به من صبر عنايت کن تا در آنچه مؤخر داشته اي عجله را دوست نداشته باشم، و در آنچه تعجيل مي فرمايي تأخير را دوست نداشته باشم. درباره آنچه پنهان کرده اي آشکار شدن را و درباره آنچه کتمان کرده اي جستجو را دوست نداشته باشم. در تدبير تو بحث نکنم و نگويم: «چرا» و «چگونه» و «چرا وليّ امر ظاهر نمي شود، در حاليکه زمين از ستم پر شده؟» بلکه همه امورم را به تو بسپارم.

خدايا در نبود پيامبرت صلي اللَّه عليه وآله و غيبت وليّت و انبوه دشمن و کمي افراد و شدت فتنه ها ما را ياري کن، با فتحي که هر چه زودتر برساني و گرفتاري را بر طرف کني و نصرتي که پشتيبانش باشي و سلطنت حقي که ظاهر نمايي و رحمتي از جانب تو که بر ما سايه افکنده و عافيتي از تو که ما را بپوشاند.