بازگشت

تشرف بوسه اي


مرحوم آية الله شيخ مرتضي حائري فرمود:

يکي از زنان مجلس رژيم پهلوي، پيشنهادي داده بود که قسمتهايي از آن مخالف با قوانين اسلام بود، پس، بر خود وظيفه ديدم بطور علني در مخالفت با پيشنهاد فوق در ميان مردم سخن بگويم. اتفاقا در آن ايام، مجلس فاتحه مرحوم حاج احمد آقاي روحاني - فرزند مرحوم آقا سيد صادق معروف - بود. به مجلس فاتحه وي حاضر شده و پس از آن به محل استقرار قاريان رفته، بلندگو را از قاريان گرفته و بطور مستدل در ميان تعجب و حيرت حضار، به نقد قانون فوق از نظر اسلام و مصالح اجتماعي پرداختم.

اتقاقا پس از صحبت تند فوق، پيشنهاد مذکور در مجلس شوراي ملي آن دوران دنبال نشد. همان شب در عالم رؤ يا خود را در مسجد الحرام يافتم که در مطاف هستم، ناگهان به من اجازه تشرف به خدمت حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف داده شد. حدود حجر الاسود در حالتي حضرت را ملاقات کردم که آن حضرت از طرف حجر الاسود و من نيز رو به سوي ايشان مي رفتم، به همراه حضرت نيز يکي دو نفر ديگر بودند. وقتي به نزدش رسيدم، او چيزي نفرمود، من نيز چيزي نگفتم فقط لبخند شيرين و محبت آميزي به من زد، آنگاه اجازه داد تا دستشان را ببوسم! [1] .


پاورقي

[1] اگر تبسم نشان از شادماني و فرح است:

قال حسن بن علي عليه السلام: و اذا فرح غض طرفه، جل ضحکه التبسم.

حضرت امام حسن عليه السلام مي فرمايد:

به هنگام خوشحالي سرش را به زير مي افکند و اغلب خنده هايش تبسم بود.

و اگر اجازه ارتباط محرمانه عاشقانه - بوسيدن دستان - نشان از تمايل و پذيرش قلبي است:

قال اميرالمؤ منين عليه السلام: قبلة الولد رحمة، و قبلة الزوجة شهوة، و قبلة الوالدين عبادة، و قبلة الرجل أخاه دين.

حضرت امير المؤ منين امام علي عليه السلام مي فرمايد:

بوسيدن فرزند رحمت، و بوسيدن همسر شهوت، و بوسيدن والدين عبادت، و بوسيدن برادر مؤ من نشانه دينداري مي باشد.

و اگر بوسيدن دستان اهل البيت عليه السلام و نائبان آنها از مختصات انحصاري احترام به آنان است:

عن علي بن مزيد صاحب السابري: دخلت علي أبي عبدالله عليه السلام فتناولت يده فقبلتها، فقال: أما انها لا تصلح الا لنبي أو وصي نبي

علي بن مزيد صاحب السابري:

بر ابوعبدالله وارد شدم و دستش را گرفتم و بوسيدم، فرمود: اين کار فقط در حق پيامبر يا جانشين شايسته است.

و اگر قوام فرح و شادماني اهل البيت عليهم السلام به اجرا شدن وظايف ديني و تحقق آرمانهايشان است؛و اگر فقيهان ديني در دوران طولاني غيبت حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف عرضه کنندگان دين نگهبانان از حدود و ثغور دين و مرزهاي فرهنگي، جغرافيايي جامعه ديني و بالاخره متصديان جوامع ديني اند و اگر انجام شدن وظايف فوق از سوي فقيهان براي اهل البيت عليه السلام شادي آور است، پس بايد دفاع جانانه از حريم دين را مطلوب امام عصر عجل الله تعالي فرجه شريف داشت و براي ايجاد هر چه بيشتر شادماني و فرح براي آن غريب تنها، آن معشوق الهي، تلاش خالصانه خود را فزوني بخشيد، شايد که روبيدن گرد راهش با مژگان خسته و شستن غبار دلها با اشک يتيمي، عشق سوزان عاشقانش را تسکين بخشد.

مرحوم حائري که عاشق دلداده حوزه فقاهت ديني بود، اين چنين متواضعانه در مجلس فاتحه، اعتبارات اجتماعي را به دور مي اندازد عاشقانه بر مرکب راهوار سخن سوار شده و در عمق شب آن روزگار، گمشدگان و گرفتاران راهزنان را هشدار مي دهد خود را در وادي هول انگيز بلا مي افکند، شايد چراغ عشق همچنان در جان انسانها سوسو زند، او به درياي عشق فرو مي رود، تا شايد به ساحل ماندگاني که چشم ديدن زيبايي دريا را ندارند و با امواج آن انسي ندارند، پرتوي از عشق را در جان خويش ‍ احساس کنند.

پس بايد رخ عشق از براي او جلوه کند و او را از بشريت گواراي خود بهره مند سازد، بايد که از نسيم عشق بي نصيب نماند تا از بيابان آتشناک، گذر کند، او راهزنان را که در لباس مهر و محبت دل مي سوزاند را شناسايي کرده و راهشان را مي بندد، تا کاروان عظيم شيعه را از گزند خس هاي آن ابوجهل هاي اسير شده در باد، نجات دهد، پس بايد که بر مرکب راهوار شورانگيز کاروانيان مهدي عليه السلام، سوار و او را کنار کعبه به فرح و شادماني بيابد.

اشارات:

1 - ضرورت بهره گيري از تمام امکانات براي حراست و دفاع از ارزشهاي ديني.

2 - لزوم حساسيت و هوشياري فقيهان ديني نسبت به سياستها و طرحهاي اجتماعي در جهت رفع و منع از حرکتهاي شيطاني و تخريبي.

3 - بي هوائي فقيهاني ديني و وابسته نبودن آنان به اعتبارات اجتماعي.

4 - تأثير کلام خالصانه فقيهان ديني در سرکوب توطئه هاي فساد آلود فرهنگي.

5 - تقوم پذيرش مقام فقاهت در دستگاه ولايت ديني به انجام خالصانه وظايف الهي.

6 - در کنار کعبه وحي، انجام شدن تشرف براي فقيهان ديني، نشان از خدايي بودن کار فقيه ديني و مقبوليت آن در درگاه احديت است.

7 - تمام بودن کار و به نتيجه رسيدن آن از ارتباط بدون گفتار به دست آمدني است.

8 - تسکين بخش بودن لبخند حضرت از براي فقيه ديني نسبت به احتمال خطرات سياسي.

9 - نشان از انجام وظايف و اوج ارتباط فقيه ديني با مقام ولايت بودن بوسيدن دستان.