تشرف فضيلت نما
عابد زاهد آقاي حاج سيد محمد کسائي نقل کرد:
روزي مرحوم عارف وارسته، صحابي خاص امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف حضرت آقاي سيد کريم کفاش رو به من کرده و فرمود: با حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف بر سر قبر عالم رباني و فقيه متدين و خالص دوران ميرزاي شيرازي بزرگ، مرحوم آية الله آقاي عبدالکريم لاهيجي [1] رفتيم. مرحوم لاهيجي از قبر به احترام حضرت بيرون آمده:
وه چه خوب آمدي، صفا کردي
چه عجب شد، که ياد ما کردي
اي بسا آرزوت مي کردم
خوب شد آمدي صفا کردي
پس از تعارفات اوليه و طلب استغفار حضرت عليه السلام از براي وي، او با توجه به اين که مي دانست که من از اصحاب حضرت شيخ مرتضي زاهد هستم، به اعتراض - در مقابل حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف - رو به من کرده و فرمود: چرا آقا شيخ مرتضي بر سر قبرم نمي آيد؟!
مرا پرسي که چوني؟ چونم از دوست
جگر پر درد و دل پر خونم اي دوست [2] .
در اين هنگام حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف خود پاسخي چنين فرمودند: آقا شيخ مرتضي مريض است، من به جاي او خواهم آمد! آنگاه حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف در جهت تقدير از مرحوم لاهيجي چنين اضافه فرمود: آقا سيد عبدالکريم هيچ وقت دل مرا نرنجانيد! [3] .
پاورقي
[1] آية الله خرازي دام ظله پيرامون زندگي اين مرد بزرگ فرمود: مرحوم لاهيجي از شاگردان مرحوم ميرزاي شيرازي بوده و در نجف اشرف سخت به تحصيل اشتغال و پس از سالياني دراز به مدارج عالي علمي و از جمله اجتهاد دست يافته است. آنگاه قصد عزيمت به تهران مي نمايد تا شايد به تبليغ مردمان بپردازد. ميرزاي شيرازي تلگرافي در معرفي مرحوم سيد عبدالکريم لاهيجي به عالم بزرگ ايران، آية الله حاج ملا علي کني فرستاده و از او مي خواهد که از مرحوم لاهيجي پذيرايي و استفاده نمايد. مرحوم لاهيجي پس از تحمل سختي هاي فراوان در حالي وارد شهر تهران مي شود که بدون لباس روحانيت بوده و تنها با لباس مردم عادي زندگي مي کرده است، پس براي گذران زندگي به مغازه اي مراجعه کرده و به عنوان شاگرد مشغول کار مي شود!
از آن طرف تلاش جدي مرحوم آية الله حاج ملا علي کني براي يافتن مرحوم لاهيجي که به زندگي تقريبا مخفيانه اي مي پرداخته است، به نتيجه نمي رسد. او به همه اطراف تهران و شهرهاي حومه آن افرادي را جهت شناسايي مي فرستد، ولي آنان دست خالي به تهران باز مي گردند!
تا آن که روزي استادکار مرحوم لاهيجي به ايشان مي گويد: به نزد مرحوم حاج ملا علي کني برو و برايم استخاره اي بگير.
ايشان نيز به نزد مرحوم حاج ملا علي کني مي رود و او را در حال تدريس مي يابد. پس به ناچار در انتظار پايان درس روي همان درگاهي مدرس مي نشيند، تا پس از پايان درس، استخاره اي از براي استاد کارش بگيرد.
در اين هنگام، مرحوم حاج ملا علي کني مطلبي را مي گويد که به نظر مرحوم لاهيجي نادرست مي آيد، پس بدون توجه و از روي غفلت، اشکالي را مطرح مي کند. حاج ملا علي کني با تعجب فراوان به اصل اشکال و بخصوص اشکال کننده توجه و عنايت خاصي مي کند! پس از بحث، دوباره به درس ادامه داده، باز مرحوم لاهيجي اشکالي ديگر را مطرح مي سازد. مرحوم آية الله حاج ملا علي کني که از اشکالات مرحوم لاهيجي سخت به وجد آمده بود، نسبت به او عنايت خاصي پيدا مي کند.
پس از پايان درس مرحوم لاهيجي، به نزد حاج ملا علي کني جهت گرفتن استخاره مراجعه مي نمايد. آية الله حاج ملا علي کني کنجکاوانه از نام وي سؤ ال مي کند، او نيز به سادگي مي گويد: لاهيجي؟!
مرحوم آية الله حاج ملا علي کني زود متوجه يافتن گمشده اش مي شود - يعني همان کسي که 6 ماه به دنبالش بوده و اينک با پاي خود به محضرش آمده است - پس او را با محبت فراوان در آغوش گرفته و جهت معرفي وي به مردم تهران همان زمان او را وادار مي کند که بر سر کرسي درس رفته و به ايراد بحثي علمي بپردازد..
استاد کار مرحوم لاهيجي که از تأخير او سخت ناراحت شده بود، به دنبالش روان تا ببيند اين شاگرد تازه کار؟! چه مي کند؟! وقتي به مدرس آية الله حاج ملا علي کني وارد مي شود، در کمال تعجب او را بر مسند درس مي يابد. پس ابتدا با عصبانيت به او اشاره مي کند که: پايين بيايد! آية الله حاج ملا علي کني متوجه شده و او را از اين اشارت ها باز مي دارد، پس از پايان درس، حاج ملا علي کني مرحوم لاهيجي را به استادکار معرفي مي نمايد.
استاد کار آنگاه که هويت و شخصيت علمي مرحوم حاج سيد عبدالکريم لاهيجي پي مي برد، دستان شاگردش را بوسيده و پس از عذر خواهي فراوان از رفتارهايش از او به خاطر زحمات چند ماهه تشکر مي کند!
[2] نظامي.
[3] اگر اعمال انساني همه در محضر خداوند است، و اگر عرضه اعمال به محضر ربوبي از سوي ملائک مقرب الهي در بهره برداري نيز انجام مي پذيرد:
قال الحسين عليه السلام: ان أعمال هذه الامة ما من صباح الا و تعرض علي الله عزوجل.
حضرت امام حسين عليه السلام مي فرمايد:
صبحگاه هر روز اعمال اين امت بر خداوند عرضه مي شود.
و اگر همين عرضه اعمال نيز به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيز انجام مي گيرد.
ابي بصير عن الصادق قال: تعرض الأعمال علي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم أعمال العباد کل صباح أبرارها و فجارها، فاحذروها، و هو قول الله عزوجل: اعملوا فسيري الله عملکم و رسوله.
حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
صبحگاهان اعمال تمامي بندگان بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم عرضه مي شوند پس در انجام آنها دقت کنيد؛چرا که خداوند مي فرمايد: عمل کنيد که خدا و رسولش اعمال شما را خواهند ديد.
و اگر بر اساس آيه شريفه:
قرآن کريم: فکيف اذا جئنا من کل أمة بشهيد و جئنابک علي هؤلاء شهيدا.
خدا در قرآن مي فرمايد:
چگونه است حال بندگان (در روز محشر و چه اندازه سرفراز و بدان شرمنده باشند) آن گاه که از هر طايفه اي گواهي آوريم و ترا (اي پيامبر) بر اين امت گواه خواهيم.
عرضه اعمال انساني به امام هر دوراني ضروري است:
سماعه عن الصادق عليه السلام قال: نزلت في امة محمد صلي الله عليه و آله و سلم خاصة في کل قرن منهم امام منا شاهد عليهم، و محمد شاهد علينا.
حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
در مورد آيه (41 سوره نساء) فرمود: در خصوص امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد که در هر قرني امامي از ما شاهد بر اعمال آنهاست و محمد صلي الله عليه و آله و سلم شاهد بر اعمال ما مي باشد.
پس اي حزب اللهيان! سخت بر خود بترسيد و از رسول خداوند صلي الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام و بخصوص ولي الله اعظم حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف حياء کنيد:
محمد بن حسن صفار عن الصادق عليه السلام قال: ان أعمال العباد تعرض علي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم کل صباح أبرارها و فجارها، فاحذروا فليستحيي أحدکم أن يعرض علي نبيه العمل القبيح.
حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
صبحگاهان اعمال تمامي بندگان بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم عرضه مي شود پس مراقب باشيد تا عمل ناشايستي انجام ندهيد که باعث شرمندگي شما از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شود.
اشارات:
1 - سرکشي امام انسانها و والي امت ها به دوستان و يارانش حتي پس از مرگ، که اين عمل حضرت هم مورد انتظار دوستانشان است:
هر دمش با من دلسوخته لطفي دگرست
اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاده
حافظ.
بزنطي عن الرضا عليه السلام قال: ما زارني أحد من اوليائي عارفا بحقي الا تشفعت فيه يوم القيامة.
حضرت امام رضا عليه السلام مي فرمايد:
شفاعت من فقط در حق کساني است که از روي شناخت مرا زيارت کرده اند.
و هم سبب شادي شعف آميزشان:
سليمان بن حفص عن الکاظم عليه السلام قال: أن ابني عليا مقتول بالسم ظلما، و مدفون الي جانب هارون بطوس، من زاره کمن زار رسول الله.
امام موسي کاظم عليه السلام مي فرمايد:
همانا فرزند من علي عليه السلام مظلومانه با زهر کشته شده و در کنار قبر هارون در طوس مدفون است، هر کس او را زيارت کند به منزله آن است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را زيارت برده شده باشد.
2 - امکان حيات تمثلي و بازگشت واقعي انسانهاي مؤ من پس از مرگ:
قال الصادق عليه السلام: اذا قام يعني القائم اتي المؤ من في قبره له: يا هذا انه قد ظهر صاحبک، فان تشاء أن تلحق به فألحق، و ان تشاء أن تقيم في کرامة ربک فأقم.
صبا فيروز آبادي:
که در اين مورد با اشاره حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف انجام پذيرفته است.
3 - انتظار صالحان گذشته از عارفان کنوني و آينده از براي ديدارشان:
سليمان بن حفص عن الکاظم عليه السلام قال: ان ابني عليا مقتول بالسم ظلما، و مدفون الي جانب هارون بطوس، من زاره کمن زار رسول الله.
حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
هنگام قيام حضرت قائم عليه السلام، به سراغ مؤ من در قبر روند و به او گويند:
اي فلاني همانا که صاحب و يار شما ظاهر شده اگر مي خواهي به او ملحق شوي ملحق شو، و اگر مي خواهي در کرامت پروردگارت بماني، بمان.
4 - بيان لطيف و تعليلانه حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف - رنجانيده شدن از کردارها و گفتارها - نسبت به علت ارزش مقامي مرحوم لاهيجي.
5 - محبت و لطف مقام ولايت عظماي عصمت عليه السلام نسبت به پيرمردان از شيعيان و عالمان ديني مورد توجه شان.
6 - تبديل به احسن کردن خواسته و تقاضاي ياري از ياران از سوي حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف.
7 - قبول عذريت مريضي از براي عدم امکان زيارت قبور صالحان امت خويش.
8 - به حق دانستن انتظار لاهيجي در زيارت قبور صالحان از قبر وي.
9-پيام رساني حضرت توسط سيد کريم کفاش از براي ديگران در اصل زيارت قبور صالحان امت علوي و نشان دادن ارزش و قرب عارفان فقه ديني.