بازگشت

تشرف انقلابگر


جناب حجة الاسلام سيد محمد آل طه از مرحوم حاج ميرزا علي محدث زاده [1] و او نيز به نقل از مرحوم حاج محقق چنين بيان فرمود که: روزي در ايام سفر به کربلا، به هنگام تشرف به حرم، ملتمسانه از آن حضرت فقط تقاضاي ديدار امام زمان - عجل الله تعالي فرجه الشريف را نمودم. در همان لحظه، ناگهان متوجه شدم که به محازات قبر حضرت علي اکبر عليه السلام مردي بلند قامت، در حالي که چفيه اي عربي بر سر دارد، نشسته است، در حالي که مردي ديگر با فاصله اي به اندازه نيم قدم به احترام در کنارش حضور دارد.

در اولين نگاه بر چهره زيبا و پر هيبت آن مرد، متوجه شدم که او کسي جز وجود مبارک امام زمان عليه السلام نيست، از اين جهت براي بوسيدن و در آغوش انداختن خود، قصد کردم که که به جلو حرکت نمايم، ولي در کمال تعجب ديدم که قدرت کوچکترين حرکتي را ندارم. پس به ناچار دقايقي چند به ديدار حضرتش ايستادم.



نه وصلت ديده بودم کاشکي اي گل نه هجرانت

که جانم در جواني سوخت اي جانم به قربانت



تحمل گفتي و منهم که کردم سالها، اما

چقدر آخر تحمل، بلکه يادت رفت پيمانت [2] .



در همان لحظه به دليل رد شدن بسياري از زائران حرم امام حسين عليه السلام از کنار آن حضرت، به ذهنم خطور کرد که آيا تنها من توفيق ديدن مهدي - عجل الله تعالي فرجه شريف - را دارم يا آن که ديگران نيز آن حضرت را ديده، ولي نمي شناسند؟ از اين جهت از فردي که کنارم ايستاده بودم، پرسيدم:

آيا شما چنين آقايي را با اين مشخصات در حرم مي بينيد؟

با نگاه متعجبانه و منفي آن مرد! دريافتم که اين تنها منم که توفيق ديدارش را يافته ام، پس با عشق فراوان بر او حريصانه مي نگريستم، تا شايد غم سالها دوري را با لحظاتي شيرين جبران نمايم.

پس از مدتي آن حضرت عليه السلام به همراهي يارشان از جاي برخاسته و از حرم خارج شدند، در همان لحظه قدرت حرکت خويش را بازيافتم، پس ‍ به دنبالشان دويدم، ولي اثري از آنان نيافتم!



باز آي ساقيا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگي و دعاگوي دولتم



ز انجا که فيض جام سعادت فروغ تست

بيرون شدي نماي و ظلمات حيرتم



هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت

تا آشناي عشق ز اهل رحمتم [3] .



مرحوم محدث زاده اضافه مي فرمود:

از آن روز به بعد مرحوم محقق حالات معنوي عجيبي داشت که ما به حالات وي سخت غبطه مي خورديم. [4] .


پاورقي

[1] وي فرزند فاضل مرحوم محدث قمي بوده است.

[2] شهريار.

[3] حافظ.

[4] اگر تمرکز در تقاضاي دعا، عليرغم مطلوبيت انجام دعاهاي فراوان، اجابت را تسريع مي کند؛و اگر قابليت وجودي مرحوم محقق تنها به مقدار ديدن بوده و توان جسماني اش ‍ آمادگي لازم، براي مصاحبت و گفتگو حضوري را نداشته تا علاوه بر اين توفيق، نعمت بزرگ ديگري نيز از برايش حاصل آيد، پس مي توان نتيجه گرفت که:

1 - ناتواني جسماني مرحوم محقق العياذ بالله ناشي از بخل و يا عدم فيضان وجود مبارک امام عصر عليه السلام نيست، بلکه پديد آمده از کم بودن ظرفيت استعدادي وي در کسب فيض بيشتر بوده است، ولو همان فيض ناشي از ديدن و معرفت بر مفيوض به هنگام فيض، استعداد و توفيقي بلند است که از ميان صدها هزار، يکي را دارايي آن است

2 - اگر نديدن به معناي نبود استعداد است، پس نرسيدن به امام عصر عليه السلام نيز ولو همراه با ديدن بر او نيز باشد، باز نيازمند استعداد و قابليت مي باشد.



هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست

ورنه تشريف تو بر بالاي کس کوتاه نيست



3 - زيارت از مشاهد مشرفه ائمه عليهم السلام، سنتي رفتاري و به ارث رسيده از سلف صالح است که با تشرفاتي اين چنين نيز تأکيد مي گردد.

4 - هر استعدادي در ظرف زمان و مکان خود تعريف شدني است، پس اگر در موردي از موارد مثل مورد مرحوم محقق نيز نيم استعدادي براي توفيق تشرف به محضر مبارک امام عصر عليه السلام در فردي يافت مي شود، آن استعداد به ميزان ظرف زماني مستعد، فعليت مي يابد. به همين دليل حد زماني تشرف مرحوم محقق تنها در همان ميزان زمان حضور حضرت بقية الله اعظم - عجل الله تعالي فرجه الشريف - در حرم سيد الشهداء تعريف شدني بوده است، ضمن آن که تحدد زماني تشرف به ظرف مکاني حضور حضرت ولي عصر - عجل الله تعالي فرجه الشريف - در کنار قبر جدشان حضرت امام حسين عليه السلام گوياي اين واقعيت است که حدود زماني تشرف، به مکان تشرف نيز وابسته است، پس بايد تشرف را در مکان مقدس جستجو کرد.



مشتاقي و صبوري از حد گذشت يارا

گر تو شکيب داري طاقت نماند ما را



اشارات:

1 - استجابت حتمي دعا در زير قبه امام حسين عليه السلام، چنانکه حضرت صادق عليه السلام نيز بدان اشارت داشته است.

2 - وجود قدرت تصرف تکويني از سوي صاحبان مقام ولايت و امامت عليه السلام.

3 - تفاوت مراتب انسانها در قبض و بسط تصرفات تکويني و در نتيجه در توفيقات تشرفي.

4 - اشاره ديدار فوق به برترين مکان زيارتي زائران در حرم امام حسين عليه السلام جهت زيارت آن حضرت.

5- تداوم تأثيرات تشرفات ديداري در هدايت، ارشاد و انقلابات روحي.

6 -آشنا بودن چهره حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف براي شيعيان و محبان.