بازگشت

زمينه سازان


انقلاب حضرت مهدي (ع) همچون ديگر انقلابها، بدون مقدمه و زمينه سازي، به وجود نمي آيد، بلکه در آستانه ظهور، حرکتهايي پا مي گيرد و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي آورد. اين سلسله قيامها و انقلابها که از سوي حق پويان صورت مي گيرد، براساس آنچه در برخي روايات آمده، زمينه را براي حرکت جهاني مهدي (عج) آماده مي کند.

پيشگويي تحقق اين نشانه ها، به تعبيرهاي گوناگوني در روايات آمده که به چند نمونه از آن اشاره مي کنيم:

پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد:

(يخرج ناس بالمشرق فيوطئون للمهدي سلطانه) . [1] .

گروهي از ناحيه مشرق، قد بر مي افرازند و زمينه حکومت مهدي (ع) را فراهم مي سازند.

يا مي فرمايد:

(تجي ء الرايات السود من قبل المشرق کانّ قلوبهم زبر الحديد فمن سمع بهم فليأتهم فبايعهم ولوحبواً علي الثلج) . [2] .

افرادي با بيرقهاي سياه، از ناحيه مشرق مي آيند که دلهاي آنان مانند قطعه هاي فولاد، محکم است. پس هر کس قيام آنان را شنيد، براي بيعت به سوي آنان بشتابد، هر چند لازم باشد، با سينه بر روي برف برود.

امام باقر (ع) مي فرمايد:

(کانّي بقوم قد خرجوا بالمشرق، يطلبون الحق فلايعطونه، ثم يطلبونه فلايعطونه، فاذا رأوا ذلک، وضعوا سيوفهم علي عواتقهم فيعطون ماسألوا فلايقبلونه حتي يقوموا، ولايدفعونها الاّ الي صاحبکم قتلاهم شهداء، اَما انّي لو ادرکت ذلک لأبقيت نفسي لصاحب الأمر). [3] .

گويي قومي را مي بينيم که از مشرق در طلب حق قيام کرده اند، ولي بدانان نمي دهند و باز مطالبه مي کنند، ولي بدانها نمي دهند، پس چون چنين مي بينند، شمشيرهاي خويش را بر دوش مي گيرند (آماده نبرد مي شوند) پس در آن هنگام، آنچه را مي خواهند به آنان مي دهند، ولي نمي پذيرند تا اين که پيروز مي شوند و آن را جز به حضرت صاحب الأمر (ع) تسليم نمي کنند. کشتگان آنان شهيدند. اگر من آنان را درک کنم، جانم را براي صاحب الأمر (ع) مي گذارم.

در اين روايات، به روشني از برپايي قيامها و انقلابهايي در آستانه ظهور حضرت مهدي (ع) خبر داده شده است. افزون بر اينها، روايات فراوان ديگري نيز وجود دارد که صرف نظر از موارد اختلاف اندکي که در جزئيات آن هست، در مجموع، همه آنها بر اين نکته اتفاق دارند که پيش از ظهور مهدي (ع)، حکومتي به رهبري يکي از صالحان، که گمان مي رود از فرزندان، پيامبر هم باشد، در ناحيه مشرق تشکيل مي گردد و زمينه ظهور را مهيا مي سازد. و اين حکومت، تا ظاهر شدن مهدي (ع) و تسليم آن به حضرت ايشان، ادامه مي يابد.

بر همين اساس، برخي، تشکيل دولت شيعي مذهب صفويه را، که پس از قرنها استيلاي حاکمان مستبد و متعصب عامي مذهب، روي کار آمد، همان دولتي دانسته اند که در روايات، از جمله زمينه سازان حکومت مهدي (ع) به شمار آمده است . [4] .

در زمان ما نيز، برخي با استناد به ويژگيهايي که در روايات آمده، انقلاب اسلامي ايران را که در سال 1357ه.ش. به رهبري امام خميني به پيروزي رسيد، همان دولتي دانسته اند که زمينه را براي ظهور و قيام مهدي (ع) آماده مي کند و ان شاء الله تا ظهور آن حضرت ادامه مي يابد. [5] .

به باور اينان، بسياري از نشانه ها که در روايات آمده، بر انقلاب اسلامي ايران تطبيق مي کند، بويژه در برخي روايات، به رهبري قيام، که سيدي از اولاد پيغمبر است و از قم قيام مي کند و ياران او، بدون ترس و واهمه در برابر طاغوت پايدارند، اشاره شده است که همگي آنها به انقلاب اسلامي، صدق مي کند. [6] .

در هر صورت، گرچه قرائن فراواني اين احتمال را قوت مي بخشد، ولي دليل قطعي و صحيحي که ثابت کند منظور از حکومت زمينه ساز که ائمه (ع) از آن خبر داده اند، انقلاب اسلامي، به رهبري امام خميني است، در دست نيست.

البته اين، نخستين باري نيست که علماي شيعه، چنين احتمالي را مطرح ساخته اند. پيش از اين نيز، هرگاه حرکت و انقلابي از ناحيه شرق، بويژه منطقه خراسان صورت مي گرفت، اين احتمال قوت مي گرفت.

ولي، ناگفته نماند، هيچ يک از آن حرکتها به اندازه انقلاب اسلامي، زمينه ساز انقلاب مهدي (ع) نبوده اند. بلکه اصلاً مقايسه آنها با انقلاب اسلامي باطل است، از اين روي احتمال اين که مراد از (دولت زمينه ساز) از جمله انقلاب اسلامي ايران باشد و تا ظهور حضرت مهدي (ع) تداوم يابد، بسيار است.

بالآخره، چه اين احتمالها درست باشد و چه نباشد، با توجه به روايات بسياري که در اين بخش رسيده، در دوره غيبت و در آستانه ظهور مهدي، دولتهايي به حمايت از حق روي کار مي آيند و انقلابهايي به حمايت از آن پا مي گيرند و زمينه را براي ظهور مهدي (ع) آماده مي سازند و اين، ازنشانه هاي ظهور است.


پاورقي

[1] (کنزالعمال)، ج 14: 263.

[2] (بحارالأنوار)، ج 51: 84.

[3] (همان مدرک)52: 243.

[4] (همان مدرک)52: 243.

[5] (مجموعه مقالات و گفتارها در پيرامون حضرت مهدي 207؛ (دولة الموطئين للمهدي) مهدي الفتلاوي 82- 86. انتشارات الرسول المصطفي، قم؛ (دراسات في ولاية الفقيه ج 1: 239.

[6] در روايتي از امام کاظم (ع) مي خوانيم:

(رجل من اهل قم، يدعو الناس الي الحق، يجتمع معه قوم کزبر الحديد، لا تزّلهم الرياح العواصف، ولايملّون من الحرب، ولايجبنون، وعلي الله يتوکلون والعاقبة للمتّقين). (بحارالأنوار) ج 57: 216.

مردي از اهالي قم قيام مي کند و مردمان را به سوي حق دعوت مي کند. گروهي که همچون پاره هاي فولاد، مقاوم هستند، گرد او جمع مي شوند. آنان را بادهاي سهمگين، از پاي در نمي آورد و هيچ از جنگ خسته نمي شوند و نمي ترسند. بر خدا توکل مي کنند و عاقبت از آن متقين است.