بازگشت

نشانه هاي غير عادي


تحقق نشانه هاي ظهور، همچون واقع شدن ساير پديده ها، به روال طبيعي و عادي است، ولي پيش گويي برخي از آنها، به گونه اي در اخبار بازتاب يافته، که به نظر مي رسد، واقع شدن آنها به طور عادي، غير ممکن مي نماد و تحقق آنها، به صورت غيرطبيعي و در چهارچوب معجزه خواهد بود. مثلاً، (طلوع خورشيد از مغرب)، (ظاهر شدن دست و يا نشانه اي با خورشيد در آسمان) (صيحه آسماني) و... اگر همان معناي ظاهري آنها مراد باشد، بايد به گونه معجزه رخ دهند، زيرا پديدار شدن چنين اموري، عادتاً ممکن نيست. البته شايد برخي از اين نشانه ها معناي کنايي و رمزي داشته باشند و اشاره به رخدادهايي که پيدايش آنها، عادتاً، امکان دارد. [1] و برخي از آنها نشانه نباشند و در درستي آنها ترديد باشد که در جاي خود به آنها اشاره خواهيم کرد. با اين حال، بخشي از نشانه هاي ظهور و يا دست کم، شمار اندکي از آنها، به گونه معجزه رخ خواهند داد.

اکنون، بايد ديد آيا تحقق هر امري غيرعادي، مي تواند معجزه باشد.

آيا هر حادثه اي که ظاهراً ممکن نيست، حتماً معجزه است فرقي نمي کند بين نوع حوادث.

از باب نمونه، از (خروج دجال) و (صيحه آسماني) به گونه اي خبر داده شده که در ظاهر تحقق آنها، ممکن نيست. آيا مي توان پديدار شدن اين گونه نشانه ها را معجزه دانست.

يا اين که فرق است بين حوادث مثبت و منفي و فرق است بين اموري که در جهت باطل و تأييد آن صورت مي گيرد و اموري که براي اثبات حقانيت حق و اقامه حجت بر آن واقع مي شوند.

معجزه چهارچوب خاصي دارد. تحقق هر امري را که صرفاً غيرعادي باشد، نمي توان معجزه دانست؛ زيرا معجزه، با انگيزه هاي صحيح و الهي و در شرايط خاص صورت مي گيرد و بر اين اساس، تنها نشانه هايي که در راستاي تقويتِ حق و تأييد ظهور و قيام مهدي (ع) باشد و تحقق آنها به صورت عادي ممکن نباشد، معجزه خواهند بود، نه هر حادثه غيرعادي، تا چه رسد به حوادثي که سبب تقويت باطل شود.


پاورقي

[1] شهيد مطهري احتمال داده است که منظور، وقوع انقلاب اسلامي و هجرت امام خميني از پاريس به ايران است. ر.ک: (پيرامون جمهوري اسلامي) 86.